کنفرانس علیرضا جعفرزاده در واشنگتن |
پروفسور ریموند تنتر، رئیس کمیته سیاست ایران
صبح بهخیر، من ریموند تنتر هستم. استاد دانشگاه جرج تاون، استاد دانشگاه میشیگان و رئیس کمیته سیاست ایران. مفتخرم به شما در این کنفرانس خبری در مورد سپاه پاسداران رژیم ایران خوشآمد بگویم که روش کار و عملیات آمریکای شمالی و تأثیرات سیاسی دخالت رژیم ایران در توطئه ترور سفیر سعودی در واشنگتن عادل الجبیر را توضیح میدهیم.
علیرضا جعفرزاده
خانمها و آقایان، روز بهخیر،
به کنفرانس مطبوعاتی کلوپ ملی خوش آمدید. فکر میکنم یکایک شما تغییرات 2روز گذشته را در مورد دستگیری یک نفر و تعقیب شخص دیگری در رابطه با همدستی در توطئه تروریستی در خاک آمریکا که در حال حاضر در ایران است، دنبال میکردهاید. و همچنین رابطهیی که این 2نفر با سپاه پاسداران رژیم ایران داشتهاند، مخصوصاً ارتباطشان با نیروی قدس که مرگبارترین نیرو در داخل سپاه پاسداران را نیز دنبال کردهاید.
نقش سپاه قدس اخیراً مهمتر شده است. آنها شتاب تازهیی گرفتهاند، آنها تأثیر بیشتری در روابط خارجی کشورهای منطقه دارند. موقعیت سپاه قدس در داخل رژیم ایران هم ارتقاء یافته است، فرمانده نیروهای سپاه قدس، سرلشگر قاسم سلیمانی، مستقیماًً گزارشاتش را به خود رهبر رژیم علی خامنهای میدهد. گرچه سپاه قدس یکی از 5نیروهای سپاه پاسداران است، اما سپاه قدس بهدلیل نقش و موقعیت ویژه آن، مستقیم به رهبری رژیم گزارش میکند و سپاه قدس بهعنوان بازوی مستقیم رهبر رژیم عمل میکند.
اما دلیل اصلی وجود سپاه قدس ایجاد یک اهرم خارجی اعمال قدرت برای ولیفقیه است و دستاندرکار شدن چیزی است که آنها منطقه نفوذ خارجی مینامند، که معنی آن چیزی بهجز تروریسم نیست که رژیم ایران برای چند سال گذشته درگیر آن بوده است.
بگذارید برایتان روشن کنم که این تا چه مقامات بالایی میرسد، برخی از ملاقاتهای سپاه قدس در مقر مرکزی سپاه قدس برگزار نمیشود، بلکه در مقر خصوصی خود خامنهای انجام میشود که من بعداً بیشتر توضیح خواهم داد. یک مثال، ملاقاتهای هفتگی است که آنها در مورد امورات عراق دارند. این ملاقاتها در مقر خامنهای زیر نظارت قاسم سلیمانی که فرمانده نیروهای قدس است، صورت میگیرد. حاضران در این ملاقاتها وزیر خارجه و وزیر اطلاعات در میان دیگران میباشند که زیر نظر شخص خامنهای است.
قاسم سلیمانی، چند عکس قدیمی از او را میبینید.
او توسط شخص خامنهای بهعنوان فرمانده نیروهای سپاه قدس جایگزین احمد وحیدی که در حال حاضر وزیر دفاع است، شد. او همین اواخر در ژانویه ماه امسال در یک مراسم ویژه به بالاترین مقام موجود در سپاه پاسداران که مقام سرلشگری است، توسط شخص خود خامنهای ارتقاء یافت.
فرمانده دستگاه تروریستی نیروهای سپاه قدس بهعنوان یکی از مهمترین و باسابقهترین افراد دولتی رژیم میباشد.
در طول قیامهای سوریه، سلیمانی امسال چند بار به سوریه سفر کرد و با بشار اسد ملاقات کرد تا مشورت و راهنماییهای لازم را در مورد سرکوب قیام مردم سوریه با او انجام دهد و تضمین ولیفقیه را به او بدهد. او مثل یک رابط بین خامنهای و بشار اسد عمل میکند و سوریه را با امکانات و منابعی که سپاه قدس در اختیار دارد، تأمین میکند.
یکی دیگر از مقامات باسابقه سپاه قدس، سرتیپ پاسدار مجتبی ابطحی است. مأموریت او ملاقات با رابطین خارجی سپاه قدس در اروپا و آمریکاست.
وی مسئول سازماندهی شبکه تروریستی در عراق و عضوگیری و سازماندهی شبهنظامیان شیعی در عراق بوده است.
مقام رسمی دیگر سرتیپ پاسدار عبدالرضا شهلایی است. او در کنار دیگر فرماندهان عالیرتبه سپاه پاسداران دستاندرکار خشونت در عراق در 2دهه گذشته بوده است. آخرین آن در 2-3سال اخیر، او مسئول عضوگیری عراقیان برای عملیات شبهنظامی و فرستادن آنها به ایران برای آموزش نظامی بوده است.
شخص دیگری که نامش توسط وزارت خزانهداری برده نشد و من دوست دارم بر آن تأکید کنم، سرتیپ کریمی است. کریمی مقام بالاتری است که شهلایی را فرماندهی میکند.
وقتی شهلایی درگیر حملات تروریستی سپاه قدس به نیروهای آمریکایی در کربلا، عراق، بود جایی که 5سرباز آمریکایی در سال ۲۰۰۷ کشته شدند، اسم شهلایی برده شد ولی کسی از کریمی نام نبرد، درحالیکه کریمی مغز متفکر در پشتصحنه عملیات شهلایی بود.
این ستاد مرکزی سپاه قدس است که در محل سفارتخانه سابق آمریکا در تهران قرار داشت و پایگاه کاظمی نامیده میشد. در حال حاضر آنها این محل را ترک کردهاند و به مکان تازهیی در منطقه قصر فیروزه با حفاظت امنیتی بسیار بالا در تهران نقلمکان کردهاند. این پایگاه حفاظتشده، سپاه پاسداران را نیز در خود جای داده است، این مکان شناختهشده نبود. این یک تصویر ماهوارهیی از ستاد مرکزی جدید سپاه قدس در قصر فیروزه است با آدرس دقیق آن و این تصویر کمی نزدیکتر است.
در سپاه قدس 13هیأت مدیره وجود دارد که در اینجا میبینید. هیأت مدیره مهندسی، آموزش اطلاعاتی، منابع اجتماعی، عملیاتی، خرید، مهندسی تکنیکی، ارزیابی طراحی، و تحقیقات و گسترش و غیره.
چنانکه در این جدول میبینید، در سپاه قدس لشگر نهم وجود دارد که روی اروپا و آمریکای شمالی کار میکند. کار آنها مشخصاً در مورد اروپا و شمال آمریکاست. با در نظر گرفتن حساسیت عملیات لشگر نهم، آنها میزان زیادی از حفاظت ضداطلاعات برخوردار هستند. به همین دلیل دفتر جدای خودشان را در تهران دارند که آدرس دقیق آن را دارم. ستاد مرکزی لشگر نهم در تهران در خیابان پاسداران، شماره 50 خیابان گیلان در انتهای کوی لادن که بنبست است، واقع شده است. این یک مکان مخفی است که آنها در آن در حال کار بودهاند. این مکان مخفی دیگر نخواهد بود چون همین الآن ما آن را افشاء کردیم. اجازه بدهید چند جمله در مورد کسی که دستگیر شده و در دست آمریکا میباشد، توضیح بدهم، منصور اربابسیار. بر اساس اطلاعاتی که از داخل ایران آمده است، وزارت اطلاعات رژیم ایران دستور داده بود که خانواده منصور ارباب سیار که در ایران زندگی میکنند، با کسی درباره دستگیری او صحبت نکنند. به آنها اخطار داده شده است هیچگونه اطلاعاتی داده نشود، با آژانسهای دیگر دولتی صحبت نکنند، حتی تعدادی از فرماندهان عالیرتبه نظامی رژیم نتوانستند با او صحبت کنند. فکر میکنم که این خیلی مشهود است که آنها که با این موضوع سر و کار دارند، از بالاترین راههای منفی و فوقالعاده ترسناک اوضاع را کنترل کنند.
سپاه قدس را در تحت نامهای مختلف مثل دفتر مرکزی تحقیقات و توسعه و یا فلان دانشگاه، پنهان کرده بودند. پروفسور تنتر دانشگاه امام حسین را یادآور شده بود که یک اسم پوششی است.
یکی از کارهای آن پوشش دادن به آموزشهای فرماندهان و نیروهای سپاه قدس است. این امر در دانشگاه امام حسین اتفاق میافتد. آنها به آن نام یک دانشگاه دادهاند ولی در اصل یک پایگاه نظامی است که توسط سپاه پاسداران اداره میشود. همه افراد در این دانشگاه یونیفرم میپوشند، آموزشهای نظامی و شبیه به آن میبینند.
چیزهای زیادی در چند روز گذشته در مورد پروسه تصمیمگیری در عملیات تروریستی گفته شده است و اظهارنظرهای مختلفی شده است که آیا رهبر رژیم در مورد توطئه تروریستی در خاک ایران خبر داشته است؟ احمدینژاد خبر دارد؟ آیا حتی فرمانده سپاه قدس، قاسم سلیمانی، از انجام آن مطلع بوده است یا نه؟
اجازه دهید من بیشتر آن را باز کنم، چون خیلی ناخوشایند است وقتی میببینیم بعضی از بحثها طوری میشود که گویی ما داریم در مورد یک ارگان خوشخیم صحبت میکنیم که کارش اشاعه صلح و آموزشهای علمی است و فقط افراد سرکش معدودی از مسیر اصلی آن منحرف شدند.
بهخاطر داشته باشید که نیروی قدس سپاه پاسداران 20سال پیش فقط برای انجام عملیات تروریستی بهوجود آمد. کارشان در 20سال گذشته تروریسم بوده است. برای همین است که آنها بهشدت در عراق حضور دارند. آنها در پشت هر عملیات تروریستی در عراق که رژیم ایران در آن دست داشته است، بودهاند.
ثانیا، سپاه قدس یک سپاه مخصوص است، فقط یک تعداد انگشتشمار پاسدار که گردهم آمدهاند، نیست. این (سپاه قدس) دقیقاً ، از نظر تعداد، شاید اندک، ولی نیروهای مخصوصی هستند که بهعنوان بازوان ولیفقیه عمل میکنند.
سپاه قدس کاری نمیکند مگر رهبر رژیم ایران از آنها بخواهد. آنها انواع نیروهای مختلف برای مقاصد مختلف دارند. سپاه پاسداران 5شاخه دارد، نیروی زمینی، نیروی هوایی، نیروی دریایی و نیروی شبهنظامی بسیج که مسئول سرکوب داخلی است و آنها نیروی سپاه قدس را دارند که کارش تروریسم است. شما فرمانده سپاه قدس قاسم سلیمانی را دارید که از یکی از نزدیکترین همکارانی است که خامنهای تا بهحال داشته است. او تا بن استخوان طرفدار خامنهای است. او عملیات خارج از دفتر مرکزی خامنهای را اداره میکند. پس بنابراین چیزی بهنام قسمت خشن عملیاتی در سپاه قدس نداریم، آنها خیلی خوب و سخت آموزش دیدهاند و کاملاً مصمم به اجرای دستورات خامنهای هستند، آنها در چندین سال گذشته بدین صورت کارشان را انجام میدادهاند.
مهمتر از اینها، وقتی شما میخواهید یک عملیات تروریستی انجام دهید، به مقدار زیادی همکاری و ارتباطات خوب، منابع حامی تروریست و راههای مخفی کردن آن و امکانات و تأسیسات برای خارج شدن از آن نیاز است.
این شماتیک، پروسه تصمیمگیری را برای عملیات تروریستی در داخل رژیم نشان میدهد. در قدم نخست، یک دفتر ویژه تحت کنترل خامنهای وجود دارد. او یک دستیار ویژه دارد، یک آخوند به اسم علیاصغر حجازی که عکس او را اینجا میبینید. او کارش هماهنگی بین بخشهای مختلف رژیم است. آنها در ابتدا نیاز دارند که فتوایی برای عملیات صادر شود. 2 آخوند ارشد هستند، احمد جنتی، دبیر شورای نگهبان که یکی از متحدان نزدیک خامنهای و دیگری ابوالقاسم خزعلی که پیشتر عضو مجلس خبرگان بود که برای ترورها فتوا صادر میکنند و سپس برای انجام این ترورها، 2ارگان اصلی درگیر هستند، یکی سپاه قدس است و دیگری وزارت اطلاعات.
سپس به مقامات سیاسی نیاز است که این عملیات را توجیه کنند و 2مقام ارشد حضور دارند، محمدرضا باهنر که نایبرئیس مجلس است و حسین شریعتمداری که نماینده خامنهای در روزنامه کیهان است. وقتی که فتوا صادر شود و توسط ولیفقیه تأیید گردد، از طریق آخوند حجازی به بخشهای مختلف ابلاغ میشود و آنها هماهنگیها را میکنند و روی کلیه جزییات آن صحبت میکنند.
چند جلسه سطح بالا در شورای عالی امنیت ملی برگزار شدند که در آنجا روی عملیات تروریستی در بوئنوسآیرس چند سال پیش تصمیمگیری شد. شمار دیگری عملیات تروریستی در عراق و سایر کشورها رخ دادهاند. لذا، عملیات تروریستی در این حد، غیرممکن است که دستور و هماهنگی مقامات ارشد رژیم را نداشته باشد و این مسأله تا خود ولیفقیه خامنهای بالا رفته است. من تعدادی از اسامی فرماندهان سپاه قدس را دارم که به آنها اشاره کردم. مجتبی ابطحی که پیشتر گفتم و سرتیپ پاسدار کریمی که هماکنون اسم او را افشا کردم و درباره وی بیشتر خواهید شنید. سرتپپ پاسدار حامد که فرمانده ضداطلاعات قدس است و سرتیپ پاسدار عبدالرضا شهلایی و مسجدی که یکی از فرماندهان ارشد سپاه قدس است و این لیست ادامه دارد.
بهعنوان جمعبندی، مایلم که تأکید کنم ما باید درک کنیم که از ابتدای امسال، نیروی قدس سپاه پاسداران از جایگاه ویژهیی در درون رژیم ایران برخوردار شده است بهخصوص پس از بهار اعراب، رژیم تهران بسیار نگران است که قیامها به داخل ایران سرریز شود. آنها با قیام سال ۲۰۰۹ و تظاهرات بعد از آن مواجه بودند. لذا بسیار هراسانند. بهترین دفاع، یک حمله خوب است و این استراتژی آنهاست. در حالی که در انتظارند که قیامها فرا برسند و کشور را در بربگیرند، آنها دست به حمله زدهاند، نقش فعالتری را به سپاه دادهاند و فعالیتهای خودشان را در عراق افزایش دادهاند. لذا تصادفی نیست که شما افزایش فعالیتهای نیروی قدس را در عراق و در افغانستان ملاحظه میکنید و اکنون هم فعالیتهای خود را در اروپا و آمریکا گسترش دادهاند و درگیر فعالیتهای تروریستی زیادی هستند که حداقل رد پای آنها وجود دارد که کار رژیم ایران بوده است. البته رژیم هیچ بهایی برای این کارها نپرداخته است با سیاست رعب و باجگیری از کشورهای دیگر، تلاش میکند که به حیات خود ادامه دهد.
پروفسور ریموند تنتر:
یکی از چیزهایی که من میخواهم آنچه آقای جعفرزاده در رابطه با سلیمانی فرمانده نیروی قدس گفت را ادامه بدهم، وزارت خزانهداری تازه به مجازاتهای او اعمال کرد.
ایران ایر، خط هوایی رژیم ایران، تحریم شده و بهعلاوه بحثهایی در کنگره هست که بخش نفت و گاز رژیم ایران باید تحریم شوند و بخش انرژی خارج از محدوده بوده است.
یک انتخاب دیگر مجازات بانک مرکزی رژیم ایران است، بانک مرکزی رژیم ایران در لیست مجازاتها نیست و یکی از همکاران سابقم در وزارتخارجه گفت ما نمیتوانیم این کار را بکنیم چون رژیم را دیوانه میکند، خوب بالاخره ما سعی میکنیم توجه رژیم را جلب کنیم.
بنابراین از نظر انتخابهای سیاسی که در نظر گرفته میشود، اکثراً مسیر مجازاتها، شعار اصلی است که در نظر گرفته میشود. رئیسجمهور گفته است که رژیم ایران پاسخگوی اعمالش شناخته خواهد شد ولی روشن نیست این بهمعنی چیزی بیشتر از مجازاتهای دیگر باشد من میگویم برای ما انتخاب سیاسی باقی مانده است و آن انتخاب سیاسی تمرکز روی مردم ایران است و این یعنی مجاهدین خلق را از لیست خارج کنیم.
من نمیدانم الآن این در چه موقعیتی است، شاید قاضی بتواند در صحبتهایش توضیح دهد ولی تا جایی که به من برمیگردد، ما نیاز به یک انتخاب سیاسی داریم که همراه با انتخاب اقتصادی مجازاتها پیش برود، این دو به هم متصلند.
قاضی مایکل موکیزی، وزیر دادگستری ۲۰۰۹ ـ ۲۰۰۷
پروفسور تنتر، بسیار متشکرم. من میخواهم از پروفسور تنتر و کمیته سیاست ایران برای دعوت از من در اینجا تشکر کنم. شما میدانید وقتی من در دبیرستان بودم، یکی از سؤالات مورد علاقه معلمان تاریخ این بود از دانشآموزان بخواهند مقالهیی بنویسند و فرق علل اصلی و علل فوری برخی از رویدادهای تاریخی را متوجه شوند، بنابراین از شما پرسیده میشد علت اصلی جنگ جهانی اول و آنچه که علت فوری بود چیست و علت فوری بدیهی است که ترور آرشیدوک در سارایوو و بعد شما به علل اساسی میپردازید. من حدس میزنم علت فوری که امروز اینجا هستیم، آخرین توطئه ایران، برای ارتکاب تروریسم است، اما علت اصلی نیست.
علت اساسی این است که در تهران، رژیمی است که بهطور برگشتناپذیری شیطانی است و این برخی پیامدهای قانونی دارد. من نظرم این است که پیامدهای قانونی الزاماً از همه مهمتر نیستند، اما آنها نیز مهم هستند. اول از همه، تا جایی که به خود عمل که درباره آن صحبت میکنیم، برمیگردد، این یکی از اساسیترین جرایم شناخته شده برای انسان است. قانون اساسی ایالات متحده به کنگره قدرت میدهد که قوانینی با احترام، در میان چیزهای دیگر، به قانون ملتها بگذارند. قانون ملتها، در زمانی که قانون اساسی نوشته شده بود، اساساً دو چیز را ممنوع کرده بود: یکی دزدان دریایی، دیگری حمله به دیپلوماتها.
اینها آن دو قانون مقدس بودند، دو منطقه ممنوعه که توسط قانون ملتها تعریف شده و ایران بهوضوح از عبور از این خط اکراهی نداشته است. من به شما میگویم که اعمالی که دولت ایران علیه ایالات متحده کرده است، افراد بحث میکنند که آیا این یک اقدام جنگی علیه ایالات متحده است. من نمیدانم هست یا نیست، اینکه آیا یک اقدام جنگی علیه ایالات متحده باشد، چون قرار بود در خاک آمریکا صورت گیرد یا اینکه یک اقدام جنگی علیه عربستان سعودی است چون سفیر جبیر هدف آن بود.
ولی صرفنظر از اینکه یک عمل جنگی علیه ایالات متحده بوده یا نبوده، حتی اگر بوده، این تنها جدیدترین در سلسلهیی از اعمال است که شما میتوانید با برجهای خبر شروع کنید، 15سال به عقب برگردید، شما میتوانید با بمبگذاری برج خبر شروع کنید که بیش از 12پرسنل نیروی هوایی آمریکا را کشت، شما میتوانید به خود 11سپتامبر برگردید که به گفته گزارش 11سپتامبر، رژیم ایران مسافرت افراد مختلف دخیل در آن را تسهیل کرد، حمله کربلا همانطور که اشاره شد، این واقعیت که رژیم ایران بمبهای کنار جادهیی به عراق میفرستد که برای کشتن نیروهای آمریکایی بهصورت منظم مورد استفاده قرار میگیرد، اینها اعمال زیرساختی و جدی هستند که در واقع اعمال جنگ علیه ایالات متحده است.
یک سؤال دیگر حقوقی در اینجا وجود دارد و آن سؤال حقوقی در مورد سازمان مجاهدین خلق است.
واقعیت این است که ما یک رژیم برگشتناپذیر شیطانی در تهران داریم، سؤال این است که چه چیزی در مورد آن انجام میدهید و این کشور، ایالات متحده، برای سالها تلاش برای تعامل با رژیم ایران کرده است، یکی از دلایل برای قرار دادن سازمان مجاهدین خلق در لیست وزارتخارجه تلاش برای جلب رضایت رژیم ایران بوده تا آنها را در حالت خوبی قرار بدهد. این نتیجهیی نداشت و متأسفانه در دولتی که من خدمت کردم، آنها همچنان در لیست نگهداشته شدند و این کار بهخاطر این ترس بود که اگر نام مجاهدین از لیست برداشته شود، رژیم ایران به عراق بمبهای کنارجادهیی میفرستد، که البته رژیم ایران در هر حال این کار را کرد.
واقعیت این است که یک دادگاه ایالات متحده دریافت که دلایل داده شده برای نگهداشتن سازمان مجاهدین خلق در لیست موجه نیست و از وزارتخارجه خواسته است در آن تجدیدنظر کند، در واقع به وزارت امور خارجه دستور تجدیدنظر داده است. در واقع حقایقی وجود ندارد که حفظ سازمان مجاهدین خلق در لیست را توجیه کند.
صبح بهخیر، من ریموند تنتر هستم. استاد دانشگاه جرج تاون، استاد دانشگاه میشیگان و رئیس کمیته سیاست ایران. مفتخرم به شما در این کنفرانس خبری در مورد سپاه پاسداران رژیم ایران خوشآمد بگویم که روش کار و عملیات آمریکای شمالی و تأثیرات سیاسی دخالت رژیم ایران در توطئه ترور سفیر سعودی در واشنگتن عادل الجبیر را توضیح میدهیم.
علیرضا جعفرزاده
خانمها و آقایان، روز بهخیر،
به کنفرانس مطبوعاتی کلوپ ملی خوش آمدید. فکر میکنم یکایک شما تغییرات 2روز گذشته را در مورد دستگیری یک نفر و تعقیب شخص دیگری در رابطه با همدستی در توطئه تروریستی در خاک آمریکا که در حال حاضر در ایران است، دنبال میکردهاید. و همچنین رابطهیی که این 2نفر با سپاه پاسداران رژیم ایران داشتهاند، مخصوصاً ارتباطشان با نیروی قدس که مرگبارترین نیرو در داخل سپاه پاسداران را نیز دنبال کردهاید.
نقش سپاه قدس اخیراً مهمتر شده است. آنها شتاب تازهیی گرفتهاند، آنها تأثیر بیشتری در روابط خارجی کشورهای منطقه دارند. موقعیت سپاه قدس در داخل رژیم ایران هم ارتقاء یافته است، فرمانده نیروهای سپاه قدس، سرلشگر قاسم سلیمانی، مستقیماًً گزارشاتش را به خود رهبر رژیم علی خامنهای میدهد. گرچه سپاه قدس یکی از 5نیروهای سپاه پاسداران است، اما سپاه قدس بهدلیل نقش و موقعیت ویژه آن، مستقیم به رهبری رژیم گزارش میکند و سپاه قدس بهعنوان بازوی مستقیم رهبر رژیم عمل میکند.
اما دلیل اصلی وجود سپاه قدس ایجاد یک اهرم خارجی اعمال قدرت برای ولیفقیه است و دستاندرکار شدن چیزی است که آنها منطقه نفوذ خارجی مینامند، که معنی آن چیزی بهجز تروریسم نیست که رژیم ایران برای چند سال گذشته درگیر آن بوده است.
بگذارید برایتان روشن کنم که این تا چه مقامات بالایی میرسد، برخی از ملاقاتهای سپاه قدس در مقر مرکزی سپاه قدس برگزار نمیشود، بلکه در مقر خصوصی خود خامنهای انجام میشود که من بعداً بیشتر توضیح خواهم داد. یک مثال، ملاقاتهای هفتگی است که آنها در مورد امورات عراق دارند. این ملاقاتها در مقر خامنهای زیر نظارت قاسم سلیمانی که فرمانده نیروهای قدس است، صورت میگیرد. حاضران در این ملاقاتها وزیر خارجه و وزیر اطلاعات در میان دیگران میباشند که زیر نظر شخص خامنهای است.
قاسم سلیمانی، چند عکس قدیمی از او را میبینید.
او توسط شخص خامنهای بهعنوان فرمانده نیروهای سپاه قدس جایگزین احمد وحیدی که در حال حاضر وزیر دفاع است، شد. او همین اواخر در ژانویه ماه امسال در یک مراسم ویژه به بالاترین مقام موجود در سپاه پاسداران که مقام سرلشگری است، توسط شخص خود خامنهای ارتقاء یافت.
فرمانده دستگاه تروریستی نیروهای سپاه قدس بهعنوان یکی از مهمترین و باسابقهترین افراد دولتی رژیم میباشد.
در طول قیامهای سوریه، سلیمانی امسال چند بار به سوریه سفر کرد و با بشار اسد ملاقات کرد تا مشورت و راهنماییهای لازم را در مورد سرکوب قیام مردم سوریه با او انجام دهد و تضمین ولیفقیه را به او بدهد. او مثل یک رابط بین خامنهای و بشار اسد عمل میکند و سوریه را با امکانات و منابعی که سپاه قدس در اختیار دارد، تأمین میکند.
یکی دیگر از مقامات باسابقه سپاه قدس، سرتیپ پاسدار مجتبی ابطحی است. مأموریت او ملاقات با رابطین خارجی سپاه قدس در اروپا و آمریکاست.
وی مسئول سازماندهی شبکه تروریستی در عراق و عضوگیری و سازماندهی شبهنظامیان شیعی در عراق بوده است.
مقام رسمی دیگر سرتیپ پاسدار عبدالرضا شهلایی است. او در کنار دیگر فرماندهان عالیرتبه سپاه پاسداران دستاندرکار خشونت در عراق در 2دهه گذشته بوده است. آخرین آن در 2-3سال اخیر، او مسئول عضوگیری عراقیان برای عملیات شبهنظامی و فرستادن آنها به ایران برای آموزش نظامی بوده است.
شخص دیگری که نامش توسط وزارت خزانهداری برده نشد و من دوست دارم بر آن تأکید کنم، سرتیپ کریمی است. کریمی مقام بالاتری است که شهلایی را فرماندهی میکند.
وقتی شهلایی درگیر حملات تروریستی سپاه قدس به نیروهای آمریکایی در کربلا، عراق، بود جایی که 5سرباز آمریکایی در سال ۲۰۰۷ کشته شدند، اسم شهلایی برده شد ولی کسی از کریمی نام نبرد، درحالیکه کریمی مغز متفکر در پشتصحنه عملیات شهلایی بود.
این ستاد مرکزی سپاه قدس است که در محل سفارتخانه سابق آمریکا در تهران قرار داشت و پایگاه کاظمی نامیده میشد. در حال حاضر آنها این محل را ترک کردهاند و به مکان تازهیی در منطقه قصر فیروزه با حفاظت امنیتی بسیار بالا در تهران نقلمکان کردهاند. این پایگاه حفاظتشده، سپاه پاسداران را نیز در خود جای داده است، این مکان شناختهشده نبود. این یک تصویر ماهوارهیی از ستاد مرکزی جدید سپاه قدس در قصر فیروزه است با آدرس دقیق آن و این تصویر کمی نزدیکتر است.
در سپاه قدس 13هیأت مدیره وجود دارد که در اینجا میبینید. هیأت مدیره مهندسی، آموزش اطلاعاتی، منابع اجتماعی، عملیاتی، خرید، مهندسی تکنیکی، ارزیابی طراحی، و تحقیقات و گسترش و غیره.
چنانکه در این جدول میبینید، در سپاه قدس لشگر نهم وجود دارد که روی اروپا و آمریکای شمالی کار میکند. کار آنها مشخصاً در مورد اروپا و شمال آمریکاست. با در نظر گرفتن حساسیت عملیات لشگر نهم، آنها میزان زیادی از حفاظت ضداطلاعات برخوردار هستند. به همین دلیل دفتر جدای خودشان را در تهران دارند که آدرس دقیق آن را دارم. ستاد مرکزی لشگر نهم در تهران در خیابان پاسداران، شماره 50 خیابان گیلان در انتهای کوی لادن که بنبست است، واقع شده است. این یک مکان مخفی است که آنها در آن در حال کار بودهاند. این مکان مخفی دیگر نخواهد بود چون همین الآن ما آن را افشاء کردیم. اجازه بدهید چند جمله در مورد کسی که دستگیر شده و در دست آمریکا میباشد، توضیح بدهم، منصور اربابسیار. بر اساس اطلاعاتی که از داخل ایران آمده است، وزارت اطلاعات رژیم ایران دستور داده بود که خانواده منصور ارباب سیار که در ایران زندگی میکنند، با کسی درباره دستگیری او صحبت نکنند. به آنها اخطار داده شده است هیچگونه اطلاعاتی داده نشود، با آژانسهای دیگر دولتی صحبت نکنند، حتی تعدادی از فرماندهان عالیرتبه نظامی رژیم نتوانستند با او صحبت کنند. فکر میکنم که این خیلی مشهود است که آنها که با این موضوع سر و کار دارند، از بالاترین راههای منفی و فوقالعاده ترسناک اوضاع را کنترل کنند.
سپاه قدس را در تحت نامهای مختلف مثل دفتر مرکزی تحقیقات و توسعه و یا فلان دانشگاه، پنهان کرده بودند. پروفسور تنتر دانشگاه امام حسین را یادآور شده بود که یک اسم پوششی است.
یکی از کارهای آن پوشش دادن به آموزشهای فرماندهان و نیروهای سپاه قدس است. این امر در دانشگاه امام حسین اتفاق میافتد. آنها به آن نام یک دانشگاه دادهاند ولی در اصل یک پایگاه نظامی است که توسط سپاه پاسداران اداره میشود. همه افراد در این دانشگاه یونیفرم میپوشند، آموزشهای نظامی و شبیه به آن میبینند.
چیزهای زیادی در چند روز گذشته در مورد پروسه تصمیمگیری در عملیات تروریستی گفته شده است و اظهارنظرهای مختلفی شده است که آیا رهبر رژیم در مورد توطئه تروریستی در خاک ایران خبر داشته است؟ احمدینژاد خبر دارد؟ آیا حتی فرمانده سپاه قدس، قاسم سلیمانی، از انجام آن مطلع بوده است یا نه؟
اجازه دهید من بیشتر آن را باز کنم، چون خیلی ناخوشایند است وقتی میببینیم بعضی از بحثها طوری میشود که گویی ما داریم در مورد یک ارگان خوشخیم صحبت میکنیم که کارش اشاعه صلح و آموزشهای علمی است و فقط افراد سرکش معدودی از مسیر اصلی آن منحرف شدند.
بهخاطر داشته باشید که نیروی قدس سپاه پاسداران 20سال پیش فقط برای انجام عملیات تروریستی بهوجود آمد. کارشان در 20سال گذشته تروریسم بوده است. برای همین است که آنها بهشدت در عراق حضور دارند. آنها در پشت هر عملیات تروریستی در عراق که رژیم ایران در آن دست داشته است، بودهاند.
ثانیا، سپاه قدس یک سپاه مخصوص است، فقط یک تعداد انگشتشمار پاسدار که گردهم آمدهاند، نیست. این (سپاه قدس) دقیقاً ، از نظر تعداد، شاید اندک، ولی نیروهای مخصوصی هستند که بهعنوان بازوان ولیفقیه عمل میکنند.
سپاه قدس کاری نمیکند مگر رهبر رژیم ایران از آنها بخواهد. آنها انواع نیروهای مختلف برای مقاصد مختلف دارند. سپاه پاسداران 5شاخه دارد، نیروی زمینی، نیروی هوایی، نیروی دریایی و نیروی شبهنظامی بسیج که مسئول سرکوب داخلی است و آنها نیروی سپاه قدس را دارند که کارش تروریسم است. شما فرمانده سپاه قدس قاسم سلیمانی را دارید که از یکی از نزدیکترین همکارانی است که خامنهای تا بهحال داشته است. او تا بن استخوان طرفدار خامنهای است. او عملیات خارج از دفتر مرکزی خامنهای را اداره میکند. پس بنابراین چیزی بهنام قسمت خشن عملیاتی در سپاه قدس نداریم، آنها خیلی خوب و سخت آموزش دیدهاند و کاملاً مصمم به اجرای دستورات خامنهای هستند، آنها در چندین سال گذشته بدین صورت کارشان را انجام میدادهاند.
مهمتر از اینها، وقتی شما میخواهید یک عملیات تروریستی انجام دهید، به مقدار زیادی همکاری و ارتباطات خوب، منابع حامی تروریست و راههای مخفی کردن آن و امکانات و تأسیسات برای خارج شدن از آن نیاز است.
این شماتیک، پروسه تصمیمگیری را برای عملیات تروریستی در داخل رژیم نشان میدهد. در قدم نخست، یک دفتر ویژه تحت کنترل خامنهای وجود دارد. او یک دستیار ویژه دارد، یک آخوند به اسم علیاصغر حجازی که عکس او را اینجا میبینید. او کارش هماهنگی بین بخشهای مختلف رژیم است. آنها در ابتدا نیاز دارند که فتوایی برای عملیات صادر شود. 2 آخوند ارشد هستند، احمد جنتی، دبیر شورای نگهبان که یکی از متحدان نزدیک خامنهای و دیگری ابوالقاسم خزعلی که پیشتر عضو مجلس خبرگان بود که برای ترورها فتوا صادر میکنند و سپس برای انجام این ترورها، 2ارگان اصلی درگیر هستند، یکی سپاه قدس است و دیگری وزارت اطلاعات.
سپس به مقامات سیاسی نیاز است که این عملیات را توجیه کنند و 2مقام ارشد حضور دارند، محمدرضا باهنر که نایبرئیس مجلس است و حسین شریعتمداری که نماینده خامنهای در روزنامه کیهان است. وقتی که فتوا صادر شود و توسط ولیفقیه تأیید گردد، از طریق آخوند حجازی به بخشهای مختلف ابلاغ میشود و آنها هماهنگیها را میکنند و روی کلیه جزییات آن صحبت میکنند.
چند جلسه سطح بالا در شورای عالی امنیت ملی برگزار شدند که در آنجا روی عملیات تروریستی در بوئنوسآیرس چند سال پیش تصمیمگیری شد. شمار دیگری عملیات تروریستی در عراق و سایر کشورها رخ دادهاند. لذا، عملیات تروریستی در این حد، غیرممکن است که دستور و هماهنگی مقامات ارشد رژیم را نداشته باشد و این مسأله تا خود ولیفقیه خامنهای بالا رفته است. من تعدادی از اسامی فرماندهان سپاه قدس را دارم که به آنها اشاره کردم. مجتبی ابطحی که پیشتر گفتم و سرتیپ پاسدار کریمی که هماکنون اسم او را افشا کردم و درباره وی بیشتر خواهید شنید. سرتپپ پاسدار حامد که فرمانده ضداطلاعات قدس است و سرتیپ پاسدار عبدالرضا شهلایی و مسجدی که یکی از فرماندهان ارشد سپاه قدس است و این لیست ادامه دارد.
بهعنوان جمعبندی، مایلم که تأکید کنم ما باید درک کنیم که از ابتدای امسال، نیروی قدس سپاه پاسداران از جایگاه ویژهیی در درون رژیم ایران برخوردار شده است بهخصوص پس از بهار اعراب، رژیم تهران بسیار نگران است که قیامها به داخل ایران سرریز شود. آنها با قیام سال ۲۰۰۹ و تظاهرات بعد از آن مواجه بودند. لذا بسیار هراسانند. بهترین دفاع، یک حمله خوب است و این استراتژی آنهاست. در حالی که در انتظارند که قیامها فرا برسند و کشور را در بربگیرند، آنها دست به حمله زدهاند، نقش فعالتری را به سپاه دادهاند و فعالیتهای خودشان را در عراق افزایش دادهاند. لذا تصادفی نیست که شما افزایش فعالیتهای نیروی قدس را در عراق و در افغانستان ملاحظه میکنید و اکنون هم فعالیتهای خود را در اروپا و آمریکا گسترش دادهاند و درگیر فعالیتهای تروریستی زیادی هستند که حداقل رد پای آنها وجود دارد که کار رژیم ایران بوده است. البته رژیم هیچ بهایی برای این کارها نپرداخته است با سیاست رعب و باجگیری از کشورهای دیگر، تلاش میکند که به حیات خود ادامه دهد.
پروفسور ریموند تنتر:
یکی از چیزهایی که من میخواهم آنچه آقای جعفرزاده در رابطه با سلیمانی فرمانده نیروی قدس گفت را ادامه بدهم، وزارت خزانهداری تازه به مجازاتهای او اعمال کرد.
ایران ایر، خط هوایی رژیم ایران، تحریم شده و بهعلاوه بحثهایی در کنگره هست که بخش نفت و گاز رژیم ایران باید تحریم شوند و بخش انرژی خارج از محدوده بوده است.
یک انتخاب دیگر مجازات بانک مرکزی رژیم ایران است، بانک مرکزی رژیم ایران در لیست مجازاتها نیست و یکی از همکاران سابقم در وزارتخارجه گفت ما نمیتوانیم این کار را بکنیم چون رژیم را دیوانه میکند، خوب بالاخره ما سعی میکنیم توجه رژیم را جلب کنیم.
بنابراین از نظر انتخابهای سیاسی که در نظر گرفته میشود، اکثراً مسیر مجازاتها، شعار اصلی است که در نظر گرفته میشود. رئیسجمهور گفته است که رژیم ایران پاسخگوی اعمالش شناخته خواهد شد ولی روشن نیست این بهمعنی چیزی بیشتر از مجازاتهای دیگر باشد من میگویم برای ما انتخاب سیاسی باقی مانده است و آن انتخاب سیاسی تمرکز روی مردم ایران است و این یعنی مجاهدین خلق را از لیست خارج کنیم.
من نمیدانم الآن این در چه موقعیتی است، شاید قاضی بتواند در صحبتهایش توضیح دهد ولی تا جایی که به من برمیگردد، ما نیاز به یک انتخاب سیاسی داریم که همراه با انتخاب اقتصادی مجازاتها پیش برود، این دو به هم متصلند.
قاضی مایکل موکیزی، وزیر دادگستری ۲۰۰۹ ـ ۲۰۰۷
پروفسور تنتر، بسیار متشکرم. من میخواهم از پروفسور تنتر و کمیته سیاست ایران برای دعوت از من در اینجا تشکر کنم. شما میدانید وقتی من در دبیرستان بودم، یکی از سؤالات مورد علاقه معلمان تاریخ این بود از دانشآموزان بخواهند مقالهیی بنویسند و فرق علل اصلی و علل فوری برخی از رویدادهای تاریخی را متوجه شوند، بنابراین از شما پرسیده میشد علت اصلی جنگ جهانی اول و آنچه که علت فوری بود چیست و علت فوری بدیهی است که ترور آرشیدوک در سارایوو و بعد شما به علل اساسی میپردازید. من حدس میزنم علت فوری که امروز اینجا هستیم، آخرین توطئه ایران، برای ارتکاب تروریسم است، اما علت اصلی نیست.
علت اساسی این است که در تهران، رژیمی است که بهطور برگشتناپذیری شیطانی است و این برخی پیامدهای قانونی دارد. من نظرم این است که پیامدهای قانونی الزاماً از همه مهمتر نیستند، اما آنها نیز مهم هستند. اول از همه، تا جایی که به خود عمل که درباره آن صحبت میکنیم، برمیگردد، این یکی از اساسیترین جرایم شناخته شده برای انسان است. قانون اساسی ایالات متحده به کنگره قدرت میدهد که قوانینی با احترام، در میان چیزهای دیگر، به قانون ملتها بگذارند. قانون ملتها، در زمانی که قانون اساسی نوشته شده بود، اساساً دو چیز را ممنوع کرده بود: یکی دزدان دریایی، دیگری حمله به دیپلوماتها.
اینها آن دو قانون مقدس بودند، دو منطقه ممنوعه که توسط قانون ملتها تعریف شده و ایران بهوضوح از عبور از این خط اکراهی نداشته است. من به شما میگویم که اعمالی که دولت ایران علیه ایالات متحده کرده است، افراد بحث میکنند که آیا این یک اقدام جنگی علیه ایالات متحده است. من نمیدانم هست یا نیست، اینکه آیا یک اقدام جنگی علیه ایالات متحده باشد، چون قرار بود در خاک آمریکا صورت گیرد یا اینکه یک اقدام جنگی علیه عربستان سعودی است چون سفیر جبیر هدف آن بود.
ولی صرفنظر از اینکه یک عمل جنگی علیه ایالات متحده بوده یا نبوده، حتی اگر بوده، این تنها جدیدترین در سلسلهیی از اعمال است که شما میتوانید با برجهای خبر شروع کنید، 15سال به عقب برگردید، شما میتوانید با بمبگذاری برج خبر شروع کنید که بیش از 12پرسنل نیروی هوایی آمریکا را کشت، شما میتوانید به خود 11سپتامبر برگردید که به گفته گزارش 11سپتامبر، رژیم ایران مسافرت افراد مختلف دخیل در آن را تسهیل کرد، حمله کربلا همانطور که اشاره شد، این واقعیت که رژیم ایران بمبهای کنار جادهیی به عراق میفرستد که برای کشتن نیروهای آمریکایی بهصورت منظم مورد استفاده قرار میگیرد، اینها اعمال زیرساختی و جدی هستند که در واقع اعمال جنگ علیه ایالات متحده است.
یک سؤال دیگر حقوقی در اینجا وجود دارد و آن سؤال حقوقی در مورد سازمان مجاهدین خلق است.
واقعیت این است که ما یک رژیم برگشتناپذیر شیطانی در تهران داریم، سؤال این است که چه چیزی در مورد آن انجام میدهید و این کشور، ایالات متحده، برای سالها تلاش برای تعامل با رژیم ایران کرده است، یکی از دلایل برای قرار دادن سازمان مجاهدین خلق در لیست وزارتخارجه تلاش برای جلب رضایت رژیم ایران بوده تا آنها را در حالت خوبی قرار بدهد. این نتیجهیی نداشت و متأسفانه در دولتی که من خدمت کردم، آنها همچنان در لیست نگهداشته شدند و این کار بهخاطر این ترس بود که اگر نام مجاهدین از لیست برداشته شود، رژیم ایران به عراق بمبهای کنارجادهیی میفرستد، که البته رژیم ایران در هر حال این کار را کرد.
واقعیت این است که یک دادگاه ایالات متحده دریافت که دلایل داده شده برای نگهداشتن سازمان مجاهدین خلق در لیست موجه نیست و از وزارتخارجه خواسته است در آن تجدیدنظر کند، در واقع به وزارت امور خارجه دستور تجدیدنظر داده است. در واقع حقایقی وجود ندارد که حفظ سازمان مجاهدین خلق در لیست را توجیه کند.