گزارش جدید یوکیا آمانو مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی که گوشهیی از ابعاد نظامی برنامه اتمی رژیم ایران را اعلام کرده، یک واقعیت دیگر را نیز که به خوبی برملا کردهاین است که همین اطلاعات بهدلیل سیاست مماشات، در دوران ریاست البرادعی بر آژانس یا کتمان شده یا به انحراف برده شده است.
فایننشال پست چاپ آمریکا یک مقاله تحلیلی به قلم «امانوئل اوتولنگی» از پژوهشگران «بنیاد دفاع از دموکراسی» درج کرده است. در این مقاله تحلیلی نوشته شده: گزارش جدید آژانس بینالمللی انرژی فهرست دقیق و جامعی از تلاشهای مخفیانه رژیم ایران برای تولید سلاحهای هستهیی و نصب آنها روی موشکهای دوربرد ارائه داده، اطلاعاتی که باید پیش از این منتشر میشد. تفاوت اساسی گزارش آمانو با گزارشهای قبلی آژانس که توسط البرادعی منتشر میشد این است که به صراحت نتیجهگیری کرده است. در گزارشهای قبلی، البرادعی ارزیابیهای خود را در قالب مفاهیم مبهم فنی ارائه میداد. بهعنوان مثال در ماه ژوئن سال ۲۰۰۸محمد البرادعی در گزارش خود خطاب به شورای حکام آژانس نوشت: «باید توجه شود که این آژانس در حال حاضر به غیر از مدارک مربوط به غنیسازی اورانیوم، در مورد طراحی یا تولید قطعات تجهیزات هستهای، سلاح هستهیی و یا عناصر کلیدی دیگر مانند مکانیزمهای اشتعال و ماشه انفجاری و یا مطالعات و آزمایشهای فیزیکی مربوط به آنها هیچ اطلاعاتی در دست ندارد».
اما متن گزارش جدید آژانس نشان میدهد که جملات البرادعی، گمراهکننده بودهاند. آژانس بینالمللی انرژی اتمی از سالها پیش به اطلاعات مربوط به فعالیتهای رژیم ایران در زمینه تولید سلاح هستهیی دسترسی داشته اما البرادعی حقایق را تغییر میداده است.
این روش البرادعی این امکان را برای رژیم ایران و حامیان آن یعنی دولتهای روسیه و چین فراهم میکرد که ماهیت واقعی برنامههای اتمی رژیم ایران را کتمان و تکذیب کنند.
تحلیلگر بنیاد دفاع از دموکراسی مینویسد اگر محمد البرادعی هم برخوردی مانند آمانو در قبال رژیم ایران میداشت، حقایق مربوط به برنامههای اتمی این رژیم ایران سالها قبل مشخص میشد. حالا باید پرسید که آیا برادعی واقعاً استحقاق دریافت جایزه صلح نوبل در سال ۲۰۰۵را داشت؟
فایننشال پست چاپ آمریکا یک مقاله تحلیلی به قلم «امانوئل اوتولنگی» از پژوهشگران «بنیاد دفاع از دموکراسی» درج کرده است. در این مقاله تحلیلی نوشته شده: گزارش جدید آژانس بینالمللی انرژی فهرست دقیق و جامعی از تلاشهای مخفیانه رژیم ایران برای تولید سلاحهای هستهیی و نصب آنها روی موشکهای دوربرد ارائه داده، اطلاعاتی که باید پیش از این منتشر میشد. تفاوت اساسی گزارش آمانو با گزارشهای قبلی آژانس که توسط البرادعی منتشر میشد این است که به صراحت نتیجهگیری کرده است. در گزارشهای قبلی، البرادعی ارزیابیهای خود را در قالب مفاهیم مبهم فنی ارائه میداد. بهعنوان مثال در ماه ژوئن سال ۲۰۰۸محمد البرادعی در گزارش خود خطاب به شورای حکام آژانس نوشت: «باید توجه شود که این آژانس در حال حاضر به غیر از مدارک مربوط به غنیسازی اورانیوم، در مورد طراحی یا تولید قطعات تجهیزات هستهای، سلاح هستهیی و یا عناصر کلیدی دیگر مانند مکانیزمهای اشتعال و ماشه انفجاری و یا مطالعات و آزمایشهای فیزیکی مربوط به آنها هیچ اطلاعاتی در دست ندارد».
اما متن گزارش جدید آژانس نشان میدهد که جملات البرادعی، گمراهکننده بودهاند. آژانس بینالمللی انرژی اتمی از سالها پیش به اطلاعات مربوط به فعالیتهای رژیم ایران در زمینه تولید سلاح هستهیی دسترسی داشته اما البرادعی حقایق را تغییر میداده است.
این روش البرادعی این امکان را برای رژیم ایران و حامیان آن یعنی دولتهای روسیه و چین فراهم میکرد که ماهیت واقعی برنامههای اتمی رژیم ایران را کتمان و تکذیب کنند.
تحلیلگر بنیاد دفاع از دموکراسی مینویسد اگر محمد البرادعی هم برخوردی مانند آمانو در قبال رژیم ایران میداشت، حقایق مربوط به برنامههای اتمی این رژیم ایران سالها قبل مشخص میشد. حالا باید پرسید که آیا برادعی واقعاً استحقاق دریافت جایزه صلح نوبل در سال ۲۰۰۵را داشت؟