فراخواندن خانواده زندانی عباس توکلی برازجانی به دادگاه و نسبت دادن اتهامات دروغین به آنها برای صدور احکام سنگین و غیرقانونی علیه آنها
مدتی پیش ۴تن از اعضای خانواده زندانی عباس توکلی برازجانی به شعبۀ ۱۱۵۹ دادگاه فراخوانده شدند و توسط فردی به‌نام موسوی مورد محاکمه قرار گرفتند. خانم سودابه شادپور ۵۲ساله که مأموران آگاهی به منزلش یورش برده و بدون هیچ دلیل به گردن وی شلیک و او را مجروح کرده بودند. مأموران آگاهی در حالی که گردن وی دچار خونریزی شده بود بر روی زخمش فشار می‌آوردند. آنها پس از زخمی‌کردن وی در حالی که دچار خونریزی شدید شده بود او را در منزلش به‌حال خود رها کردند و آنجا را ترک کردند. هنگامی که خانم شادپور قصد شکایت ازمأموران آگاهی را داشت آنها او را تهدید کردند در صورت شکایت کردن از آنها، مآمورین آگاهی علیه او پرونده‌ای تحت عنوان گرویدن به مسیحیت خواهند گشود و او را تحت عنوان ارتداد به اعدام محکوم خواهند کرد. یکی از اتهامی که به خانم شادپور نست داده شده گرایش به فرقۀ ضاله و اتهام دیگر فراری دادن متهمان می‌باشد.
مآمورین آگاهی شاپور هم‌چنین آقای آریاز طباطبایی فرزند خانم شادپور که در جریان یورش وحشیانه دستگیرشده بود زیر شکنجه‌های وحشیانه وادار به اعتراف به داشتن روابط نامشروع نموده بودند و بر این مبنا او را محاکه کردند.
در این دادگاه هم‌چنین خانم درنا توکلی برازجانی هنگام یورش به منزلشان همراه با دو برادر و سایر بستگانش دستگیر شده بود به ایشان اتهام سخیف و بی‌شرمانۀ داشتن روابط نامشروع نسبت داده‌اند در حالی که او در کنار برادرانش و خانواده بوده است. هم‌چنین یکی دیگر از اعضای خانواده به‌نام خسرو قائدی که در زمان یورش ۱۷ساله بود به دادگاه احضار شده بود. پس از دفاع متهمان و بر آشفتن از این همه ظلم و بی‌عدالتی جلسۀ دادگاه برای ۴ماه دیگر به تعویق افتاد.
لازم به یادآوری است ۲۷ تیر ماه ۱۳۸۷مأموران نیروی انتظامی و آگاهی به ۲ آپارتمان مسکونی خانواده توکلی برازجانی یورش بردند. خانم سودابه شادپور ۵۰ساله از ناحیه گردن مورد اصابت گلوله قرار گرفت. آقای عباس توکلی برازجانی و برادرش حسین توکلی برازجانی در مقابل چشمان سایر اعضاء خانواده مورد ضرب‌وشتم شدید و چند ساعت در منزل شخصی‌شان مورد شکنجه قرار گرفتند.
این یورش در نیمه‌های شب صورت گرفت در حالی که خانمها و فرزندان آنها در حال استراحت بودند. و آنها در مقابل چشمان پاسدارانی که به آنها فحشهای غیراخلاقی می‌دادند مجبوربه عوض کردن لباسهای خود بودند. پس از آن تقریباً تمامی اعضای خانواده دستگیرو به آگاهی شاپور انتقال داده شدند که اسامی آنها به قرار می‌باشد: طناز ابوالحسنی احمدی ۱۶ساله/خسرو قائدی ۱۷ساله /مهنابا توکلی برازجانی ۲۶ساله/فاطمه فراهانی واشکانی/سودابه شادپور ۵۰ساله /عباس توکلی برازجانی ۳۸ساله /حسین توکلی برازجانی ۳۳ساله / محسن
آنها تحت شکنجه‌های طاقت‌فرسا و غیرانسانی قرار گرفتند که به قرار زیر می‌باشد: با انبردست پوست نقاط حساس را فشار دادن و حتی زخمی‌کردن /به مدت طولانی با باتوم و سایر اشیاء زندانی را مورد شکنجه قرار دادن / ازپشت دست‌بند و پابند زدن / جوجه کباب کردن /آویزان کردن به مدت طولانی تا زمانی که زندانی بیهوش شود/ در عطش نگه‌داشتن زندانی به مدت طولانی / د ر طی ۲۴ساعت تنها ۲ بار حق استفاده از دستشویی / تهدید به تجاوز به خانمهایی که دستگیر شدند توسط قاضی پرونده به‌نام روشن/هنگام شکنجه کیسه بر روی صورت زندانی کشیدن/ پریدن روی دست زندانی با پا در حالی که دست‌بند به دست زندانی است/ سایر اعضای خانواده یا شاهد شکنجه بستگان خود بودند و یا صدای ضجه و ناله‌های آنها را می‌شنیدند.
آقای حسین توکلی برزاجانی ۳۳ساله در اثر شکنجه‌های قرون وسطائی و وحشیانه و مستمر در حالی که تمامی بدن او سیاه شده بود جان باخت.
حسین توکلی برازجانی در ۶مردادماه ۱۳۸۷ در سلول کناری برادرش آقای عباس توکلی زندانی بود او صدای شکنجه کردن و ضجه‌های برادرش را می‌شنید و بعد از مدتی صدای وی قطع شد و هیاهوی پاسداربندها بلند شد که می‌گفتند: مرد او مرد. و بدین طریق این زندانی را به قتل رساندند.
مدتی پیش زندانی عباس توکلی برازجانی پس از ۲سال بلاتکلیفی توسط عزیز محمدی رئیس شعبۀ ۷۱ کیفری به اعدام محکوم شد و در حال حاضر در انتظار اجرای حکم اعدام در بند ۱ زندان گوهردشت کرج به‌سر می‌برد.
افرادی که دستور دهنده و شکنجه کننده زندانیان بی‌دفاع بودند؛ سرهنگ پاسدار مرتضی رستمی نیا رئیس بازداشتگاه، سرهنگ پاسدار کرمی، سرهنگ پاسدار مدحی و افراد تحت فرمان آنها بودند.
فعالین حقوق‌بشر و دمکراسی در ایران
مدتی پیش ۴تن از اعضای خانواده زندانی عباس توکلی برازجانی به شعبۀ ۱۱۵۹ دادگاه فراخوانده شدند و توسط فردی به‌نام موسوی مورد محاکمه قرار گرفتند. خانم سودابه شادپور ۵۲ساله که مأموران آگاهی به منزلش یورش برده و بدون هیچ دلیل به گردن وی شلیک و او را مجروح کرده بودند. مأموران آگاهی در حالی که گردن وی دچار خونریزی شده بود بر روی زخمش فشار می‌آوردند. آنها پس از زخمی‌کردن وی در حالی که دچار خونریزی شدید شده بود او را در منزلش به‌حال خود رها کردند و آنجا را ترک کردند. هنگامی که خانم شادپور قصد شکایت ازمأموران آگاهی را داشت آنها او را تهدید کردند در صورت شکایت کردن از آنها، مآمورین آگاهی علیه او پرونده‌ای تحت عنوان گرویدن به مسیحیت خواهند گشود و او را تحت عنوان ارتداد به اعدام محکوم خواهند کرد. یکی از اتهامی که به خانم شادپور نست داده شده گرایش به فرقۀ ضاله و اتهام دیگر فراری دادن متهمان می‌باشد.
مآمورین آگاهی شاپور هم‌چنین آقای آریاز طباطبایی فرزند خانم شادپور که در جریان یورش وحشیانه دستگیرشده بود زیر شکنجه‌های وحشیانه وادار به اعتراف به داشتن روابط نامشروع نموده بودند و بر این مبنا او را محاکه کردند.
در این دادگاه هم‌چنین خانم درنا توکلی برازجانی هنگام یورش به منزلشان همراه با دو برادر و سایر بستگانش دستگیر شده بود به ایشان اتهام سخیف و بی‌شرمانۀ داشتن روابط نامشروع نسبت داده‌اند در حالی که او در کنار برادرانش و خانواده بوده است. هم‌چنین یکی دیگر از اعضای خانواده به‌نام خسرو قائدی که در زمان یورش ۱۷ساله بود به دادگاه احضار شده بود. پس از دفاع متهمان و بر آشفتن از این همه ظلم و بی‌عدالتی جلسۀ دادگاه برای ۴ماه دیگر به تعویق افتاد.
لازم به یادآوری است ۲۷ تیر ماه ۱۳۸۷مأموران نیروی انتظامی و آگاهی به ۲ آپارتمان مسکونی خانواده توکلی برازجانی یورش بردند. خانم سودابه شادپور ۵۰ساله از ناحیه گردن مورد اصابت گلوله قرار گرفت. آقای عباس توکلی برازجانی و برادرش حسین توکلی برازجانی در مقابل چشمان سایر اعضاء خانواده مورد ضرب‌وشتم شدید و چند ساعت در منزل شخصی‌شان مورد شکنجه قرار گرفتند.
این یورش در نیمه‌های شب صورت گرفت در حالی که خانمها و فرزندان آنها در حال استراحت بودند. و آنها در مقابل چشمان پاسدارانی که به آنها فحشهای غیراخلاقی می‌دادند مجبوربه عوض کردن لباسهای خود بودند. پس از آن تقریباً تمامی اعضای خانواده دستگیرو به آگاهی شاپور انتقال داده شدند که اسامی آنها به قرار می‌باشد: طناز ابوالحسنی احمدی ۱۶ساله/خسرو قائدی ۱۷ساله /مهنابا توکلی برازجانی ۲۶ساله/فاطمه فراهانی واشکانی/سودابه شادپور ۵۰ساله /عباس توکلی برازجانی ۳۸ساله /حسین توکلی برازجانی ۳۳ساله / محسن
آنها تحت شکنجه‌های طاقت‌فرسا و غیرانسانی قرار گرفتند که به قرار زیر می‌باشد: با انبردست پوست نقاط حساس را فشار دادن و حتی زخمی‌کردن /به مدت طولانی با باتوم و سایر اشیاء زندانی را مورد شکنجه قرار دادن / ازپشت دست‌بند و پابند زدن / جوجه کباب کردن /آویزان کردن به مدت طولانی تا زمانی که زندانی بیهوش شود/ در عطش نگه‌داشتن زندانی به مدت طولانی / د ر طی ۲۴ساعت تنها ۲ بار حق استفاده از دستشویی / تهدید به تجاوز به خانمهایی که دستگیر شدند توسط قاضی پرونده به‌نام روشن/هنگام شکنجه کیسه بر روی صورت زندانی کشیدن/ پریدن روی دست زندانی با پا در حالی که دست‌بند به دست زندانی است/ سایر اعضای خانواده یا شاهد شکنجه بستگان خود بودند و یا صدای ضجه و ناله‌های آنها را می‌شنیدند.
آقای حسین توکلی برزاجانی ۳۳ساله در اثر شکنجه‌های قرون وسطائی و وحشیانه و مستمر در حالی که تمامی بدن او سیاه شده بود جان باخت.
حسین توکلی برازجانی در ۶مردادماه ۱۳۸۷ در سلول کناری برادرش آقای عباس توکلی زندانی بود او صدای شکنجه کردن و ضجه‌های برادرش را می‌شنید و بعد از مدتی صدای وی قطع شد و هیاهوی پاسداربندها بلند شد که می‌گفتند: مرد او مرد. و بدین طریق این زندانی را به قتل رساندند.
مدتی پیش زندانی عباس توکلی برازجانی پس از ۲سال بلاتکلیفی توسط عزیز محمدی رئیس شعبۀ ۷۱ کیفری به اعدام محکوم شد و در حال حاضر در انتظار اجرای حکم اعدام در بند ۱ زندان گوهردشت کرج به‌سر می‌برد.
افرادی که دستور دهنده و شکنجه کننده زندانیان بی‌دفاع بودند؛ سرهنگ پاسدار مرتضی رستمی نیا رئیس بازداشتگاه، سرهنگ پاسدار کرمی، سرهنگ پاسدار مدحی و افراد تحت فرمان آنها بودند.
فعالین حقوق‌بشر و دمکراسی در ایران
