Montag, 19. November 2012

مريم رجوی در کنفرانس پاريس: «زمان سرنگونی ملاها در ايران فرا رسيده است»

خروج مجاهدين از ليست آمريکا، چشم انداز تغيير در ايران در سال 2013 - 27آبان 1391 (17نوامبر 2012)

خبرگزاری فرانسه: مريم رجوی: «زمان سرنگونی ملاها در ايران فرا رسيده است»

خبرگزاری فرانسه 17نوامبر 2012 (27آبان) پاريس
روز شنبه مريم رجوی در پاريس گفت خروج مجاهدين خلق از ليست تروريستی ايالات متحده تعادل قوا را در ايران تغيير داده و راه را برای بالا گرفتن جنبشی که قادر است ملاها را سرنگون کند باز کرده است.
رئيس جمهور منتخب شورای ملی مقاومت ايران در جريان يک گردهمايی در پاريس گفت خروج مجاهدين خلق از ليست آمريکا جنبش شايسته را که می تواند محور يک تحول بزرگ باشد از قيد و بند 20ساله بيرون آورده است.
خانم رجوی گفت: نتيجه فوق العاده ای که اين اوضاع به دست می دهد در يک جمله خلاصه می شود، زمان سرنگونی آخوندها فرا رسيده است.
به نظر او لغو اين برچسب در آمريکا امکان داده است که جنبش در داخل تجديد قوا کند و واحدهای مقاومت را گسترش داده و شرايط به هم پيوستن آنها را فراهم سازد. وی ادامه داد يک لحظه نادر و استثنايی در تاريخ مبارزه ما فرا رسيده و بايد به هر قيمت ممکن سرنگونی را محقق کرد. می توان و بايد.
خانم رجوی بار ديگر مماشات بخشی از سياستمداران غربی در قبال ايران را محکوم کرد و خواستار بسته شدن سفارتخانه های رژيم ايران گرديد. چندين شخصيت خارجی در اين کنفرانس شرکت کرده بودند که در ميان آنها شهردار سابق نيويورک رودی جوليانی و کانديدای سابق رياست جمهوری کلمبيا اينگريد بتانکور به چشم می خوردند.
بعد از انگلستان در سال 2008 و اتحاديه اروپا در سال 2009 مجاهدين را از ليستهای خود خارج کردند ايالات متحده نيز در پايان ماه سپتامبر امسال مجاهدين را از ليست خود خارج کرد.


قاضی فرانسوا کلکومبه - بنيانگذار سنديکای فرانسه
خانم رئيس جمهور، خانمها و آقايان، دوستان گرامی، من مفتخرم که اين کنفرانس را به نام کميته فرانسوی برای يک ايران دموکراتيک افتتاح می کنم.
اين کنفرانس دربرگيرنده پارلمانهای کنونی و پيشين، قضات، مدافعان حقوق بشر و بسياری از شهروندان است که از سالها پيش در کنار مقاومت ايران مبارزه کردند و تلاش کردند و سرانجام موفق شدند تا اين جنبش را از ليستهای متعددی که در آن قرار داده شده بود، خارج کنند و امروز خوشحاليم که پيروزی خروج از ليست آمريکا را به ثبت می رسانيم. کسانی که در اين جا هستند، بسياری از نمايندگان از ايالات متحده و همچنين ديگران که با تعهد شخصی و با تلاشهايشان سهم به سزايی در تحقق اين دستاورد داشته اند. در حقيقت، قضاييه آمريکا مانند قضاييه اروپا، بريتانيا و فرانسه، به مقامات مختلف سياسی فرمان دادند که مجاهدن را از ليست خارج کنند. در هر صورت، هيلاری کلينتون اقدام به خارج کردن مجاهدين از ليست کرد. و به اعتقاد من يک رخداد بسيار مهم است. که شايد هنوز اهميت آن چنان که بايد درک نشده باشد. همچنين به اختصار بگويم که نمی توان از پيروزی کامل صحبت کرد و اشتباه است اگر موضوع بی خانمان سازی افرادی که از اشرف به ليبرتی رفته اند را فراموش کنيم.
وضعيت روزانه آنها از آنچه در اشرف بود بدتر است و در نهايت وضعيت اشرف را فراموش کرد، حتی اگر چند تن از اعضای سازمان برای فروش اموال در آنجا مانده اند. همه اينها بايد در ذهن ما زنده باشد، اما به خصوص مهم است که اکنون به سوی آينده بنگريم.
با نگريستن به آينده احساس می کنيم که برخی چيزها تکان خورده اند. من همچنين فکر می کنم در سيستمهای اداری فرانسه و پارلمان چيزی تغيير خواهد کرد. اما خانم رئيس جمهور شما می دانيد که هيچ چيز به سادگی پيش نخواهد رفت.
اين يک مبارزه لحظه به لحظه و پر از دست انداز است. اما پيروزی نيز در بر دارد. اين آرزويی است که من دارم. آرزوی موفقيت تمام عيار. وضعيت در فرانسه و وضعيت در جهان و وضعيت در خاورميانه نشان می دهد که در هر لحظه همه چيز ممکن است تکان بخورد. رژيم ايران دارای يک نقش مرکزی در آشفتگی کنونی در خاورميانه است که زندگی را غيرممکن کرده است. برای حل مسائل بايد به هر کاری دست زد تا رژيم ايران که در پی تسليحات اتمی هم هست تغيير کند. تغيير يا جايگزينی حکومتی که خود را به روشنی دموکراتيک معرفی می کند. حکومتی که تمامی کشورهای جهان بتوانند آن ره به رسميت بشناسند. و به سوی آن دست دوستی دراز کنند و بتوانند به کارهای بزرگ دست بزند. لذا زنده باد مجاهدين و آفرين به کار شما. و کلام ديگر اين که مديريت اين کنفرانس را سناتور رابرت توريسلی برعهده خواهد داشت.

(تشويق جمعيت)

سناتور رابرت توريسلي
در زندگی مردم ايران يک زن سرفراز ايستاده است و ما را گردهم آورده است تا امروز بتوانيم اين پيروزی را در مسير رسيدن به يک ايران آزاد گرامی بداريم.
اين باعث افتخار و غرور من است که رئيس جمهور منتخب شورای ملی مقاومت ايران را معرفی کنم، خانم رجوی.

سخنرانی رئيس جمهور برگزيده مقاومت
حضار محترم،
دوستان عزيز،
از ديدار با همه شما به ويژه شخصتيهای بلندپايه ای که از آمريکا، فرانسه، الجزاير، مصر، سوريه و ساير کشورها در اين گردهمايی حضور يافتيد بسيار خوشوقتم.

دوستان گرامی،
اين نخستين ديدار ما بعد از حذف نام مجاهدين از ليست گروه های تروريستی آمريکا است. از طرف مردم و مقاومت ايران از تلاشهای شما دوستان شجاع، و عدالت جو که ما و مجاهدين اشرف و ليبرتی را در اين کارزار همراهی کرديد تشکر می کنم.
(تشويق جمعيت)
شما پايه گذاران يک سياست نوين بين المللی بر پايه عدالت و حکومت قانون و دفاع از مقاومت در برابر ديکتاتوری هستيد و نه يک سياست بزدلانه بر اساس منافع اقتصادی و تحکيم قدرتهای حاکم و اين در اين دوران بسيار ارزشمند است.
خوشحالم که بگويم اين رخداد مثل پديدار شدن دکل کشتی اميد در اوضاع توفانی ايران است. ليست تروريستی که از فاشيسم دينی در برابر امواج تغيير و آزادی حفاظت می کرد اکنون فرو ريخته است و تعادل قوا بين جنبش مقاومت ما و رژيم ملاها تغيير کرده است.
اکنون جنبش مقاومت برای سازمان دادن و جهش نبردی به پاخاسته که به اتکای مردم و جوانان دلير ايران آزادی را برقرار می کند. پس چنان چه که رهبر مقاومت مسعود، اخيراً گفت برعهده هر ايرانی آزاده که می خواهد يوغ ستم آخوندی را درهم بشکند و مخصوصاً برعهده جوانان دلير و اشرف نشان است که به هر ميزان که می توانند و در هر کجا بپا خيزند.

دوستان عزيز،
دو تغيير اساسی رژيم ولايت فقيه را به موعد سرنگونی اش رسانده است يکی بلوغ بحرانهای رژيم و نزديک شدن نقطه عطف سرنوشت ساز و ديگری باز شدن زنجير ليست تروريستی از دست و پای جنبشی که موتور و محور اين دگرگونی است که به سرنگونی منجر خواهد شد. ابتدا به وضعيت رژيم آخوندها نگاه می کنيم که در يک بحران پنچ گانه دست و پا می زند و در هر يک از اين بحرانها به دوراهی فروپاشی يا سرنگونی می رسد.
اول. نارضايتی اندوخته شده در زير سرکوب وحشيانه
آخوندها در برابر نارضايتی شديد جامعه ايران راه پس و پيش ندارند، اگر به پذيرش مطالبات سياسی مردم ايران نزديک شوند به سرعت کنترل کشور را از دست می دهند و چنان چه به اعدامهای جمعی و اعمال اختناق ضدبشری ادامه بدهند مقاومت گسترده اجتماعی تمام سياستهای رژيم را در بن بست نگه می دارد.
دوم. روند سرنگونی ديکتاتوری سوريه
چه رژيم ايران به مشارکت در جنايت در سوريه ادامه بدهد و چه از اين دخالت جنايتکارانه عقب نشينی کند در هر حال سقوط اسد اجتناب ناپذير است و اين تحول بخشی از پروژه سرنگونی حکومت آخوندها است و شکستی است که تا تهران امتداد خواهد يافت.
به همين دليل است که رژيم آخوندی برای به تأخير انداختن سقوط بشار اسد به جنگ افروزی در منطقه شدت بخشيده است. اما نمی داند که نهايتاً هم آن سرنگونی و هم اين سرنگونی نصيب خودش خواهد شد.
سوم. تکه پاره شدن هيأت حاکمه رژيم
خامنه ای در برابر تشديد جنگ قدرت باندهای درونی رژيم در هيأت حاکمه راهی پيش رو ندارد اگر آنها را در قدرت خود شريک کند شکاف بزرگی در رأس رژيم پديد می آيد و مانند سال 88 راه برای قيام مردم باز می شود و در صورتی که خامنه ای برای تصفيه های بيشتر درونی خيز بردارد، ضعف و بی ثباتی و بحران در درون رژيم را بيشتر می کند.
چهارم. بن بست برنامه اتمی اين رژيم
رژيم ولايت فقيه در قبال بحران برنامه اتمی نيز راه حلی ندارد، زيرا اگر زير فشار تحريمهای بين المللی برنامه اتمی را متوقف کند اين عقب نشينی برای خامنه ای به مثابه جام زهر و يک شکست بزرگ است که کل نظام را به فروپاشی می کشاند اما اگر هم چنان بر ساخت سلاح هسته يی اصرار کند بايد خطر تحريمهای سخت تر و حملات احتمالی نظامی را به جان بخرد. که تماميت رژيمش را به باد فنا خواهد سپرد.
و پنجمين، بحران ورشکستگی اقتصادی بدون برون رفت اين رژيم است.
آخوندها يا بايد تخصيص مبالغ هنگفتی به سرکوب و تروريسم را متوقف کنند و دست سپاه پاسدران را از اقتصاد ايران کوتاه کنند که در اينصورت راه اعتراضات گسترده مردم باز می شود يا اين که به وضع فاجعه بار کنونی ادامه بدهند که در آن صورت انفجار عظيم خشم بيکاران و گرسنگان و فقيران را به دنبال خواهد داشت.
واقعيت اساسی اين است که اين بحران با فاز نهايی خود وارد شده و تحولات آن شتاب گرفته است و آخوندها را به دوراهی فروپاشی يا سرنگونی رسانده است. عقب نشينی آنها يعنی فروپاشی رژيم و باز شدن راه قيامها و ادامه سياست کنونی يعنی رويارويی و تصادم با جامعه بين المللی و سرنگونی. روشن است که با وجود همه اين چالشهای مرگبار آخوندها خودبخود سرنگون نمی شوند. يک جنبش سازمان يافته برای فعليت بخشيدن به شرايط آماده کنونی و هدايت آن به يک پيروزی قطعی لازم است و خروج مجاهدين از ليست تروريستی، جنبش ذيصلاحی که می تواند محور يک تحول بزرگ باشد از قيد و بند 20ساله بيرون آورده است.

پس شرايط مورد نياز پخته شده است و عبارتند از:
اول: مردمی که آماده تغييرند.
دوم: رژيمی که هيأت حاکمه اش تکه پاره شده.
و سوم: مقاومتی که قادر به ايفای اين نقش تاريخی است.

نتيجه فوق العاده مهمی که اين اوضاع به دست می دهد در يک جمله اين است:
«زمان سرنگونی آخوندها فرا رسيده است» و ما آن را محقق خواهيم کرد.

(شعار جمعيت)

رژيم آخوندی برای فرار از همين سرنوشت پی درپی در حال اعدامهای جمعی است. شمار اعدامها از ابتدای سال ميلادی تابه حال به 445 مورد رسيده است. در همين هفته ها ستار بهشتی را زير شکنجه به شهادت رساندند. جرم ستار اين کارگر قهرمان اين بود که از آخوندهای حاکم اين سؤال ساده مردم ايران را پرسيده بود که چرا شما از حکومت پايين نمی آييد؟
بله اين خواست تمام مردم ايران است که آخوندها از تخت سلطنت پايين بيايند و ما سلطنت آخوندها را واژگون می کنيم.
(شعار جمعيت)
درود بر شما که اينچنين با صدای بلند خواسته های مردم ايران را در هر کجا طنين افکن می کنيد و فرياد می زنيد.

دوستان عزيز،
يکی از مهمترين آثار لغو برچسب تروريستی عليه مجاهدين ارتقا روحيه و اعتماد به نفس جامعه ايران به ويژه جوانان است که می بينند سازمان پيشتازشان و جنبش پيشتاز آنها با اتکا به تواناييهای خود آنچه را که ناممکن می نمود محقق کرد.
اين تحول همچنين امکان تجديد قوای مقاومت در داخل کشور و گسترش واحدهای مقاومت و به هم پيوستن آنها را فراهم کرده است. بله اثر بسيار مهم آغاز روند تازه يی برای سازمان دادن يکانهای مقاومت در ايران است اين تحول بر مردم به ويژه به جوانان ايران زمين مبارک باد.

دوستان عزيز،
در 10سال گذشته، مقاومت ايران سری ترين اصرار برنامه اتمی و شبکه تروريسم رژيم را افشا کرده و اين افشاگريها نتيجه کوشش و رنج و خون اعضای مقاومت در داخل ايران است. نقش اين مقاومت در قيامهای 88 هم نيز جلوه ديگری از توانمنديهای اين مقاومت است. بنا به گزارش وزارت اطلاعات آخوندها اغلب کسانی که هسته های قيامها را تشکيل داده اند تحت تاثير خطوط مجاهدين يا از افراد شبکه همين مقاومتند. به همين دليل رژيم آخوندی شماری از اعضا و هوادارن مجاهدين را بدار آويخت و يا هنوز در زندانند. دستگاه امنيتی آخوندها همچنين تدابير شديدی برای ممانعت از تأمين مالی جنبش مقاومت اتخاذ کرده است. اما موفق به توقف اين کمک رسانيها نشده است. البته بزرگترين شکست آخوندها ناکامی آنها در انهدام اشرفيها و سازمان و تشکيلات آنهاست. پايداری 10ساله آنها که روح و انگيزه ايستادگی و مبارزه را به جامعه ايران دميده است بزرگترين سرمايه مردم ايران برای آزادی است. همين توانمنديهاست که به مقاومت ما امکان می دهد که پس ازحذف نامگذاری تروريستی جهشی در مبارزه خود برای سرنگونی رژيم ولايت فقيه ايجاد کنند.
درود بر همه پيشتازان و رزم آوران و جنگندگان مردم ايران که اين پيشتازان برای آزادی و دموکراسی تابه حال بالاترين قيمتها را پرداخته اند و آماده اند که باز هم بپردازند تا آزادی و دموکراسی برای ايران به دست آيد. درود بر همه آنها.

دوستان گرامی،
راهبند ليست تروريستی را بالاخره از سر راه برداشتيم. و حالا صد جبهه نوين از کار و مبارزه در برابر ما گشوده شده که مبين گسترش و ارتقا مبارزه در اين مرحله است. چشم انداز مبارزه ای به مراتب حادتر اما با فرجامی پر اميد و پرشکوه در برابر ماست. مبارزه ای که اعضا و هوادارن اين مقاومت در اشرف و ليبرتی و در ايران و سراسر جهان با فداکاری و جانفشانی بهای آن را می پردازند پس باز هم به همه دوستان مقاومت و به همه شخصيتهای مدافع دموکراسی و همچنين انسانهای شريف در سراسر جهان فراخوان می دهم که به حمايت فعال از اين جنبش برخيزند.
آزادی مردم ايران در دسترس است، يک لحظه نادر و استثنايی در تاريخ مبارزه ما فرا رسيده است پس بايد به هر قيمت و به هر قيمت ممکن سرنگونی را محقق کرد و می توان و بايد.

دوستان عزيز،
يک پهنه مهم ديگر از مبارزه ما هم چنان نفی سياست مماشات دولتهای غرب و برداشتن يک به يک موانعی است که بر سر تغيير در ايران ايجاد کرده اند. در آمريکا دولت آقای اوباما که اکنون برای بار دوم انتخاب شده است در چهار سال رسماً در پی تعامل با رژيم ايران بود. اين سياست شکست خورد و سه نتيجه شوم به بار آورد:
اول. دادن يک فرصت طلايی 4ساله به برنامه اتمی آخوندها
دوم. تقديم حاکميت عراق به فاشيسم دينی يعنی رها کردن عراق در خون و فاجعه
سوم. بازگذاشتن دست آخوندها و وابستگان عراقی شان در سرکوب و کشتار اشرفيها

اکنون که دومين دوره اين دولت آغاز می شود اميدوارم از شکست تعامل و خسارتهای عظيم آن برای مردم ايران و عراق و سراسر منطقه عبرت گرفته و يک سياست قاطع اتخاذ کنند. انتظار ما و مردم مان از دولت آمريکا يک چيز بيشتر نيست خواست ملت ايران برای سرنگونی ديکتاتوری مذهبی را محترم بشماريد. اين به نفع شما و به نفع همه جهان است.

دوستان عزيز،
در حاليکه تحريمهای بين المللی در برخی زمينه ها عليه اين رژيم اعمال شده با اين حال وجهه غالب دولتهای غرب در مورد ايران هم چنان مماشات است. اين رويکردی است که باعث اطمينان خاطر رژيم ايران شده، چرا که می بيند دولتهای غرب به جای قطع روابط خود رسماً با لابی های همين رژيم در ارتباطند و به تحليلها و گزارشهای توليد شده وزارت اطلاعات آخوندها گوش باز دارند.
آنها دائماً با باندها و لابی هايی حشر و نشر می کنند که با صدای بلند می گويند در برابر چشم انداز پيروزی همين مقاومت بی ترديد ترجيح می دهيم که حکومت آخوندها ادامه پيدا کند.
از دولتهای غرب بايد پرسيد چرا به طولانی شدن مذاکرات اتمی به سود آخوندها تن داده ايد. آيا منتظريد که اولين بمب اتمی بر سرتان فرود بيايد؟
چرا راههای فرار از تحريم بين المللی را بر روی اين رژيم نمی بنديد؟
و چرا در ممانعت از کمک رسانی اين رژيم به ديکتاتوری خونخوار سوريه جديت به خرج نمی دهيد؟
شگفت انگيز است که حتی عمليات تروريستی اين رژيم در همين ماههای اخير از بلغارستان تا مالزی و آذربايجان و گرجستان به سکوت برگزار شده، چرا سران اين رژيم را به خاطر دست داشتن در بيشمار جنايت عليه بشريت محاکمه نمی کنيد؟
و چرا وسايل سرکوب نظير خوردوهای ضدشورش يا تجهيزات کنترل ارتباطات تلفنی و اينترنتی در اختيار اين رژيم قرار می دهيد؟
و چرا اين چنين به همکاری با دشمن مردم ايران ادامه می دهيد؟
بله حرف ما اين است که بساط اين سياست را جمع کنيد. شبکه های مأموران وزارت اطلاعات بدنام اين رژيم را از کشورهای غربی برچينيد.
روابط سياسی خود را با حکومت ولايت فقيه قطع کنيد و درهای سفارتخانه هايش را ببنديد.
خوشبختانه در روزهای اخير شاهد رويکردی تازه يی از جانب دولت فرانسه هستيم که تصميم به به رسميت شناختن ائتلاف اپوزيسيون سوريه و همچنين کمک تسليحاتی به ارتش آزاد سوريه گرفته است. اين قدمی است برای شروع يک سياست تازه و اميدواريم که ساير دولتها نيز همين مسير را در پيش گيرد.

دوستان گرامی،
سياست مماشات دولتهای غرب سبب شد که آخوندها و دولت دست نشانده آنها در عراق، انواع محدوديتهای ضدانسانی را عليه مجاهدين در کمپ ليبرتی و اشرف اعمال کنند. به طوری که حداقل استانداردهای حقوق بشری و انسان دوستانه از آنها سلب شده است و به گفته يک ارگان ملل متحد شرايط يک زندان به آنها تحميل شده است. در حالی که آنها افراد حفاظت شده بر طبق کنوانسيون چهار ژنو و به تصريح کميساريای عالی پناهندگان، پناهجويان برخوردار از حفاظتهای بين المللی هستند.
بنابراين بايد بپرسيم که چرا آمريکا و اتحاديه اروپا و به خصوص ملل متحد تا کنون خواستار آن نشده اند که اين کمپ از موقعيت پناهندگی برخوردار شود؟
و چرا از نفوذشان برای توقف آزارها و سرکوبگريهای دولت عراق استفاده نمی کنند؟
چرا در مقابل غارتگری اموال مجاهدين در اشرف و ليبرتی توسط دولت عراق سکوت کرده اند؟
و متأسفانه نه تنها سازمان ملل نقش تسهيل کننده خود را ندارد، بلکه به عکس عملاً در ميز عراق و عليه مجاهدين عمل می کند. من اين جا از دبيرکل ملل متحد می خواهم که به اين شرايط غيرقابل قبول رسيدگی کرده و آن را خاتمه دهد والا يک رسوايی بزرگ در راه است.
اين سکوت، اين انفعال، اين تن دادن به تحميلات و مطامع فاشيسم دينی و وابستگان عراقی اش همه از آثار سياست مماشات و حفظ رژيم است و اين سياستی است که بايد تغيير کند و طبق معمول باز اين برعهده اين مقاومت و جبهه جهانی از آزاديخواهان و زنان و مردان شرافتمندی است که می خواهند به هر قيمت اين سياست را تغيير دهند و من مطمئنم که اين سياست را تغيير خواهند داد.

دوستان عزيز،
مردم ايران با برخورداری از جنبش سازمان يافته خود هيولای استبداد و تروريسم و بنيادگرايی را در هم خواهند شکست و آزادی و حاکميت مردم را برقرار می کنند. آن روز، روز رهايی مردم ايران و مردم جهان از شر بنيادگراها است. زمان برقراری يک جمهوری بر اساس جدايی دين و دولت، جامعه يی بر اساس برابری زن و مرد، يک ايران بدون اعدام و شکنجه و يک ايران غيراتمی است. آری زمان سرنگونی ملاهاست. مردم ايران و ارتش آزادی برای آن به پا خاسته اند. جامعه جهانی بايد با خواست مردم ايران هم جهت شود.

سلام بر مردم ايران،
سلام بر مجاهدان آزادی در اشرف و ليبرتی،
سلام بر همه شما،
با تشکر از همه دوستان مقاومت در سراسر جهان