Donnerstag, 17. Februar 2011

کردستان سکوت نخواهد کرد


پنج‌شنبه، ۲۸ بهمن ۱۳۸۹ / ۱۷ فوریه ۲۰۱۱

هماهنگي اعتراضات به قتل صانع ژاله - بيانيه‌ي شماره‌ي يک: کردستان سکوت نخواهد کرد  کمیته‌ هماهنگی اعتراضات به قتل صانع ژاله - بیانیه‌ی شماره‌ی یک: کردستان سکوت نخواهد کرد
پیکر صانع ژاله، دانشجوی کُردی که در اعتراضات مردمی روز ۲۵ بهمن ماه در تهران به‌ضرب گلوله‌ی مستقیم نیروهای لباس شخصی و انتظامی جان سپرد روز چهارشنبه ۲۷ بهمن ماه بر دوش قاتلان‌اش تشییع شد. رسانه‌های وابسته به جمهوری اسلامی در همان ساعات اولیه‌ی پس از درگذشت این دانشجو، هویت وی را " بسیجی" اعلام کرده و به دنبال آن تلاش کردند شخصیت این دانشجوی معترض را در راستای اهدافی که خود او علیه‌اش شوریده بود، مصادره کنند. این اولین بار نیست که حکومتیان در صدد جعل هویت معترضان بر می‌ آیند، پیش از این نیز سعی در انتساب تعدادی دیگر از کشته شدگان اعتراضات را به خود داشته و تلاش کرده اند تا از طریق این تاکتیک‌های قبیح افکار عمومی را فریب داده و قتل شهروند‌ان را انکار کنند.
خانواده صانع ژاله دو روز پس از جان باختن فرزندشان، در شرایطی لب به‌سخن و افشاگری سناریوی حاکمیت گشودند، که بیشترآن‌ها تحت فشار نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی وادار به سکوت شده‌اند. این سکوت را اما پیش از همه برادر وی، قانع شکست که ساعاتی بعد از مصاحبه با رسانه‌ها بازداشت شد. او همانطور که دوستان، هم‌اتاقی‌ها و نزدیکان وی دلایلی را در رد ادعای دستگاه تبلیغی جمهوری اسلامی اقامه کرده بودند، هویت واقعی برادرش را به افکار عمومی اعلام کرد و تاکید نمود که صانع نه‌‌تنها بسیجی نبوده، بلکه از جمله معترضانی به‌شمار می رفت که در طی سال‌های گذشته به نابرابری‌های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی حاکمیت جمهوری اسلامی اعتراض کرده اند.
دانشجویان و همکلاسی‌های صانع ژاله علیرغم تمام تلاشی که در روز ۲۷ بهمن برای بزرگداشت واقعی او در دانشگاه هنر تهران داشتند، نتوانستند مانع تشییع جنازه‌اش بر دوش قاتلانش شوند. همان‌طور که تلاش خانواده‌ی دیگر کشته‌شدگان کُرد به دست حکومت در چند سال اخیر نتوانست منجر به بازپس گیری اجساد عزیزانشان شود.
صانع، پیش از آن‌که به عنوان یک دانشجو و یک شهروند ایرانی به چنین سرنوشتی محکوم شود، یک کُرد بود؛ سربرآورده از تبار مردمی که بیش از سی سال به علت سرکوب و ستم اجتماعی- سیاسی مضاعف در سرزمین مادری شان بارها با چنین برخوردهایی روبرو بوده‌اند. او نیز همان راهی را طی کرد که احسان ، فرزاد، شیرین، فرهاد و علی پیموده بودند. راهی که مردم کردستان از طریق مسالمت آمیزترین شیوه‌های مبارزه آن را پاس داشتند. مردم سرزمین صانع در طول تاریخ مبارزه‌ی سیاسی‌شان، ثابت کرده‌اند که پشتیبان واقعی فرزندان خود در هر شرایط خواهند بود.
احزاب سیاسی و تشکل‌های مدنی کردستان با همبستگی و هم‌صدایی در اعتراض به اعدام فرزندانش در اردیبیهشت ماه ۱۳۸۹، با اقدام به اعتصاب عمومی پیام اعتراضی خود را به گوش حاکمان مستبد رساندند. این تجربه موفق، به ما ثابت کرد که این امکان و پتانسیل برای اعتراض‌های مدنی در کردستان وجود دارد. اینک صانع توسط حاکمان دوبار به قتل رسیده است، یک‌بار جان او را ستاندند و بار دیگر با دزدیدن پیکربی جان و تشییع جنازه‌ی وی و انتساب او به بسیج و انتشار اسناد دروغین در باره‌اش، شخصیت و هویت واقعی و مستقل صانع را نیز به قتل رسانده‌اند.
در چنین شرایطی که نیروهای امنیتی راه را بر هرگونه واکنش اعتراضی به‌ویژه از جانب هم کلاسی ها و نزدیکان این هنرمند - که به گفته‌ی برادرش می‌خواست با ادامه‌ی راه بهمن قبادی به ملت‌اش خدمت کند - مسدود کرده‌اند، در واکنش به این رفتار حاکمیت، بدون شک مردم کردستان، سکوت نخواهند کرد و صدای اعتراض خود را به گوش حاکمین مستبد جمهوری اسلامی می رسانند.