به گزارش اشراف ، "دانيل پايپز" در اين مقاله مي نويسد: عمدهترين گروه اپوزيسيون ايران نبايد سازماني تروريستي قلمداد شود. دولتهاي غربي ميبايست با جمهوري اسلامي ايران كه واشنگتن از آن بعنوان فعالترين دولت حامي تروريسم ياد ميكند، چگونه برخورد كنند؟ روحيه تجاوزكارانه ايران از سال 1979 در پي اشغال سفارت ايالات متحده در تهران و گروگانگيري برخي از كارمندان اين سفارت به مدت 444 روز آشكار شد. تجاوزات مهم بعدي شامل بمبگذاري در بيروت در سال 1983 بود: در سفارت آمريكا كه به كشته شدن 63 تن انجاميد و ديگري بمبگذاري در پايگاه نيروي دريايي آمريكا كه طي آن 241 نفر جان باختند.
اخيرا لئون پانتا، وزير دفاع ايالات متحده اعلام كرد: ما شاهد اين هستيم كه بيشتر سلاحهايي كه به عراق وارد ميشود از سوي ايران است و آنها واقعا به ما صدمه ميزنند. مايك مولن، رئيس ستاد مشترك ايالات متحده در همين خصوص ميافزايد: ايران مستقيما از گروههاي افراطي شيعه حمايت ميكند كه نيروهاي ما را در عراق ميكشند.
آمريكاييان براي عكسالعمل احتمالي در اين خصوص به دو گروه عمده تقسيم ميشوند: گروهي كه طرفدار برخورد خشن بوده و گروه ديگري كه برخورد ديپلماتيك را ترجيح ميدهند؛ گروه اول به تهران به عنوان يك عنصر اصلاحناپذير مينگرند و سياست مواجهه و حتي بكارگيري زور را تجويز ميكنند، آنها اينطور فرض ميكنند كه ديپلماسي، تحريمها، ويروسهاي كامپيوتري و تهديد به حمله نظامي هيچ شانسي براي قانع ساختن روحانيون تهران در دنبال نكردن اهداف هستهاي نداشته و خواهان تغيير رژيم و يا استفاده از گزينه نظامي عليه دستيابي ايران به بمب اتمي هستند. اما گروه دوم، يعني طرفداران ديپلماسي كه عمدتا در حال حاضر سياست ايالات متحده را تحت كنترل خود دارند، تداوم حكومت جمهوري اسلامي ايران را قبول و از تهران انتظار دارند تا به تماسهاي ديپلماتيك پاسخ دهد.
مسئله مناقشه برانگيز اين است كه آيا سازمان مجاهدين خلق بعنوان برجستهترين و مهمترين گروه اپوزيسيون ايراني در ليست تروريسم دولت ايالات متحده باقي بماند يا خير؟ گروه طرفدار برخورد خشن، عمدتا به سازمان مجاهدين خلق كه در سال 1965 تاسيس گرديد، بعنوان اهرم عليه حكومت روحانيون نگريسته و (با كمي اختلاف) خواستار حذف اين سازمان از ليست فوق هستند. ولي گروه طرفدار ديپلماسي استدلال ميكنند كه حذف اين سازمان از ليست تروريسم باعث خشم رهبران ايراني شده و مانع تلاشها براي گسترش روابط ميشود و (بطور متناقضي) توانايي واشنگتن براي دستيابي به مسيرها بسوي ايران را محدود ميكند.
گروه طرفدار سازمان مجاهدين در مقابل عقيده دارد كه اين سازمان بطور سنتي با واشنگتن همكاري داشته و اطلاعات با ارزشي را پيرامون طرحهاي هستهاي ايران و اطلاعات تاكتيكي از اقدامات ايران در عراق در اختيار آمريكا قرار داده است. علاوه بر اين همانطور كه مهارتهاي سازماني و رهبري اين سازمان به سرنگوني شاه در سال 1979 كمك كرد، همين مهارتها ميتواند بار ديگر تغيير رژيم در ايران را تسهيل كند. دستگيري تعدادي از تظاهر كنندگان خياباني بخاطر همكاري با مجاهدين، به نقش آنها در تظاهرات اشاره دارد؛ بطوريكه شعارهاي مجاهدين را فرياد ميزدند: از جمله اينكه آيت الله علي خامنهاي رهبر عالي ايران را مزدور و محمود احمدي نژاد را ديكتاتور خطاب كرده و فرياد ميزدند مرگ بر اصل ولايت فقيه (شخص روحاني كه رهبري حكومت را برعهده دارد).
شماري از مقامات بلند پايه پيشين ايالات متحده كه طرفدار حذف نام مجاهدين خلق از اين ليست هستند، شامل: جيمزجونز مشاور امنيت ملي، سه فرمانده ستاد مشترك ارتش ايالات متحده (هاف شلتون، ريچارد مايرز و پيتر پيس)، تام ريج وزير امنيت داخلي، مايكل موكاسي دادستان كل و حتي دل ديلي هماهنگ كننده ضد تروريسم وزارت امورخارجه هستند و نيز گروهي از اعضاي برجسته حزب جمهوريخواه و دموكرات از جمله گروهي متشكل از 80 نفر اعضاي كنگره كه از هر دو حزب جمهوريخواه و دموكرات در آن حضور دارند.
دسته مخالفان سازمان مجاهدين، مزاياي خارج ساختن نام اين سازمان از ليست تروريسم را مدنظر قرار نداده و عقيده دارند براساس اتهامات تروريستي توسط اين سازمان، دولت ايالات متحده بايد آن را در ليست فوق باقي گذارد. آنها به كشته شدن شش آمريكايي در دهه 1970 توسط مجاهدين استناد ميكنند. فارغ از اينكه اين اتهامات صحت داشته باشد يا نه، يك حادثه تروريستي ميبايست در خلال دو سال ادامه يابد تا عنوان تروريستي را به خود بگيرد كه به موجب آن بحث دهه 1970 كاملا بيمورد بنظر ميرسد.
در دو سال گذشته چه عمل تروريستي از اين گروه سرزده است؟ گروه طرفداران مجاهدين به سه بانك اطلاعاتي تروريستي ايالات متحده اشاره ميكنند- پايگاه دادههاي "رند" در مورد حوادث تروريستي در سراسر جهان (RDWTI)، پايگاه دادههاي تروريسم جهاني (GTD) و سيستم تعقيب حوادث جهاني (WITS) – اشاره و استدلال ميكنند كه در هركدام از اين موارد هيچ اشارهاي به سازمان مجاهدين نشده و اين سازمان از سال 2006 و حتي پيشتر هيچ فعاليت تروريستي نداشته است.
پيرامون توانمندي ها و مقاصد اين سازمان چه ميتوان گفت؟ گزارش وزارت امورخارجه ايالات متحده در سال 2006 تحت عنوان "گزارش كشور در زمينه تروريسم"، سازمان مجاهدين خلق را متهم ميسازد كه در پي كسب توانمندي و اراده فعاليتهاي تروريستياند. ولي همين گزارشها در سالهاي 2007، 2008 و 2009 چنين مواردي را اعلام نكردهاند. دادگاه استيناف بريتانيا حكم تحريم سازمان مجاهدين خلق را سختگيرانه دانسته و اين گروه را از ليست تروريستي انگلستان در سال 2008 حذف كرد. اتحاديه اروپا نيز اين گروه را در سال 2009 از اتهامات تروريستي مبرا دانسته و دستگاه قضايي فرانسه نيز حمله اتهامات تروريستي عليه اين گروه را در ماه مه سال 2011 را رد كرده است.
بطور خلاصه، معرفي سازمان مجاهدين خلق بعنوان سازماني تروريستي بياساس مينمايد.
بدنبال بازبيني قضايي، تروريستي معرفي كردن سازمان مجاهدين، وزيرخارجه ايالات متحده بايد سريعا نسبت به حفظ يا حذف اين سازمان از ليست تروريسم تصميم گيري كند. دولت اوباما با يك امضاي ساده ميتواند به تقويت ايرانيان براي تعيين حق سرنوشت خود ياري رساند – و شايد به خيزش ديوانه وار هستهاي روحانيون ايران پايان ببخشد.