در حالیکه دو هفته از بازداشت دکتر فریبرز رئیسدانا، اقتصاددان و استاد دانشگاه می گذرد اما تاکنون هیچ مسئول قضایی در خصوص محل نگهداری و اتهامات وارده به وی، به خانواده اش پاسخی نداده است. خانم فرقانی همسر فریبرز رئیس دانا می گوید: " روز دوشنبه همسرم تماس تلفنی گرفت و گفت یک قرار وثیقه 30 میلیون تومانی برایشان تعیین شده است. اما وقتی برای سپردن وثیقه مراجعه کردم هیچ پاسخی ندادند."
براساس گزارشها، بازداشت رئیسدانا پس از گفتوگوی وی با تلویزیون بیبیسی درباره طرح هدفمندی یارانهها صورت گرفته است. او در این گفتوگو قانون هدفمندی یارانهها را سیاستی «نئولیبرالی» خواند و آن را به ضرر طبقه محروم و متوسط جامعه دانست. به همین مناسبت "جرس" با آزاده فرقانی همسر دکتر رئیس دانا در خصوص آخرین وضعیت ایشان به گفتگو پرداخته که در پی می آید:
خانم فرقانی الان نزدیک به دو هفته از بازداشت آقای رئیس دانا می گذرد آیا موفق به ملاقات ایشان شده اید؟
نخیر، در واقع وضعیت ایشان شبیه کسی است که ربوده شده باشد. چون شب هنگام حدود هشت نفر مثل اینکه به یک خانه تیمی یا یک چریک حمله کنند وارد منزل ما شدند که یاد دهه شصت افتادم بعد هم که ایشان را با خودشان بردند.
تماس تلفنی هم نداشتید؟
ایشان چند بار تلفن زدند اما هر بار که می پرسیدم کجا هستند فقط می گفتند حالم خوب است و نمی توانم چیز دیگری بگویم، تا هفته گذشته که تلفن زدند و گفتند لباس برایشان ببرم بعد که من برای دادن لباس مراجعه کردم اما مسئولین زندان از من تحویل نگرفتند. روز دوشنبه هم همسرم تماس تلفنی گرفت و گفت یک قرار وثیقه 30 میلیون تومانی برایشان تعیین شده که من هم خوشحال شدم که این موضوع را به وکیل همسرم آقای زرافشان گفتم.
یعنی وکیل ایشان از این قرار وثقیه هیچ اطلاعی نداشتند؟
نه، متاسفانه. آقای زرافشان بارها برای پیگیری وضعیت همسرم به اوین و دادسرای مستقر در اوین، دادگاه انقلاب و دادستانی مراجعه کرده اند اما هیچ جوابی به ایشان نمی دهند.
آیا موفق به گذاشتن وثیقه شدید؟
من روز سه شنبه که برای سپردن وثیقه به آنجا مراجعه کردم، همزمان بود با روز اعدام آقای صارمی و جلوی اوین شلوغ شد و لباس شخصی ها که برای برخورد با افرادی که در جلوی زندان بودند آمدند. بعد من با یکی از آنها که آمده بود ما را از محدوده دور کند گفتم که همسر فریبرز رئیس دانا هستم و به من گفته اند برای سپردن وثیقه بیایم که بعد آن مامور با داخل تماس گرفت و بعد گفت برو بعد با شما تماس گرفته می شود. هرچی که پرسیدم اسم شما چیه تا من بدانم چه کسی به من پاسخ داده گفت من منم دیگه. روز پنج شنبه هم که برای دادن لباس و مقداری پول رفته بودم که قبول نکردند و وقتی پرسیدم حداقل بگویید همسرم کجا نگهداری می شود؟ بند عمومی است یا سلول انفرادی ؟ که مثل همان عادتی که دارند با پرخاش و تندخویی و نهایت ادب خودشان گفتند ما هیچی نمی توانیم بگوییم.
یعنی از نظر قانونی من هیچ نمی دانم و تا به امروز هیچ مقام مسئولی اعم از اینکه بگویند من بازجوی ایشان هستم یا دادستانم یا با هر عنوان دیگری، هیچ اطلاعی از وضعیت ایشان به من یا وکیل ایشان نداده اند. و یا اینکه بگویند همسرم کجا نگهداری می شود.
آیا در زمان بازداشت ایشان هیچگونه حکمی که اساسا اتهام آقای رئیس دانا چه بوده به شما یا ایشان نشان دادند؟
نخیر، هیچ حکمی نشان ندادند و فقط یک صورت جلسه را از وسایلی که برده اند امضاء کردم.
وضعیت روحی آقای رئیس دانا در زمان بازداشت چطور بود؟
ایشان مثل همیشه "محکم" بودند. در مراسم ها روحیه ای داشتند که همیشه امور را تمشیت می کردند و به گونه ای برخورد می کردند که دوستان به مشکلی بر نخورند. اما واقعا الان نمی دانم هدف از بازداشت ایشان چیست و چه برنامه ای را دنبال می کنند؟
وضعیت جسمی ایشان قبل از بازداشت چطور بود؟
آقای رئیس دانا مشکلات گوارشی دارند و این ماه هم که قرار جراحی چشم داشتند. از دوهفته پیش هم که ایشان را بردند هیچ اطلاعی از شرایط جسمی ایشان ندارم یعنی چون از شرایط نگهداری و محل نگهداری ایشان هیچ اطلاعی در دست نیست خوب همه اینها نگران کننده است. امیدوارم همسرم را همان جوری که بردند همانگونه هم تحویل دهند.
با توجه به اینکه آقای فریبرز دانا یکی از منتقدان اقتصادی بودند، احتمال اینکه بازداشت ایشان مربوط به انتقادات ایشان به طرح های اقتصادی باشد هست؟
البته من نه به خاطر خودم و نه بخاطر همسرم بلکه بخاطر کسانیکه ایشان را بازداشت کرده اند امیدوارم که اینطور نباشد. یعنی اگر اتهام ایشان این انتقادات باشد برای اینها باید بیشتر متاسف بود. آقای رئیس دانا از بعد علمی به این طرح انتقاد داشتند و زمانی هم که بیرون بیایند همچنان انتقاد خواهند داشت. بخاطر همین نباید برای مسئولین این انتقادات مسئله ای باشد که متاسفانه مثل اینکه تحمل اینگونه انتقادات هم ندارند.
اقدامات بعدی شما چیست؟
وکیل ایشان و همکارانشان پیگیر وضعیت ایشان هستند و من هم تلاش می کنم اما مسئله اصلی این است که چطور می توانیم همسرم را پیدا کنیم؟
خانم دانا پسرتان چند سالش است؟
پسرما الان دوسال و هفت ماهش است. چون خیلی هم به همسرم وابسته است خیلی بهانه اش را می گیرد تا جاییکه حتی اسم پدرش را نمی توانم جلویش بیاورم و وقتی خیلی بی تابی می کند می گویم مسافرت رفته اما اصلا قبول نمی کند و مدام بهانه پدرش را می گیرد.
در پایان هر صحبتی با مسئولین قضایی دارید بفرمایید.
اصلا چنین سیستم و دستگاهی که برای برقراری عدالت باشد را نمی بینم بخاطر همین برایم دوراز ذهن است که با مسئولین آن صحبتی داشته باشم. چون قطعا اگر چنین دستگاه قضایی وجود داشت تا الان پاسخی به ما داده بودند و وضعیت ما خانواده ها این نبود. خوب کسانیکه قاچاقچی و دزد هستند آزادند و در عوض رئیس داناها باید زندان باشند، طوری شده است که اوین ما الان دانشگاه شده است.
من یک آمار ثبت احوالی دارم که از نیمه دهه پنجاه تا سال شصت، اگر دقت کنید اسمهایی که روی بچه ها می گذاشتند آزاده، شادی، امید، نوید و ایمان و امثال اینها خیلی زیاد بود اما اینقدر فضای کشور خفقان شده که دیگر از این اسمها نداریم یعنی می خواهم بگویم یک حس یاس و ناامیدی پر شده است. یعنی چنان این خانه از پایبست ویران است که به این سادگی...
با این حال بزرگترین آرزوی من آزادی تمامی زندانیان سیاسی است.
براساس گزارشها، بازداشت رئیسدانا پس از گفتوگوی وی با تلویزیون بیبیسی درباره طرح هدفمندی یارانهها صورت گرفته است. او در این گفتوگو قانون هدفمندی یارانهها را سیاستی «نئولیبرالی» خواند و آن را به ضرر طبقه محروم و متوسط جامعه دانست. به همین مناسبت "جرس" با آزاده فرقانی همسر دکتر رئیس دانا در خصوص آخرین وضعیت ایشان به گفتگو پرداخته که در پی می آید:
خانم فرقانی الان نزدیک به دو هفته از بازداشت آقای رئیس دانا می گذرد آیا موفق به ملاقات ایشان شده اید؟
نخیر، در واقع وضعیت ایشان شبیه کسی است که ربوده شده باشد. چون شب هنگام حدود هشت نفر مثل اینکه به یک خانه تیمی یا یک چریک حمله کنند وارد منزل ما شدند که یاد دهه شصت افتادم بعد هم که ایشان را با خودشان بردند.
تماس تلفنی هم نداشتید؟
ایشان چند بار تلفن زدند اما هر بار که می پرسیدم کجا هستند فقط می گفتند حالم خوب است و نمی توانم چیز دیگری بگویم، تا هفته گذشته که تلفن زدند و گفتند لباس برایشان ببرم بعد که من برای دادن لباس مراجعه کردم اما مسئولین زندان از من تحویل نگرفتند. روز دوشنبه هم همسرم تماس تلفنی گرفت و گفت یک قرار وثیقه 30 میلیون تومانی برایشان تعیین شده که من هم خوشحال شدم که این موضوع را به وکیل همسرم آقای زرافشان گفتم.
یعنی وکیل ایشان از این قرار وثقیه هیچ اطلاعی نداشتند؟
نه، متاسفانه. آقای زرافشان بارها برای پیگیری وضعیت همسرم به اوین و دادسرای مستقر در اوین، دادگاه انقلاب و دادستانی مراجعه کرده اند اما هیچ جوابی به ایشان نمی دهند.
آیا موفق به گذاشتن وثیقه شدید؟
من روز سه شنبه که برای سپردن وثیقه به آنجا مراجعه کردم، همزمان بود با روز اعدام آقای صارمی و جلوی اوین شلوغ شد و لباس شخصی ها که برای برخورد با افرادی که در جلوی زندان بودند آمدند. بعد من با یکی از آنها که آمده بود ما را از محدوده دور کند گفتم که همسر فریبرز رئیس دانا هستم و به من گفته اند برای سپردن وثیقه بیایم که بعد آن مامور با داخل تماس گرفت و بعد گفت برو بعد با شما تماس گرفته می شود. هرچی که پرسیدم اسم شما چیه تا من بدانم چه کسی به من پاسخ داده گفت من منم دیگه. روز پنج شنبه هم که برای دادن لباس و مقداری پول رفته بودم که قبول نکردند و وقتی پرسیدم حداقل بگویید همسرم کجا نگهداری می شود؟ بند عمومی است یا سلول انفرادی ؟ که مثل همان عادتی که دارند با پرخاش و تندخویی و نهایت ادب خودشان گفتند ما هیچی نمی توانیم بگوییم.
یعنی از نظر قانونی من هیچ نمی دانم و تا به امروز هیچ مقام مسئولی اعم از اینکه بگویند من بازجوی ایشان هستم یا دادستانم یا با هر عنوان دیگری، هیچ اطلاعی از وضعیت ایشان به من یا وکیل ایشان نداده اند. و یا اینکه بگویند همسرم کجا نگهداری می شود.
آیا در زمان بازداشت ایشان هیچگونه حکمی که اساسا اتهام آقای رئیس دانا چه بوده به شما یا ایشان نشان دادند؟
نخیر، هیچ حکمی نشان ندادند و فقط یک صورت جلسه را از وسایلی که برده اند امضاء کردم.
وضعیت روحی آقای رئیس دانا در زمان بازداشت چطور بود؟
ایشان مثل همیشه "محکم" بودند. در مراسم ها روحیه ای داشتند که همیشه امور را تمشیت می کردند و به گونه ای برخورد می کردند که دوستان به مشکلی بر نخورند. اما واقعا الان نمی دانم هدف از بازداشت ایشان چیست و چه برنامه ای را دنبال می کنند؟
وضعیت جسمی ایشان قبل از بازداشت چطور بود؟
آقای رئیس دانا مشکلات گوارشی دارند و این ماه هم که قرار جراحی چشم داشتند. از دوهفته پیش هم که ایشان را بردند هیچ اطلاعی از شرایط جسمی ایشان ندارم یعنی چون از شرایط نگهداری و محل نگهداری ایشان هیچ اطلاعی در دست نیست خوب همه اینها نگران کننده است. امیدوارم همسرم را همان جوری که بردند همانگونه هم تحویل دهند.
با توجه به اینکه آقای فریبرز دانا یکی از منتقدان اقتصادی بودند، احتمال اینکه بازداشت ایشان مربوط به انتقادات ایشان به طرح های اقتصادی باشد هست؟
البته من نه به خاطر خودم و نه بخاطر همسرم بلکه بخاطر کسانیکه ایشان را بازداشت کرده اند امیدوارم که اینطور نباشد. یعنی اگر اتهام ایشان این انتقادات باشد برای اینها باید بیشتر متاسف بود. آقای رئیس دانا از بعد علمی به این طرح انتقاد داشتند و زمانی هم که بیرون بیایند همچنان انتقاد خواهند داشت. بخاطر همین نباید برای مسئولین این انتقادات مسئله ای باشد که متاسفانه مثل اینکه تحمل اینگونه انتقادات هم ندارند.
اقدامات بعدی شما چیست؟
وکیل ایشان و همکارانشان پیگیر وضعیت ایشان هستند و من هم تلاش می کنم اما مسئله اصلی این است که چطور می توانیم همسرم را پیدا کنیم؟
خانم دانا پسرتان چند سالش است؟
پسرما الان دوسال و هفت ماهش است. چون خیلی هم به همسرم وابسته است خیلی بهانه اش را می گیرد تا جاییکه حتی اسم پدرش را نمی توانم جلویش بیاورم و وقتی خیلی بی تابی می کند می گویم مسافرت رفته اما اصلا قبول نمی کند و مدام بهانه پدرش را می گیرد.
در پایان هر صحبتی با مسئولین قضایی دارید بفرمایید.
اصلا چنین سیستم و دستگاهی که برای برقراری عدالت باشد را نمی بینم بخاطر همین برایم دوراز ذهن است که با مسئولین آن صحبتی داشته باشم. چون قطعا اگر چنین دستگاه قضایی وجود داشت تا الان پاسخی به ما داده بودند و وضعیت ما خانواده ها این نبود. خوب کسانیکه قاچاقچی و دزد هستند آزادند و در عوض رئیس داناها باید زندان باشند، طوری شده است که اوین ما الان دانشگاه شده است.
من یک آمار ثبت احوالی دارم که از نیمه دهه پنجاه تا سال شصت، اگر دقت کنید اسمهایی که روی بچه ها می گذاشتند آزاده، شادی، امید، نوید و ایمان و امثال اینها خیلی زیاد بود اما اینقدر فضای کشور خفقان شده که دیگر از این اسمها نداریم یعنی می خواهم بگویم یک حس یاس و ناامیدی پر شده است. یعنی چنان این خانه از پایبست ویران است که به این سادگی...
با این حال بزرگترین آرزوی من آزادی تمامی زندانیان سیاسی است.