Donnerstag, 15. September 2011

بهار عرب، شعله بر شراره های تهران

با بالا گرفتن آشفتگی سوریه و لیبی، دودلی سیاست خارجی تهران تهدیدی است بر نفوذ ایران در منطقه
وال استريت جورنال


جانبداری استوارانه تهران از حکومت سوریه اعتبار ایران را در میان اعراب می فرساید و با بالا گرفتن خیزش های مردمی در سراسر منطقه، این کشور در سیاست خارجی اش با دودلی آشکاری روبروست.

تحلیلگران سیاسی می گویند پشتیبانی از رییس جمهور بشار اسد موضع ضعیف تهران را در منطقه از همیشه ضعیف تر می کند. ولی رها کردن اسد مواضع ایران را در سوریه در هم خواهد شکست.

پاول سالم مدیر بنیاد کارنگی خاور میانه برای صلح بین المللی می گوید: «آن ها (رژیم ایران) مقدار زیادی از قدرت نرم و اعتبار خود را از دست داده و اوضاع سوریه ماجرا را بدتر می کند.» وی در ادامه می گوید: «انقلاب های جدیدی در حال وقوعند و قهرمان های جدید در خاورمیانه در حال ظهور. دوره ایران به سر رسیده است.»

روز سه شنبه فعالان اعلام کردند که نیروهای امنیتی سوریه در سراسر کشور به روی تظاهر کنندگان آتش گشودند و هفت نفر را کشتند. یک پسر 13 ساله در شمار کشته ها قرار دارد.

چنین خشونتی در یکی از مقدس ترین اعیاد تعطیل اسلامی یعنی عید فطر، نشانه پایان ماه رمضان رخ داد و دامنه تظاهرات به بیرون از مسجد کشیده شد.

در این هنگام واکنش قانونی مقامات ایران به سقوط حکومت سرهنگ معمر القذافی در لیبی مورد سنجش قرار گرفت.

حکومت ایران پیروزی مردم لیبی را بی سر و صدا تبریک گفت، در حالی که هم زمان از عملیات نظامی سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) که پیش از آن به شورشیان طرابلس کمک کرده بود انتقاد کرد.

به نظر می رسد که مقامات ایران و رهبران حزب اله که از سوی ایران پشتیبانی می شوند رویکردی گزینشی به شورش عرب داشته باشند، از سویی از جنبش مصر و جاهای دیگر به عنوان بیداری اسلامی یاد می کنند و از سوی دیگر ناآرامی های سوریه را ملامت گرانه به نقشه های طراحی شده از سوی اسراییل و غرب نسبت می دهند.

ایران و سوریه به همراه گروه شیعی و شبه نظامی حزب اله و گروه فلسطینی حماس هر چه بیش تر بر مواضع ضد اسراییلی و ضد امریکایی خود تکیه کرده اند و از این موضع در پشتیبانی از مردمی که خیابان های عرب را آکنده اند بهره برده اند. همچنین ایران به عنوان رهبر این گروه، از این موضع همچون سپری در برابر ناآرامی های داخلی استفاده کرده است.

در طول دهه گذشته، ایران به دلیل دارا بودن پول نقد و اتحاد با گروه های سیاسی و شبه نظامیان عراق، لبنان، سوریه، افغانستان و سرزمین های فلسطینی به میزان قابل توجهی اقتدار خود را در منطقه گسترش داده است. همپیمانان ایران از نفوذ فزاینده این کشور پشتیبانی کرده اند در حالی که کشورهای عرب به عنوان رقبای سنی ایران آن را چون تهدیدی به شمار می آورند.

دمشق قدیمی ترین و کلیدی ترین همپیمان تهران در خاورمیانه بوده است. در طول هشت سال جنگ ایران با عراق در دهه 80 ، سوریه تنها متحد عربی ایران بوده است.

سوریه مجرایی است که حماس و حزب اله می توانند از این راه تامین مالی را از سوی ایران دریافت کنند؛ این دو گروه همواره از سوی غرب به عنوان گروه های تروریستی شناخته شده اند.

کشورهای غربی می گویند ایران مخفیگاه مخزن جنگ افزار حزب الله است که از راه سوریه اسلحه را به این گروه می رساند. چنین آرایش و چیدمانی به تهران اجازه داده است که از نفوذ قابل توجهی در منطقه برخوردار باشد و در مذاکرات خود با غرب بر سر برنامه هسته ای اش از این جایگاه به عنوان اهرمی سود ببرد.

رهبر ایران آیت اله علی خامنه ای برای سالیان متمادی از احترام یک چهره مذهبی در منطقه برخوردار بود و از محمود احمدی نژاد و سید حسن نصراله، رهبر حماس چون قهرمانانی مردمی استقبال می شد. در نظر سنجی که به تازگی در سال 2009 انجام شد آنان به عنوان محبوب ترین رهبران منطقه آراء را در صدر جدول به خود اختصاص دادند.

اما در نظرسنجی تازه ای که یک موسسه آمریکایی عرب تبار در شش کشور عرب انجام داد و در ماه ژوئیه منتشر شد چنین پیداست که محبوبیت ایران به طور چشمگیری کاهش یافته است. این رای گیری که در سه هفته اول ژوئن انجام شد از بیش از 4000 عرب پرسیده شده که آیا ایران به صلح و ثبات خاورمیانه کمک می کند یا نه.

مصر، 37 درصد دید همسویی با ایران داشت؛ در مقایسه با سال 2006 که 89 درصد موافق ایران بودند. عربستان سعودی از رقم 85 درصد پیشین، 6 درصد کاهش را نشان می دهد در حالی که اردن از رقم پیشین خود یعنی 75 درصد، 23 درصد کاهش را نشان می دهد.

حمید دَباشی استاد مطالعات ایران در دانشگاه کلمبیا می گوید: «کل این ترتیب میان سوریه و ایران به خاطر بهار عرب با مشکل جدی روبروست. جغرافیای سیاسی و خیابان های عرب در حال تغییر است و ایران نیز از این تغییرات تاثیر می پذیرد.»

اصلاح طلبان اسلامی ایران در جبهه مشارکت و همچنین جنبش مخالفان یعنی جنبش سبز هشدار می دهند که شمارش معکوس روزهای خودکامگی در ایران نیز چون دیگر کشورهای منطقه آغاز شده است.

آیت الله العظمی یوسف صانعی در طول نماز شبانه ای در ماه رمضان در شهر مقدس قم در روز دوشنبه اعلام کرد که «دیکتاتورها باید بدانند که زمان خودکامگی به سر رسیده و پایان کار تمام دیکتاتورها نزدیک است.»

در سرزمین های لبنان و قلمرو فلسطین در کرانه باختری و غزه تظاهرات ضد سوریه به خروش آمده است؛ مسئله ای که دولت های حاکم بر این سرزمین ها را که همپیمان ایرانند به ترس واداشته است.

در غزه، حماس وادار شده است که تظاهرات را پراکنده کند. در ایران رسانه های متعلق به دولت تمام اخبار مربوط به اعتراضات سوریه را حذف می کنند. ولی این اخبار در وبسایت ها و وبلاگهای مخالف دولت صدر عناوین را به خود اختصاص داده است.

در سوریه معترضان پرچم های ایران و حزب الله را به همراه تصاویر خامنه ای و نصر اله به آتش کشیده اند و فریاد مرگ بر دیکتاتور سر داده اند.

وزارت امور خارجه ایران هفته گذشته گفت که سفیر این کشور در دمشق، پیش از هنگام به تهران باز خواهد گشت و به جای وی معاون خاورمیانه و مشترک المنافع وزارت امور خارجه ایران، به عنوان سفیر جدید این کشور در سوریه منصوب می شود.

یک مشاور وزارت امور خارجه اعلام کرد که دیپلمات های ایران در حال بررسی اند که آیا زمان آن نشده که به رویکرد مخالفان سوریه بپیوندند یا نه.

وی اعلام کرد که دولت و سپاه پاسداران نیروهای نخبه و تعلیم دیده نظامی در حال حاضر چنین گزینه ای را رد کرده اند.

رئیس جمهور احمدی نژاد گفت که شورش های منطقه تنها در صورتی که ضد غربی و ضد اسرائیلی باشند مشروعیت دارند. وی در گفتگوی هفته گذشته خود با شبکه خبر تلویزیون المنار درباره سوریه گفت که «قدرت های غربی امیدوارند حمله ای مشابه حمله لیبی را در سوریه نیز اجرا کنند. مردم و دولت سوریه باید درباره اصلاحات به اشتراک نظر برسند و سازش کنند.»

وبسایت نزدیک به مخالفان دولت ایران، کلمه، هفته پیش گزارش داد که دیپلمات های ایرانی در دمشق به خاطر ترس از اقدامات تلافی جویانه در صورت سرنگونی اسد، خانواده های خود را از محل اقامتشان به مکان دیگری منتقل کرده اند.

دبیر کل حزب اله سید حسن نصر اله با گفتن این که اصلاحاتی لازم است از سوریه خواست تا «به مقاومت خود ادامه دهد» ولی عملی کردن چنین گفته ای تنها از عهده امکانات آقای اسد بر می آید.

مردم عادی عرب و ایران پیوسته در وبلاگ ها و گفتگو ها می پرسند چه گروه مقاومتی چشم خود را به روی کشتار مسلمانان همدین بی گناه می بندد؟

سلیم کبانی فعال مدنی (کنشگر) 21 ساله سوری که به تازگی از حمص سوریه به لبنان گریخته است می گوید: «مردم دیگر شیفته ایران و حزب اله نیستند. تمام این سال ها به ما باورانده بودند که پشتیبان ستمدیده ها هستند ولی اکنون چهره حقیقی خود را نشان می دهند.»

در داخل ایران راهکارهای حکومت اکنون نتیجه معکوس می گیرد؛ جایی که حتا برخی از هواداران حکومت از پشیبانی ناعادلانه رژیم از آقای اسد ناراحت اند و از دولت می خواهند که رویکرد خود را تغییر دهد.

هفته پیش در وبسایت محافظه کار خبرانلاین که متعلق به علی لاریجانی، رییس مجلس است تفسیری منتشر شد که در آن از ایران خواسته بود برای رویارویی با تحولات منطقه بیش از آن که از راه حل های ایدئولوژیک بهره ببرد بهتر است برای تضمین و افزایش سود خود از راه حل های سیاسی استفاده کند.

سعید، مدیر یک مدرسه دولتی (در ایران) که نام خانوادگی خود را فاش نساخت می گوید: «سیاست دولت ما گمراه شده است. ما باید با مردم عرب ایستادگی کنیم.»

از: فرناز فصیحی // در: وال استریت جورنال

P.-S.
لبنانی ها و سوری های مقیم لبنان، ماه گذشته برای ابراز همبستگی با تظاهرکنندگان ضد دولت سوریه پرچم ایران را طی تظاهرات به آتش کشیدند.