دانش آموزان و دانشجویان عزیز!
دختران و پسرانم در سراسر ایران
در آغاز سال تحصیلی جدید به همه شما و به معلمان و دبیران و استادان شریفتان درود میفرستم.
سلام بر شما که نسل قیام و آزادی هستید.
سه هفته پیش، همکلاسیها و همسن و سالهای شما در آذربایجان آزادیستان، در شهرهای ارومیه و تبریز بهپاخاستند. نهادهای امنیتی رژیم، وحشتزده گزارش کردند که میانگین سن قیامکنندگان فقط ۲۲ سال است.
کم تر از یک سال پیش، باز این شما بودید که در بهمن و اسفند، در پنج رشته قیام در تهران و دستکم ده شهر دیگر، علیه رژیم ولایت فقیه بهپا خاستید.
در آن جا هم تمام هراس رژیم از این بود که شما دگرگونی کل نظام را میخواهید. سراپای حکومتشان از شعارهای شما دروحشت بود. زیرا شما راه و رسم اشرف، یعنی آزادی و انقلاب، را در پیش گرفتهاید. به همین دلیل از باز شدن مدرسهها و دانشگاهها بیش از همیشه میترسند. زیرا از گرد آمدن نیرویی میلیونی تغییر که شما هستید نگراناند؛ به خصوص که همکلاسیها و همرزمان شما در همین ماهها دیکتاتوریهای تونس و مصر و لیبی را سرنگون کردهاند. وجوانانی که همدرد شما هستند و در آرزوها و آرمانها با شما مشترکاند، هماکنون دستاندر کار سرنگونی دیکتاتوری سوریهاند.
به همین دلیل، ولی فقیه ارتجاع و همدستانش هشدار میدهند که «مواظب باشید که دانشگاهها را ملتهب نکنند». با ترس و لرز می گویند:«آموزش و پرورش، مهمترین بستر جنگ نرم دشمن است» و «وزارتخانه با توجه به توطئههای دشمنان باید آماده باشد».
در حقیقت خامنهای خود را در محاصره میبیند؛ در محاصره شما که جز محرومیت و سرکوب و اختناق، نصیبی نبردهاید و برای کسب آزادی و دمکراسی، بیتابی میکنید؛ شما که در عاشورای سال ۸۸، تا مرز سرنگون کردن رژیم ولایت فقیه، بهپیش تاختید و همچنان بر عزم خود استوارید. شما که سرمایه اصلی ایران و مردم ایراناید.
سرمایه ایران، پروژه تولید سلاح هستهیی نیست. راه توسعه و پیشرفت ایران، بر باد دادن ثروتهای طبیعی کشور نیست. راه آن، ارادههای خلاق و پیشرو و بهکارگیری نیروی عظیم شما برای تغییر است. بله، سرمایه مردم ایران، آزادی و انتخاب آزادانه آحاد مردم و شما جوانان دلیر است. این است که آینده میهنمان ایران را شکوفا میکند.
سال تحصیلی جدید را در شرایطی آغاز می کنیم که میلیونها ایرانی در فقر و زیر فشار طاقت فرسای زندگی، دستوپامیزنند و کودکانشان به جای نشستن بر نیمکتهای کلاس درس، برای گذران زندگی خود وخانواده شان در کوچه و خیابانها زبالهگردی می کنند، فال میفروشند و در کارگاههای زیرزمینی، به کارهای سخت مشغولند.
در رژیم آخوندها، به رغم رشد نسبی جمعیت و منابع سرشار ملی، شمار دانش آموزان وکیفیت خدمات آموزشی پیوسته افتمیکند و مقامات رژیم، بیشرمانه اذعان می کنند که۳۰ درصد از جمعیت ۱۸ میلیونی کودکان و نوجوانان کشور، در مدرسه و تحت نظارت نظام آموزش و پرورش به سر نمیبرند و هر سال از چهار دانش آموز، یک نفر ترک تحصیل می کند. در ۶ سال گذشته، نزدیک به ۵ میلیون نفر از دانش آموزان مردود شده اند و میلیونها جوان و نوجوان ایرانی هم دقیقا بهخاطر حاکمیت تبهکار وسراپا فساد آخوندها، به کام فاجعه اعتیاد درغلتیده اند....
امروز بسیاری از معلمان کشور در زیر خط فقر بسر میبرند و بسیاری نیز بعد از ده پانزده سال تدریس درآموزش و پرورش، هنوز استخدام رسمی نشدهاند و هیچ امنیت شغلی ندارند و بسیاری از آموزگاران برای گذران امور زندگی بهکارهایی از جمله دستفروشی در کنار کار تدریس روی میآورند.
این اوضاع، دانش آموزان و دانشجویان و جامعه فرهنگی و دانشگاهیِ ایران را به اعتراضِ هرچه بیشتر وامیدارد. بههمین دلیل،
نهادهای سرکوبگر خامنه ای تلاش میکنند هرچه بیشتر فضای دانشگاهها را پلیسی کنند. با نصب دوربینهای مداربسته در مدارس میخواهند این نسل ناآرام را مهار کنند. روزنامه های رژیم مینویسند:«دوربین های مداربسته بهدنبال یافتن کوچکترین نافرمانی از انسانها هستند تا هرکسی را به دام بیندازند».
«بیچاره شب پرستان»!
به آنها میگوییم منتظر باشید تا آن نافرمانی عظیم و آن قیامهای خروشان، تمام بساط شما را هم مثل رژیمهای سرنگونشده خاورمیانه و شمال آفریقا در هم بپیچد.
آخوندها و متحدان و همدستان آنها، علاوه بر سرکوب و دستگیری و اعدام، با تبلیغات مزورانه و نظریهپردازیهای مکارانه، تلاش میکنند با تمایل گسترده نسل شما برای سرنگونی نظام آخوندی، مقابله کنند. وانمود میکنند که گویا مبارزه مردم ایران برای خواستهایی است که با حفظ همین نظام و قانون اساسی ولایت فقیه، سازگار است. اما شعارهای کوبنده شما در قیامهایتان تمام این فریبکاریها و تزویرها را نقش بر آب کرده است.
حالا همرزمان شما در سراسر کشورهای عربی فریاد میکشند که خلق، سقوط نظام را میخواهد. و آخوندهای حاکم بر ایران از این شعار به خود میلرزند.
درس بزرگ انقلابهای منطقه همین شعار است. آنچه سوءاستفادههای جریانهای خیانتکار و مدافعان قانون اساسی ولایتفقیه را خنثی میکند، همین شعار است.
و آنچه قیامهای شما را شکوفا میکند همین شعار است. به خصوص که شما یک الگوی درخشان در پیش رو دارید: «اشرف» و « اشرفی ها»یی که سه دهه است بی وقفه و بدون سازش، در مقابل دیکتاتوری آخوندی ایستادگی و فداکاری کردهاند.
حماسه ۱۹ فروردین در اشرف که در آن جوانان قهرمانی همچون صبا و آسیه و فائزه و نسترن و مهدیه و حنیف و زهیر، بادستهای خالی در برابر تانکها و هامویها ایستادگی و فداکاری کردند، الگوی درخشان همه جوانان مشتاق آزادی و برابری، به ویژه دختران دلیرم، در سراسر ایران است.
پس، درسال تحصیلی جدید، سالی که به نام آزادی و قیام برای آزادی رقم خورده است، بهپا خیزید. حرکت جمعی شما جریان عظیمی را تشکیل می دهد که هیچ نیرویی قادر به جلوگیری از آن نیست.
هم چنان که راهبر مقاومت گفته بود: «حرف اول و درس اول، همان است که در ۵ مهر ۱۳۶۰، دانش آموزان در صفی بیانتها، با خون سرخ خود نوشتند: ”آ“ مثل ”آزادی“. آنگاه کهکشان شهیدان و رزمندگان آزادی، با خون و رنج، درس را گامبهگام تکمیل کردند: ”ب“ مثل ”بهار“ و ” بهروزی“، ”پ“ مثل ”پایداری“ و ”پیروزی“.... ، درس آخر را ارتش آزادی خواهد داد و حرف آخر را مردم ایران می زنند».
سلام بر آزادی
درود بر جوانان آگاه و آزاده ایران