Freitag, 15. April 2011

دولت آمریکا میبایست از هجوم جنایتکارانه قوای مالکی به اشرف جلوگیری میکرد

جمعه، ۲۶ فروردین ۱۳۹۰ / ۱۵ آوریل ۲۰۱۱

سخنرانی خانم مریم رجوی در کنفرانس اشرف در پاریس در ۲۴ فروردین:
حضار محترم
شخصیتهای والاقدری که از آمریکا و آلمان و فرانسه در این کنفرانس حضور به هم رسانده اید
به همه شما درود میفرستم.
پنج روز از فاجعه کشتار مجاهدان اشرف می‌گذرد. در روز ۱۹ فروردین، ۳۴ زن و مرد شجاع از بهترین فرزندان مردم ایران به شهادت رسیدند.
هر یک از آنها، با ده، بیست و حتی سی سال سابقه مبارزه علیه دیکتاتوری سمبلی از فداکاری و رنج طولانی ایرانیان برای نیل به آزادی اند. در عین حال پایداری و جان باختن هر یک از آنها گواه حتمی پیروزی بر رژیم ولایت فقیه است.

برای احترام به ۳۴ قهرمانی که جان خود را فدای آزادی مردم ایران کردند، اجازه بدهید یک دقیقه کف بزنیم.
در مورد آخرین وقایع اشرف باید به اطلاع‌تان برسانم تا همین امروز رفتارجنایتکارانه مالکی که دیکته شده ازسوی خامنه ای است هم‌چنان ادامه دارد.
به دستور مالکی، مجروحان تیرخورده را بدون مداوا از بیمارستان به اشرف برگردانده‌اند.
در خود اشرف گردان‌های مهاجم و نیروهای زرهی در قسمت‌های اشغالی باقی‌مانده و در حال ایجاد خاکریزهای بلند هستند. به دلیل ممانعت‌ها در چند روز گذشته امکان تدفین اجساد وجود نداشت.
از طرف دیگر در داخل ایران رژیم آخوندها، بعد از تقدیر وتشکررسمی از مالکی، فیلم کشتار در اشرف را در برخی زندان‌های سیاسی پخش کرده تا روحیه زندانیان را تضعیف کند. اما از داخل زندان‌ها تا جامعه ایران تا اشرف روحیه و عزم و ایمان شعله‌ور است.

حضار محترم
کشتار در اشرف اگرچه توسط دیکتاتور عراق صورت گرفته است، اما این واقعه، تماماً مربوط به معادله میان رژیم ولایت فقیه و مردم ایران است. در واقع این بخشی از عملیات سرکوبگرانه آخوندها برای مهار قیام مردم ایران است.
از هنگام از سرگیری قیام‌ها در ایران در ۲۵ بهمن گذشته، ترس آخوندها از مجاهدین ده چندان شد. چند روز بعد در گزارش تحقیقی مجلس رژیم تصریح شد که در این قیام مجاهدین نقش اساسی داشته اند. بنابراین سردمدار فاشیسم مذهبی طرح تازهیی برای سرکوب اشرف را پیش کشید.
نخست وزیر عراق نیز به علت تزلزل حکومت نامشروع خود به حمایت هرچه بیشتر آخوندها نیازمند است. به خصوص که در هفته های اخیر در محاصره قیامهای مستمر مردم عراق قرار گرفته است.
یک عامل دیگر واهمه آخوندها از چشم‌انداز حذف نام‌گذاری تروریستی علیه مجاهدین در آمریکاست. آن‌ها از تأثیر چنین تحولی در دامن زدن به قیام‌ها در ایران وحشت دارند.
به همین دلیل کمتر از یک روز پس از حمله وزیر خارجه رژیم از مالکی به خاطر این حمله تقدیر کرد.
سپس مشاور نظامی خامنه ای رسماً از دولت عراق خواست به حملات خود به اشرف تا نابودی آن ادامه دهد.
همزمان، وزارت اطلاعات و سپاه پاسداران هم در نامه نگاریها وهم تماسهایشان وهم درمنابع علنی به مالکی توصیه کردند که کار مجاهدان اشرف را درهمین عملیات تمام کند والا آنها او و دولتش را به خاطرنقض حقوق بشرمحکوم وصحنه را عوض خواهند کرد.
این اظهارات تأکیدی بر این واقعیت است که خامنه ای ومالکی طرح مشترک خود را به جد دنبال می‌کنند.
درروزهای گذشته هم وزیرخارجه و سخنگوی وزارت خارجه رژیم ایران وهم سخنگویان رسمی مالکی طرح قتل عام ساکنان اشرف را با ادعاهایی نظیر اعمال حاکمیت ملی یا دفاع از کشاورزان اطراف اشرف توجیه می‌کنند.
می‌دانید که حمله به اشرف با ستون‌های زرهی صورت گرفت. حمله‌یی با شرکت گردان‌ها و یگان‌های زرهی، پیاده، مکانیزه و تکاور از پنج تیپ مختلف. این عملیات در صحنه توسط سپهبد غیدان فرمانده نیروی زمینی عراق فرماندهی می‌شود و در پایتخت توسط شخص نوری مالکی. آن‌ها زرهپوش‌ها و سلاح‌هایی را به کار گرفته بودند که خاص جنگ‌‌های جبهه‌یی است.


آیا وارد کردن این سطح فرماندهی و به کارگیری این همه گردان زرهی برای رفع یک اختلاف ارضی است؟
واقعیت این است که اگر ایستادگی مجاهدین در برابر این هجوم نبود، آن‌ها به طور قطع طرح خود برای قتل عام ساکنان اشرف را محقق می‌کردند. پایداری اشرفی‌ها این طرح را در روز ۱۹ فروردین به شکست کشاند.
برای کتمان طرح نابودی اشرف، معمولاً دیکتاتور عراق ادعا می‌کند که می‌خواهد حاکمیت ملی عراق را بر اشرف اعمال کند. ساکنان اشرف بارها اعلام کرده‌اند حاکمیت ملی عراق را محترم می‌شمارند. از شروع سال ۲۰۰۹ دولت عراق با همین ادعا کنترل‌های شدیدی بر اشرف اعمال کرده است. به این منظور یک ایستگاه پلیس، یک گردان ارتش و یک گردان ضدشورش در داخل اشرف مستقر کرد. به علاوه رفت و آمد ساکنان را ممنوع ساخت. از دیدار خانواده‌ها و وکلای اشرف با آنان جلوگیری نمود، حتی از دسترسی بیماران به درمان به موقع ممانعت کرد. و عملاً اشرف را به یک زندان تبدیل نمود.
آیا حاکمیت ملی به معنای سیاست درمان ممنوع و زجرکش کردن بیماران است؟
آیا به معنای نشانه روی مستقیم به سر و قلب افراد بی‌دفاع یا له کردن آن‌ها زیر هاموی است؟
آیا به معنای ممانعت از مداوای مجروحان تیرخورده است؟
ملایان و دیکتاتور عراق، پس از این حمله، دیگر به روشنی هدف واقعی خود را ابراز می‌کنند.
دو روز پیش بالاترین فرمانده نظامی ملایان یعنی رئیس ستاد کل نیروهای مسلح رژیم ولایت فقیه گفت: دو گزینه در مقابل ساکنان اشرف است یا این که تسلیم شوند یا این که خودکشی کنند.
همزمان،سخنگوی دیکتاتور عراق رسماً اعلام کرد که دولتش متعهد به انحلال سازمان مجاهدین و اخراج افراد آن از عراق تا پایان سال ۲۰۱۱ است.
تا آن‌ جا که به مسأله حضور ساکنان اشرف در عراق برمی‌گردد، ساکنان اشرف از مدت‌ها پیش به دولت آمریکا و سازمان ملل و دولت عراق اعلام کرده‌اند که اصراری بر ماندن در عراق ندارند. به این منظور آن‌ها ۲گزینه را پیشنهاد کرده‌اند:
اول بازگشت به ایران به شرط برخورداری از امنیت و آزادی بیان و فعالیت سیاسی با تضمین شورای امنیت و اعلام آن از سوی شخص خامنه ای
گزینه دوم رفتن به آمریکا یا یکی از کشورهای اروپا.
دولت‌های اروپا از گزینه‌های پیشنهادی ساکنان اشرف مطلع‌اند. با این حال در تمام این سال‌ها حتی یکی از بیماران اشرف را برای مداوا نپذیرفته‌اند.

دوستان گرامی
مقاومت ایران بارها دولت‌های غرب و مجامع بین‌المللی را مطلع ساخته بود که روند اوضاع به طرف یک فاجعه انسانی پیش می‌رود.
ما بارها هشدار داده‌ بودیم که از سرگیری حفاظت اشرف توسط آمریکا و استقرار دائمی هیأت ناظران ملل متحد در اشرف یک ضرورت حیاتی است.
متأسفانه به این هشدارها توجهی نشد.
آمریکا به خاطر تعهداتش به قوانین بین‌المللی نمی‌بایست حفاظت اشرف را به دولتی بسپارد که نیت و قصد آن برای سرکوب اشرف از روز اول آشکار بود.
به علاوه آمریکا به یکایک ساکنان اشرف تعهد سپرده که در ازای گردآوری سلاح‌های‌شان حفاظت آن‌ها را تأمین کند.
براین اساس، دولت آمریکا میبایست از هجوم جنایتکارانه قوای مالکی به اشرف جلوگیری میکرد.
حالا امیدوارم رییس جمهور امریکا شخصا و با صراحت کشتار مجاهدان اشرف را محکوم کند.
والا دولت کنونی عراق برای خونریزیهای بیشتر دست خود را باز می بیند.
واقعه کشتار در اشرف، به روشنی این نتیجه را به دست می‌دهد که راه حل صحیح و تنها راه حل، از سرگیری حفاظت اشرف توسط آمریکاست.
اخیراً رئیس جمهور آمریکا دخالت آن کشور در لیبی را به خاطر دفاع از جان اتباع غیرنظامی موجه دانست. این ضرورت اکنون به حادترین صورت در اشرف وجود دارد.
ما هم‌چنین دولت‌های اتحادیه اروپا و به خصوص فرانسه را به دخالت فعال برای حفاظت اشرف در مقابل یک فاجعه انسانی فرا می‌خوانیم.
دولت‌های اروپا در دهه ۱۹۹۰ در شرائط مشابهی در کوزوو دخالت کردند. این واکنش، علاوه بر جنبه‌های انسانی آن، هم‌چنین از نظر سیاسی لازم است. زیرا لازمه مقابله با فاشیسم مذهبی است که تهدید اصلی صلح و امنیت تمام جهان محسوب می‌شود.
بدون چنین واکنشی، سیاست غرب کماکان بر پاشنه مماشات با رژیم می‌چرخد.
به عبارت دیگر، محور اصلی مماشات با ملایان، یعنی بستن راه تغییر ادامه دارد.
من به آن‌ها می‌گویم: اگر نمیدانید مردم ایران چه قضاوتی دراین باره میکنند به قضاوت تاریخ درباره کسانی نگاه کنید که در آستانه جنگ جهانی دوم از توسعه طلبی فاشیستی نازیها اظهار تنفر میکردند، اما چکسلواکی و بخشهایی از اروپا را به هیتلر واگذارمیکردند.
باید تأکیدکنم که نه قطعنامه های بین المللی، نه فعل و انفعالهای نظامی در سطح منطقه، هیچکدام به اندازه رفع موانع از سر راه تغییر در ایران حکومت ولایت فقیه را به لرزه نمیاندازد.
خاتمه دادن به محاصره اشرف و لغو نامگذاری نامشروع علیه مجاهدین، دینامیزم فوق العاده یی در جنبش آزادی مردم ایران ایجاد میکند که جهشوار راه تغییر را خواهد گشود.
محاصره اشرف با محاصره استالینگراد در جنگ جهانی دوم البته از بسیاری جهات متفاوت است. اما ازا ین نظر شبیه است که با شکست قوای نازی، شکافی در آن پدیدار شد که تا برلین امتداد یافت. حالا با شکست فاشیسم مذهبی در اشرف شکافی در این رژیم ایجاد میشود که تا مقر خامنهای در تهران امتداد خواهد یافت.

دوستان گرامی
مهمترین الزام یک راه حل جدید در قبال ایران، حذف نام مجاهدین از لیست وزارت خارجه آمریکاست.
کارکرد این لیست برای رژیم آخوندها را از کارزار گسترده و پرهزینه یی که برای حفظ آن در پیش گرفته، میتوان دید.
کارکرد این لیست علیه مردم ایران را از کشتار بزرگ در اشرف میتوان فهمید.
هدف ما این است که جوازی که این نامگذاری به کشتار ساکنان اشرف و زندانیان سیاسی در ایران میدهد، لغو شود.
ادامه این نامگذاری یک همدستی با ملاها در کشتار فرزندان مردم ایران است
ما میخواهیم با خاتمه دادن به این برچسب بیاعتبار، راه تغییر در ایران را باز کنیم.
حذف این برچسب یک بخش ضروری از پروسه دمکراتیک برای ایران و کل منطقه است.
این راه حل، چنان که مسعود رجوی رهبر مقاومت ایران گفته است« نه فقط مطلوب ما و ملت ما، بلکه نیاز مبرم [دولتهای غرب] و ملتهای آنها هم هست. زیرا که صلح و امنیت و دموکراسی و حقوق بشر و ثبات و سازندگی و دوستی و یک ایران غیر اتمی و همکاری و توسعه اقتصادی را در این منطقه از جهان پیشنهاد میکند و به قوانین و کنوانسیونهای بین المللی احترام میگذارد».
به عنوان نتیجه گیری، و یادآوری رئوس بحث، خواست‌های مبرم مردم و مقاومت ایران از اتحادیه اروپا، ایالات متحده و مجامع بین‌المللی را در چند ماده خلاصه می‌کنم.

۱- از سرگیری حفاظت اشرف توسط دولت آمریکا و استقرار دائمی هیأت ناظران ملل متحد در اشرف برای ممانعت از اجرای طرح قتل عام ساکنان اشرف توسط رژیم آخوندها و دیکتاتور عراق جدید
۲- تعیین یک هیئت بین‌المللی حقیقت یابی و تحقیق درباره حمله نیروی زمینی عراق به اشرف از سوی شورای امنیت ملل متحد
۳-بیرون کشیدن قوای سرکوبگر عراقی از اشرف و لغو محاصره ضد انسانی ۲۸ ماهه آن
۴ـ محکومیت کشتار ۱۹ فروردین به عنوان جنایت علیه بشریت و جنایت جنگی از سوی دولت‌های غرب
۵ ـ حذف نام‌گذاری تروریستی علیه مجاهدین در آمریکا که اکنون مهم‌ترین مجوز کشتار ساکنان اشرف و زندانیان سیاسی توسط فاشیسم مذهبی است.

حضار محترم
ما جهان غرب را به قرار گرفتن در کنار مردمی که برای آزادی و دمکراسی به پا خاسته اند، فرا میخوانیم
مقاومتی که امروز غرقه به خون است، در دستهایش آینده ایران ساخته میشود.
مقاومت مردم ایران برای آزادی را به رسمیت بشناسید.
از همه شما متشکرم.