واشینگتن پست امروز در گزارشی به بررسی سابقه عبدلارضا شهلایی، فامیل درجه دوی متهم بازداشت شده توطئه نافرجام ترور سفیر عربستان سعودی است، پرداخته. برپایه این گزارش، شهلایی از فرماندهان ارشد سپاه قدس به نحوی با مرگ تعدادی از نیروهای آمریکایی در عراق مرتبط است.
وقتی در سال ۲۰۰۷ گروهی با لباسهای سربازان عراقی و آمریکایی در شهر کربلا به ساختمانی دولتی حمله کردند و باعث مرگ ۵ آمریکایی شدند، کسی فکر نمیکرد این عملیات ربطی به سپاه قدس داشته باشد. این گروه بخشی از نیروهای مقتدی صدر بودند، اما بعدها یادداشتی ۲۲ صفحهای به دست آمریکاییها رسید که حکایت از آمادهسازی پیش از عملیات انفجار ساختمان داشت. بر پایه مدارک به دست آمده، شهلایی نفر تعیین کننده برای انجام عملیات بوده است.
آمریکاییها میگویند که شهلایی از جمله کسانی است که سلاح و مواد منفجره در اختیار نیروهای مقتدی صدر قرار میداده است. یک مقام آمریکایی که در گزارش «بدون نام» آمده، به واشینگتن پست میگوید که آمریکا میداند که سپاه قدس پشت بسیاری از عملیات برونمرزی است و شهلایی نیز درگیر آنها بوده است.
خویشاوند شهلایی، منصور اربابسیار نیز با در کرمانشاه بزرگ شده بود، اما در اواخر دهه ۷۰ میلادی به آمریکا مهاجرت کرد. واشینگتن پست مینویسد که اربابسیار بعد از شکستهای مالی و همچنین ازدواجی ناموفق به ایران باز میگردد اما شهلایی به این نتیجه رسیده که میتواند از اربابسیار برای ضربه زدن به «دشمنان» ایران مثل ایالات متحده و عربستان سعودی استفاده کند. سفیر عربستان در واشینگتن یکی از مشاوران سیاست خارجی ملک عبدالله به شمار میرود. به گفته مقامهای آمریکایی، شهلایی امیدوار بوده با کمک قاچاقچیهای مکزیکی، سفیر عربستان را برباید، اما بعدا عملیات «آدمربایی» جای خود را به ترور داد.
معلوم نیست شهلایی از زندگی فامیل خود چه میدانسته (وضعیت کاری و مالی نامناسب) که او را درگیر چنین عملیاتی کرده است. دوستان اربابسیار میگویند که او «جک» آدم دقیقی نبوده و زندگی شلختهای داشته است.
بنا به مدارک دادگاه، شهلایی چندهزار دلاری به اربابسیار داده و او نیز خودش را به مکزیک رسانده است. این بعد از آنی است که اربابسیار به شهلایی گفته رابطهایی را در مکزیک میشناسد.
مقامهای آمریکایی میگویند که اربابسیار از طریق خواهرزاده(یا بردارزاده) یکی از زنهایی که با او دوست بوده و خیال میکرده عضو کارتل مواد مخدر است میخواسته ارتباط برقرار کند. اما برخلاف انتظار، این فرد خبرچین نیروهای آمریکایی بوده است. اولین ملاقات در« ۲۴ ماه مه» انجام میگیرد و ارباب سیار از خبرچین میپرسد که چقدر با مواد منفجره آشنا است. در همین دیدار در باره سفارت عربستان هم حرف زده است.
در دیداری دیگر در ماه ژوئیه با خبرچین، اربابسیار از خویشاوند خود که در آمریکا تحت تعقیب است سخن میگوید و به مطرح شدن نام او (شهلایی) در سیانان هم اشاره میکند. ارباب سیار گفته بود که یک «دولت» پشتیبان اوست و از جیب خودش هم خرج نمیکند. اربابسیار بعدا از شهلایی تقاضای ۱۵ هزار دلار پول میکند که بر اساس آنچه در بازجوییها گفته، یک نفر در رده «سرهنگ» این پول را به او رسانده است. این «سرهنگ» غلام شکوری، معاون عبدالرضا شهلایی بوده اس
وقتی در سال ۲۰۰۷ گروهی با لباسهای سربازان عراقی و آمریکایی در شهر کربلا به ساختمانی دولتی حمله کردند و باعث مرگ ۵ آمریکایی شدند، کسی فکر نمیکرد این عملیات ربطی به سپاه قدس داشته باشد. این گروه بخشی از نیروهای مقتدی صدر بودند، اما بعدها یادداشتی ۲۲ صفحهای به دست آمریکاییها رسید که حکایت از آمادهسازی پیش از عملیات انفجار ساختمان داشت. بر پایه مدارک به دست آمده، شهلایی نفر تعیین کننده برای انجام عملیات بوده است.
آمریکاییها میگویند که شهلایی از جمله کسانی است که سلاح و مواد منفجره در اختیار نیروهای مقتدی صدر قرار میداده است. یک مقام آمریکایی که در گزارش «بدون نام» آمده، به واشینگتن پست میگوید که آمریکا میداند که سپاه قدس پشت بسیاری از عملیات برونمرزی است و شهلایی نیز درگیر آنها بوده است.
خویشاوند شهلایی، منصور اربابسیار نیز با در کرمانشاه بزرگ شده بود، اما در اواخر دهه ۷۰ میلادی به آمریکا مهاجرت کرد. واشینگتن پست مینویسد که اربابسیار بعد از شکستهای مالی و همچنین ازدواجی ناموفق به ایران باز میگردد اما شهلایی به این نتیجه رسیده که میتواند از اربابسیار برای ضربه زدن به «دشمنان» ایران مثل ایالات متحده و عربستان سعودی استفاده کند. سفیر عربستان در واشینگتن یکی از مشاوران سیاست خارجی ملک عبدالله به شمار میرود. به گفته مقامهای آمریکایی، شهلایی امیدوار بوده با کمک قاچاقچیهای مکزیکی، سفیر عربستان را برباید، اما بعدا عملیات «آدمربایی» جای خود را به ترور داد.
معلوم نیست شهلایی از زندگی فامیل خود چه میدانسته (وضعیت کاری و مالی نامناسب) که او را درگیر چنین عملیاتی کرده است. دوستان اربابسیار میگویند که او «جک» آدم دقیقی نبوده و زندگی شلختهای داشته است.
بنا به مدارک دادگاه، شهلایی چندهزار دلاری به اربابسیار داده و او نیز خودش را به مکزیک رسانده است. این بعد از آنی است که اربابسیار به شهلایی گفته رابطهایی را در مکزیک میشناسد.
مقامهای آمریکایی میگویند که اربابسیار از طریق خواهرزاده(یا بردارزاده) یکی از زنهایی که با او دوست بوده و خیال میکرده عضو کارتل مواد مخدر است میخواسته ارتباط برقرار کند. اما برخلاف انتظار، این فرد خبرچین نیروهای آمریکایی بوده است. اولین ملاقات در« ۲۴ ماه مه» انجام میگیرد و ارباب سیار از خبرچین میپرسد که چقدر با مواد منفجره آشنا است. در همین دیدار در باره سفارت عربستان هم حرف زده است.
در دیداری دیگر در ماه ژوئیه با خبرچین، اربابسیار از خویشاوند خود که در آمریکا تحت تعقیب است سخن میگوید و به مطرح شدن نام او (شهلایی) در سیانان هم اشاره میکند. ارباب سیار گفته بود که یک «دولت» پشتیبان اوست و از جیب خودش هم خرج نمیکند. اربابسیار بعدا از شهلایی تقاضای ۱۵ هزار دلار پول میکند که بر اساس آنچه در بازجوییها گفته، یک نفر در رده «سرهنگ» این پول را به او رسانده است. این «سرهنگ» غلام شکوری، معاون عبدالرضا شهلایی بوده اس