اورزولا پلاسنیک، وزیر پیشین امور خارجه اتریش، به تضییع حقوق دمکراتیک مردم ایران معترض استچند سیاستمدار اتریشی به برخورد سخت دولت جمهوری اسلامی با فعالان سیاسی و مدنی ایران و دستگیری و حبس آنان اعتراض کردهاند. بهروز بیات، عضو انجمن حقوق بشر اتریش، به پرسشهایی در این باره پاسخ گفته است.
این روزها موضوع زندانیان سیاسی ایران در رسانههای اتریشی و نزد سیاستمداران اتریش مطرح شده است. طرح این موضوع بویژه حاصل تلاش فعالان حقوق بشر ایرانی در این کشور بوده است. دویچه وله از یکی از این دستاندرکاران، دکتر بهروز بیات، دعوت به مصاحبه کرد.
دویچه وله: آقای دکتر بیات، این هفته برخی سیاستمداران و احزاب اتریش در مورد زندانیان سیاسی در ایران موضع گرفتهاند. میتوانید نخست به اختصار در مورد موضعگیری آنها توضیحی بدهید؟
بهروز بیات: البته موضوع موضعگیری سیاستمداران اتریش چندان تازگی ندارد. ولی اخیراً در رابطه با موارد نقض حقوق بشر در مورد شخصیتهای برجستهی ایرانی ازجمله دکتر یزدی، وزیر امور خارجهی پیشین جمهوری اسلامی که ۸۰ ساله هستند و از بیماریهای گوناگون رنج میبرند، در رابطه با خانم نسرین ستوده، وکیل دادگستری و نیز آقای پناهی، کارگردان معروف ایرانی، جنب و جوش بیشتری شده است که مراتب اعتراضشان را به اطلاع دولت ایران برسانند.
ازجمله این اقدامات یکی اعلامیه مطبوعاتی خانم اورزولا پلاسنیک بود. ایشان وزیر پیشین امور خارجه اتریش هستند، یعنی شخصیتیکه تا دو سال پیش مسئول سیاست خارجی اتریش بود. ایشان به بازداشت دکتر ابراهیم یزدی، نظر به سالمندی و بیماری ایشان، اعتراض کردند و همان طور که گفتم این اعتراض را از طریق یک اعلامیه مطبوعاتی انتشار دادند و در این اعلامیه مطبوعاتی در ضمن تأکید کردند که حقوق دموکراتیک مردم ایران را نمیشود برای همیشه ضایع کرد.
علاوه بر وزیر سابق امور خارجه اتریش، احزاب سبزها و سوسیال دموکراتها در همین زمینه اطلاعیه دادهاند.
بله. علاوه بر خانم پلاسنیک، رئیس پیشین حزب سبزهای اتریش در نامهای اعتراضی که به سفیر ایران نوشته و همراه آن یک اعلامیه مطبوعاتی که انتشار داده، به موارد پایمال کردن حقوق بشر و آزادیهای دموکراتیک مردم ایران به طور اعم پرداخته و بهویژه بر مورد دکتر یزدی، خانم ستوده و آقای پناهی تأکید کرده است.
از طرف سخنگوی سیاست خارجی حزب سوسیال دموکرات اتریش، خانم کریستینه موتونن، و خانم پترا بایر که عضو کمیسیون سیاست خارجی پارلمان اتریش و کمیسیون حقوق بشر همین پارلمان هستند نیز، ابتکاری شروع شده است که از پارلمان اروپا بخواهند مراتب اعتراضشان را به پایمال شدن حقوق بشر در ایران اعلام کنند. ایشان در اعلامیه خود به طور اعم اشاره کرده است به موضوع پایمال شدن آزادیهای دموکراتیک و به مواردی که قبلا گفتم، یعنی دکتر یزدی و خانم ستوده و آقای پناهی. خانم بایر هم تأکید کردهاند که هزاران زندانی سیاسی در ایران نیاز به همبستگی بینالمللی دارند.
در واقع تشدید پایمالکردن آزادیهای دموکراتیک و نقض حقوق بشر در ایران انعکاس بزرگی در جامعهی اتریش پیدا کرده است که البته تا حدودی شاید بتوانیم بگوییم به میزان زیادی نتیجهی فعالیت جمعیتهای ایرانی حقوق بشر در اتریش است که از جمله جمعیت دفاع از حقوق بشر است که بیش از ۲۰ سال سابقهی فعالیت دارد و از اعضای افتخاری برجستهاش بسیاری از شخصیتهای فرهنگی و سیاسی اتریش، از جمله رئیس جمهور فعلی اتریش هستند.
اخیراً هم بعد از این تقلب بزرگ انتخاباتی در ایران در سال پیش و سرکوب جنبش اعتراضی و کشتار و زندانی کردن و شکنجه دادن و تجاوز به معترضان، یک جمعیت پزشکان مدافع حقوق بشر در اتریش تشکیل شد که تعدادی از برجستهترین پزشکان ایرانی در اتریش در عضویتاش هستند.
شما اشاره کردید که موضعگیری واعتراض سیاستمداران در اتریش به وضعیت حقوق بشر در ایران دارای سابقه است. این اعتراضات تا چه حد جدی است و تا چه حد میتواند باز قربانی معاملات بین دولتها شود؟
باید توجه داشته باشید که اعتراضات، در همهی کشورهایی که دارای منافع اقتصادی مشترک با ایران هستند و میخواهند روابط تجاریشان با این کشور برقرار بماند، در یک سطحی باقی میماند. یعنی مثلا احتمال این البته کم است که رئیس جمهور اتریش یا صدراعظم اتریش به طور مستقیم در این اعتراضات شرکت کنند. اما در سطوح پایینتر، که ازجمله گفتم خانم پلاسنیک شخصیت بسیار معروف و معتبری در اتریش هستند که سالها وزیر امور خارجهی این کشور بودند، در این سطوح کسانی که به طور مستقیم مسئولیت ندارند، البته میشود انتظار اعتراض زیادی را داشت.
من فکر میکنم که اینها مؤثرند. یعنی رژیم جمهوری اسلامی رژیمی نیست که احتیاج به دنیا نداشته باشد. از این لحاظ این اعتراضات مؤثرند، منتهی نتایجش را آدم هیچ وقت بلاواسطه نمیبیند، بلکه میانمدت و در موارد معینی، از جمله در مورد خانم آشتیانی و پارسال مثلا در مورد آقای پناهی، بارها دیدهایم که مؤثر واقع شده است. منتهی مدافعان حقوق بشر باید در این مورد صبر و حوصله بهخرج دهند و با پافشاری روی موضوعات بمانند. من مطمئنم که رژیم ایران غیرمتأثر باقی نخواهد ماند.
با این حال با توجه به موضع سختی که دولت ایران در موارد زیادی از خودش نشان داده است، آیا این فکر در محافل سیاسی اتریش دیده میشود که از دست ما کار زیادی ساخته نیست و خود مردم ایران در نهایت باید مشکل را حل کنند؟
البته آدم کم و بیش در مورد این توهم یا تفکر میشنود که کاری از دستمان ساخته نیست. اما از طرف دیگر هم با توجه به دهکدهی جهانیای که الان داریم، بسیاری متوجهی این موضوع هستند، حال مثلا از رژیم کره شمالی صرفنظر کنیم، اما بقیه رژیمهای دنیا به نحوی در این روند جهانی شدن شرکت دارند و نمیتوانند خودشان را کاملا از آن کنار بکشند.
از این لحاظ هرچند که تردیدهایی وجود دارد، اما در تحلیل نهایی عقیده براین است که این اعتراضات مؤثرند. ما ایرانیانی که برای حقوق بشر فعالیت میکنیم، البته باید سر این موضوع کوتاه نیاییم و پافشاری کنیم، چون مقداری هم بستگی به فعالیت ایرانیان مقیم کشورهای غربی دارد که تا چه حد روی موضوع دفاع از حقوق بشر و تا چه حد راجع به ایجاد حساسیت در داخل محافل سیاسی و فرهنگی این کشورها پافشاری نشان دهند.
این روزها موضوع زندانیان سیاسی ایران در رسانههای اتریشی و نزد سیاستمداران اتریش مطرح شده است. طرح این موضوع بویژه حاصل تلاش فعالان حقوق بشر ایرانی در این کشور بوده است. دویچه وله از یکی از این دستاندرکاران، دکتر بهروز بیات، دعوت به مصاحبه کرد.
دویچه وله: آقای دکتر بیات، این هفته برخی سیاستمداران و احزاب اتریش در مورد زندانیان سیاسی در ایران موضع گرفتهاند. میتوانید نخست به اختصار در مورد موضعگیری آنها توضیحی بدهید؟
بهروز بیات: البته موضوع موضعگیری سیاستمداران اتریش چندان تازگی ندارد. ولی اخیراً در رابطه با موارد نقض حقوق بشر در مورد شخصیتهای برجستهی ایرانی ازجمله دکتر یزدی، وزیر امور خارجهی پیشین جمهوری اسلامی که ۸۰ ساله هستند و از بیماریهای گوناگون رنج میبرند، در رابطه با خانم نسرین ستوده، وکیل دادگستری و نیز آقای پناهی، کارگردان معروف ایرانی، جنب و جوش بیشتری شده است که مراتب اعتراضشان را به اطلاع دولت ایران برسانند.
ازجمله این اقدامات یکی اعلامیه مطبوعاتی خانم اورزولا پلاسنیک بود. ایشان وزیر پیشین امور خارجه اتریش هستند، یعنی شخصیتیکه تا دو سال پیش مسئول سیاست خارجی اتریش بود. ایشان به بازداشت دکتر ابراهیم یزدی، نظر به سالمندی و بیماری ایشان، اعتراض کردند و همان طور که گفتم این اعتراض را از طریق یک اعلامیه مطبوعاتی انتشار دادند و در این اعلامیه مطبوعاتی در ضمن تأکید کردند که حقوق دموکراتیک مردم ایران را نمیشود برای همیشه ضایع کرد.
علاوه بر وزیر سابق امور خارجه اتریش، احزاب سبزها و سوسیال دموکراتها در همین زمینه اطلاعیه دادهاند.
بله. علاوه بر خانم پلاسنیک، رئیس پیشین حزب سبزهای اتریش در نامهای اعتراضی که به سفیر ایران نوشته و همراه آن یک اعلامیه مطبوعاتی که انتشار داده، به موارد پایمال کردن حقوق بشر و آزادیهای دموکراتیک مردم ایران به طور اعم پرداخته و بهویژه بر مورد دکتر یزدی، خانم ستوده و آقای پناهی تأکید کرده است.
از طرف سخنگوی سیاست خارجی حزب سوسیال دموکرات اتریش، خانم کریستینه موتونن، و خانم پترا بایر که عضو کمیسیون سیاست خارجی پارلمان اتریش و کمیسیون حقوق بشر همین پارلمان هستند نیز، ابتکاری شروع شده است که از پارلمان اروپا بخواهند مراتب اعتراضشان را به پایمال شدن حقوق بشر در ایران اعلام کنند. ایشان در اعلامیه خود به طور اعم اشاره کرده است به موضوع پایمال شدن آزادیهای دموکراتیک و به مواردی که قبلا گفتم، یعنی دکتر یزدی و خانم ستوده و آقای پناهی. خانم بایر هم تأکید کردهاند که هزاران زندانی سیاسی در ایران نیاز به همبستگی بینالمللی دارند.
در واقع تشدید پایمالکردن آزادیهای دموکراتیک و نقض حقوق بشر در ایران انعکاس بزرگی در جامعهی اتریش پیدا کرده است که البته تا حدودی شاید بتوانیم بگوییم به میزان زیادی نتیجهی فعالیت جمعیتهای ایرانی حقوق بشر در اتریش است که از جمله جمعیت دفاع از حقوق بشر است که بیش از ۲۰ سال سابقهی فعالیت دارد و از اعضای افتخاری برجستهاش بسیاری از شخصیتهای فرهنگی و سیاسی اتریش، از جمله رئیس جمهور فعلی اتریش هستند.
اخیراً هم بعد از این تقلب بزرگ انتخاباتی در ایران در سال پیش و سرکوب جنبش اعتراضی و کشتار و زندانی کردن و شکنجه دادن و تجاوز به معترضان، یک جمعیت پزشکان مدافع حقوق بشر در اتریش تشکیل شد که تعدادی از برجستهترین پزشکان ایرانی در اتریش در عضویتاش هستند.
شما اشاره کردید که موضعگیری واعتراض سیاستمداران در اتریش به وضعیت حقوق بشر در ایران دارای سابقه است. این اعتراضات تا چه حد جدی است و تا چه حد میتواند باز قربانی معاملات بین دولتها شود؟
باید توجه داشته باشید که اعتراضات، در همهی کشورهایی که دارای منافع اقتصادی مشترک با ایران هستند و میخواهند روابط تجاریشان با این کشور برقرار بماند، در یک سطحی باقی میماند. یعنی مثلا احتمال این البته کم است که رئیس جمهور اتریش یا صدراعظم اتریش به طور مستقیم در این اعتراضات شرکت کنند. اما در سطوح پایینتر، که ازجمله گفتم خانم پلاسنیک شخصیت بسیار معروف و معتبری در اتریش هستند که سالها وزیر امور خارجهی این کشور بودند، در این سطوح کسانی که به طور مستقیم مسئولیت ندارند، البته میشود انتظار اعتراض زیادی را داشت.
من فکر میکنم که اینها مؤثرند. یعنی رژیم جمهوری اسلامی رژیمی نیست که احتیاج به دنیا نداشته باشد. از این لحاظ این اعتراضات مؤثرند، منتهی نتایجش را آدم هیچ وقت بلاواسطه نمیبیند، بلکه میانمدت و در موارد معینی، از جمله در مورد خانم آشتیانی و پارسال مثلا در مورد آقای پناهی، بارها دیدهایم که مؤثر واقع شده است. منتهی مدافعان حقوق بشر باید در این مورد صبر و حوصله بهخرج دهند و با پافشاری روی موضوعات بمانند. من مطمئنم که رژیم ایران غیرمتأثر باقی نخواهد ماند.
با این حال با توجه به موضع سختی که دولت ایران در موارد زیادی از خودش نشان داده است، آیا این فکر در محافل سیاسی اتریش دیده میشود که از دست ما کار زیادی ساخته نیست و خود مردم ایران در نهایت باید مشکل را حل کنند؟
البته آدم کم و بیش در مورد این توهم یا تفکر میشنود که کاری از دستمان ساخته نیست. اما از طرف دیگر هم با توجه به دهکدهی جهانیای که الان داریم، بسیاری متوجهی این موضوع هستند، حال مثلا از رژیم کره شمالی صرفنظر کنیم، اما بقیه رژیمهای دنیا به نحوی در این روند جهانی شدن شرکت دارند و نمیتوانند خودشان را کاملا از آن کنار بکشند.
از این لحاظ هرچند که تردیدهایی وجود دارد، اما در تحلیل نهایی عقیده براین است که این اعتراضات مؤثرند. ما ایرانیانی که برای حقوق بشر فعالیت میکنیم، البته باید سر این موضوع کوتاه نیاییم و پافشاری کنیم، چون مقداری هم بستگی به فعالیت ایرانیان مقیم کشورهای غربی دارد که تا چه حد روی موضوع دفاع از حقوق بشر و تا چه حد راجع به ایجاد حساسیت در داخل محافل سیاسی و فرهنگی این کشورها پافشاری نشان دهند.