اعتراض اسماعیل خویی:
یورش بردنِ تاتاروارِ ارتشیان عراقی به شهر اشرف
آزادگان وآزادیخواهانِ ایران وجهان:
پنجه ی جنایت کار وشرارت بارِ فرمانفرمایی ی آخوندی یک بار دیگر از آستینِ خون آلودِ آدم کشانِ مالکی ی مزدور بیرون آمد و، در شهر اشرف، بر گلوگاهِ سازمانِ مجاهدینِ خلقِ ایران نشست. شگفت انگیز و دریغ آور این است که یورش بردنِ تاتاروارِ ارتشیانِ عراق به شهرِ اشرف و کشتار و زخمی کردنِ گروهی از فرزندانِ تبعیدی ی ایران زیر نگاهِ آگاه اما بی اعتنا ی ارتشِ آمریکا بود که انجام گرفت. وبه یاد آوریم که آمریکا جنگ افزارهای مجاهدین را از ایشان گرفت تا از حقوقِ بشری و به ویژه از حقِ پناهندگی ی تک تک شان پیگیرانه پشتیبانی کند! وچنین است که جگر خراش و جانگداز می شود نگریستن در میدانکی که در آن ارتشیانی سراپا مسلح و به راستی (نمی دانم چرا؟!) خشمگین به جانِ تبعیدیان رزم آوری می افتند که – به لطفِ آمریکا! – ناگزیرند با دستان تهی از هر جنگ افزاری، و تنها به زورِ بازو و – در اوجِ ناگزیری – به سنگ پاره و چوبدست، از جان و هستی ی سازمانی ی خویش دفاع کنند.
آمریکا، بدینسان، نشان می دهد که پرچمداری ی خویش در پیشبردِ جهانی ی دمکراسی و حقوق بشر را، دراین گونه بزنگاه های سیاسی، به هیچ روی جدی نمی گیرد. دولت های پیشرفته ی اروپایی نیز، هیچ یک، در این زمینه، اخلاقی تر و درست کردارتر از آمریکا نیستند.
در این میان، می مانند آزادگان وآزادیخواهانِ ایران و جهان، وسازمان ها و نهادهای پشتیبانِ حقوقِ بشر.
اینان، همگان با هم، وظیفه منداند که نه تنها به گفتار، بل، که با هر گونه ی ممکنی از کردارِ گروهی ی سازمان یافته و به سامان، به پشتیبانی از حقوقِ انسانی و جهانی ی مجاهدین برخیزند: و نگذارند، دست کم بیرون از ایران، با فرزندانِ دلیر و ستیهنده ی این سرزمین همان رود که در درونِ ایرانِ شهنشیخ زده می رود.
رفتارِ آزادی ستیزانه و خونریزانه ی مالکی با مجاهدین البته باید سخت نکوهیده شود. این کار بی گمان بایاست، اما به هیچ روی بس نیست. همدستی و همگنی ی جهان نگرانه ی مالکی با فرمانفرمایی ی آخوندی باید افشا شود، تا روشن گردد که این دینوسورِ سیاسی شایسته ی فرمان راندن بر عراقی نیست که بیشترینه ی مردمان اش خواهانِ جدایی دین از حکومت اند و می خواهند و می کوشند تا در راستای دمکراسی و برخوردار شدن از همه ی حقوق انسانی و جهانی ی خویش پیش روند.
زنده باد آزادی!
زنده باد دموکراسی و حقوق بشر!
دین از حکومت جدا باد!
نابود باد فرمانفرمایی ی آخوندی!
اسماعیل خویی
فروردین ۱٣۹۰،
بیدرکجای لندن
یورش بردنِ تاتاروارِ ارتشیان عراقی به شهر اشرف
آزادگان وآزادیخواهانِ ایران وجهان:
پنجه ی جنایت کار وشرارت بارِ فرمانفرمایی ی آخوندی یک بار دیگر از آستینِ خون آلودِ آدم کشانِ مالکی ی مزدور بیرون آمد و، در شهر اشرف، بر گلوگاهِ سازمانِ مجاهدینِ خلقِ ایران نشست. شگفت انگیز و دریغ آور این است که یورش بردنِ تاتاروارِ ارتشیانِ عراق به شهرِ اشرف و کشتار و زخمی کردنِ گروهی از فرزندانِ تبعیدی ی ایران زیر نگاهِ آگاه اما بی اعتنا ی ارتشِ آمریکا بود که انجام گرفت. وبه یاد آوریم که آمریکا جنگ افزارهای مجاهدین را از ایشان گرفت تا از حقوقِ بشری و به ویژه از حقِ پناهندگی ی تک تک شان پیگیرانه پشتیبانی کند! وچنین است که جگر خراش و جانگداز می شود نگریستن در میدانکی که در آن ارتشیانی سراپا مسلح و به راستی (نمی دانم چرا؟!) خشمگین به جانِ تبعیدیان رزم آوری می افتند که – به لطفِ آمریکا! – ناگزیرند با دستان تهی از هر جنگ افزاری، و تنها به زورِ بازو و – در اوجِ ناگزیری – به سنگ پاره و چوبدست، از جان و هستی ی سازمانی ی خویش دفاع کنند.
آمریکا، بدینسان، نشان می دهد که پرچمداری ی خویش در پیشبردِ جهانی ی دمکراسی و حقوق بشر را، دراین گونه بزنگاه های سیاسی، به هیچ روی جدی نمی گیرد. دولت های پیشرفته ی اروپایی نیز، هیچ یک، در این زمینه، اخلاقی تر و درست کردارتر از آمریکا نیستند.
در این میان، می مانند آزادگان وآزادیخواهانِ ایران و جهان، وسازمان ها و نهادهای پشتیبانِ حقوقِ بشر.
اینان، همگان با هم، وظیفه منداند که نه تنها به گفتار، بل، که با هر گونه ی ممکنی از کردارِ گروهی ی سازمان یافته و به سامان، به پشتیبانی از حقوقِ انسانی و جهانی ی مجاهدین برخیزند: و نگذارند، دست کم بیرون از ایران، با فرزندانِ دلیر و ستیهنده ی این سرزمین همان رود که در درونِ ایرانِ شهنشیخ زده می رود.
رفتارِ آزادی ستیزانه و خونریزانه ی مالکی با مجاهدین البته باید سخت نکوهیده شود. این کار بی گمان بایاست، اما به هیچ روی بس نیست. همدستی و همگنی ی جهان نگرانه ی مالکی با فرمانفرمایی ی آخوندی باید افشا شود، تا روشن گردد که این دینوسورِ سیاسی شایسته ی فرمان راندن بر عراقی نیست که بیشترینه ی مردمان اش خواهانِ جدایی دین از حکومت اند و می خواهند و می کوشند تا در راستای دمکراسی و برخوردار شدن از همه ی حقوق انسانی و جهانی ی خویش پیش روند.
زنده باد آزادی!
زنده باد دموکراسی و حقوق بشر!
دین از حکومت جدا باد!
نابود باد فرمانفرمایی ی آخوندی!
اسماعیل خویی
فروردین ۱٣۹۰،
بیدرکجای لندن