در هشتمین روز از بازداشت شهربانو امانی، نماینده اصلاح طلب مجلس پنجم و ششم، و در پی بی خبری از وضعیت وی، سوده دادرس، دختر این فعال زندانی، طی «دل نوشته ای» برای مادر دربندش، از لحظات بی او سخن می گوید.به گزارش جرس، سوده در دل نوشتۀ خود آورده است:
"مادرم، یک هفته است که تو را ندیده ام، یک هفته است که گرمای حضورت را در خانه حس نکرده ام، یک هفته است که ثانیه ها را شمرده ام، لحظه ها را به دشواری ورق زده ام. ...
می دانم راهِ دوری نرفته ای مادر، تو نا خواسته در یک چهار دیواری همین حوالی و تنها کمی دور تر از خانه محبوسی و من این اینجا به خواسته خودم در حبس خانگی خویش گرفتار آمده ام. هفت روز است که نه روی آفتاب را دیده ام و نه به شب سلام کرده ام، چون در انتظار تو نشسته ام. گوشی تلفن را از خودم دور نمی کنم، شاید بتوانم صدای تو را هر چند کوتاه، بشنوم. شصت ثانیه در هفت شبانه روز، همه سهم من از تو.
اتاقم پر شده است از روسری های تو...روسری های پر از خیال و خاطره. سراغ عطر تو را از آنها می گیرم...تا شاید کمی آرام گیرم...
مادرم...بهترینم... هر چه نماز و دعای خوب که به من آموخته بودی را خوانده ام، هرچه نذر بلد بوده ام با خدا گفته ام...تا تو هر چه زودتر باز آیی...
چشمهایم را می بندم...تصویر آرام تو با آن متانت همیشگی در ذهنم نقش می بندد...باید قوی بود، باید صبور بود و محکم...باید فقط و فقط به خدای مهربان توکل داشت...باید به فکر تمام کسانی بود که عزیزی در بند دارند... باید، باید و باید های بزرگ دیگر.
مادرم...مهربانم...در تمام این روزهای نبودنت مدام به خودم یادآوری می کنم که تو دختر شیرزن آذربایجان هستی، باید صبور باشی و محکم، باید در شان او رفتار کنی و مبادا کم بیاوری از دلتنگی... تمام سعی ام را کرده ام...ولی اشکهایم هرگز از من اجازه نخواسته اند در تمام این روزهای نبودنت. یادم باشد وقتی که آمدی بوسه ای برپیشانی بلندت بزنم و بگویم وقتی که کنارمان بودی هم سهم زیادی از تو نداشتیم و تو برای مردمت بیش از ما وقت می گذاشتی، اما وقتی که بیایی همین که آزاد باشی دنیا دنیا برایمان می ارزد حتی اگر سهم حضورت را میان ما و مردمت قسمت کنی. چشم به راه دوخته ام تا بیایی مادرم."
گفتنی است شهربانو امانی نماینده مجالس پنجم و ششم، در جریان موج بازداشت فعالین سیاسی و مدنی در جریان خیزش ٢۵ بهمن ماه امسال بازداشت شد.