Freitag, 22. April 2011

گزارشی از یکی از بازداشت شدگان تظاهرات ۱۰ اسفند در شیراز

جمعه، ۰۲ اردی‌بهشت ۱۳۹۰ / ۲۲ آوریل ۲۰۱۱

نامه دریافتی از شیراز: با عرض سلام و درود فراوان خدمت شما.
اینجانب که یکی از بازداشت شدگان ۱۰ اسفند شیراز میبودم و پس از بازداشت شدن ان شب در خیابان ملاصدرا و هدایت شدن به وسیله نیروی بسیج و لباس شخصیها به ورزشگاهی نزدیک به خیابان ستاد شیراز که نزدیک به اداره اطلاعات میباشد انتقال یافتیم.

(دستگیر شدگان که تعدادشون به بیش از ۲۰۰ نفر میرسید) و پس از بازجویی فراوان توسط لباس شخصیها و عکس گرفتن در حالت لخت و برهنه و انگشت زدن در حالت چشم بسته سپس به اداره اطلاعات نیرو انتظامی منتقل شدیم(مکان در ف ولیعصر شیراز) و پس از بازجویی های فراوان دیگر که همراه با شکنجه روحی و روانی و کتک و بی حرمتی همراه بود و نزدیک به ۷-۸ مرتبه از بازداشت شدگان بازجویی میکردند و در اخر ما فقط با چشم بسته بر روی کاغذی که هر اتهامات دروغی که دوست داشتند به ما وارد شده بود انگشت میزدیم.
به هر حال شب رو به صبح رسوندیم.
تمام بچه ها در ظهر فردای ان روز در محوطه باز اطلاعات با چشم بسته مستقر شدیم که در اتاقی به صورت انفرادی در حضور قاضی(اقای حاج رضایی که اخوند میباشد و قاضی شعبه ۱۰ داگاه انقلاب میباشد و تمام پرونده های سیاسی شیراز را بررسی میکند)از اتهاماتی که بهمون وارد شده دفاع کنیم.جالب بود که بیشتر از ۳۰ ثانیه طول نمیکشید و پس از اولین کلمه ای که از دهانمون بیرون میومد ما رو وادار به انگشت زدن و امضا میکرد این اخوند لعنتی که واسمون عادی شده بود.
پس از دفاعیاتمون به هر حال در همان شب تمام بچه ها در ۴-۵ ماشین ون اطلاعات به زندان نظام شیراز(در خیابان سپاه شیراز) منتقل شدیم(شایان ذکر و جالب بود که بگم واسه هر کدوم از ماشین ونها ۳ بنز اداره اگاهی اسکورت گذاشته بودند که مارو تا زندان نظام همراهی کردند)(و قابل ذکره که دوست عزیزمون به نام پارسا بهمنی که خبرنگار روزنامه افسانه شیراز بود و هست رو توسط نیرو های لباس شخصی به مکان دیگری بردند که هنوز پس از گذشت ۲ ماه از ایشان خبری نیست)
امروز یعنی در تاریخ ۱یکم اردیبهشت روزی بود که اینجانب که یکی از افرادی بودم که این وقایع تلخ رو دنبال کرده بودم وقت دادگاه داشتم و پس حضور در دادگاه انقلاب که از ساعت ۸ صبح الاف شده بودم و هر لحضه احساس بدتری بهم دست میداد در ساعت ۱۱ نزد حاج رضایی کثیف حضور یافتم,اینبار بر خلاف قبل به تمام دفاعیاتم گوش داد و پس ۲۰ دقیقه حرف زدن بیهوده من واسه بنده ۴سال حکم تعزیری برید ایشون که پس از ان با وکیلم صحبت کردم که قرار شد اعتراض بزارم.
پس از ان به بچه هایی که بازداشت شده بودن تماسی گرفتم که از وضعیت انها هم مطلع بشم که اطلاعاتی که بدست اوردم یه شرح زیر است:(البته هنوز بیشتر بچه ها وقت دادگاهشون نرسیده)و اطلاعات محدود میباشد و در صورت مطلع شدن خبر رسانی میکنیم.