خبر انتشار جزوهی ۶۴ صفحهای «زمزمههای رنگی» در سایت «اندیشکدهی راهبردی امنیت نرم»«اندیشکده راهبردی امنیت نرم» جزوهای با نام «زمزمههای رنگی» منتشر کرده که در آن عدهای از ناشران و نویسندگان متهم به براندازی نرم شدهاند. سیمین بهبهانی که نامش در این جزوه ذکر شده از اتهامها و تهمتها میگوید.
دوسال پیش از مرگ پرستو و داریوش فروهر در آذرماه ۱۳۷۷، بیست و یک نویسنده، شاعر و روزنامهنگار برای شرکت در مراسم داستانخوانی و شعرخوانی سوار بر اتوبوس راهی ارمنستان شدند. این جمع نویسندگان و شاعران هرگز به ارمنستان نرسید، معلوم شد که کل سفر یک برنامهی طراحیشده اطلاعاتی-امنیتی از سوی مقامات امنیتی ایران است تا این جمع نویسندگان و شاعران منتقد را در یک حادثهی تصادف ساختگی به قتل برسانند. رانندهی اتوبوس که از ماموران اطلاعاتی بود، اتوبوس را به دره انداخت و خود فرار کرد و اگراتوبوس به تختهسنگی برخورد نکرده و متوقف نمیشد، حالا چهارده سال از قتل بیست و یک سرمایهی ادبی کشور گذشته بود.
این اولین اتفاق از برخوردهای حاکمیت جمهوری اسلامی با نویسندگان و روشنفکران دگراندیش و منتقد نبود، اما شاید از نظر گستردگی برخورد حذفی، شدیدترین نمونه بود. دوسال بعد فروهرها و محمدجعفر پوینده و محمد مختاری در توطئهای امنیتی و اطلاعاتی به دست عوامل وزارت اطلاعات ایران به قتل رسیدند. اما قتل آنها، تنها نمونههای قتلهای زنجیرهای آن گروه از اهالی قلم یا سیاست که منتقد برخی سیاستهای جمهوری اسلامی نبود و فقط نقطه پایان قتلها و آغازگر برملا شدن واقعیت این جنایت امنیتی شد.
پرستو و داریوش فروهر که در آذرماه ۱۳۷۷ به قتل رسیدند حالا با گذشت بیش از یک دهه از قتلهای زنجیرهای، مرگ مشکوک سعید امامی متهم اول پرونده و و احکام زندان صادره از دادگاه برای دیگر متهمان این پرونده، چندی پیش جزوهای ۶۴ صفحهای از سوی «اندیشکده راهبردی امنیت نرم» که یک موسسهی تحقیقاتی استراتژیک نزدیک به حاکمیت است منتشر و در سطح وسیعی پخش شده و در دسترس همگان قرار گرفته است که بار دیگر انگشت اتهام را به سوی تعداد چشمگیری از نویسندگان و شاعران منتقد و هفت انتشاراتی شناختهشده گرفته است و آنها را متهم به «براندازی نرم» کرده است.
«جنگ نرم»، اتهام مورد استفاده و محبوب حاکمیت ایران
اصطلاح «جنگ نرم» و «براندازی نرم» که بهویژه از بعد از انتخابات مناقشهبرانگیز ریاستجمهوری سال ۱۳۸۸ در ادبیات رسمی حاکمیت و مسئولان نظام بهکرات شنیده میشود، حالا به یکی از موارد اتهامی بسیاری از فعالان سیاسی و اجتماعی، روزنامهنگاران، نویسندگان و هنرمندان هم تبدیل شده است.
اگرچه فولر، تاریخنویس و تحلیلگر نظامی اهل انگلستان اولین کسی است که در سال ۱۹۲۰ اصطلاح «جنگ نرم» را به کار برد، اما انتشار مقالهی «جنگ روانی و چگونگی آن» در دههی ۱۹۴۰ در آمریکا و کمی بعدتر استفادهی ترومن، رئیسجمهور وقت آمریکا از این واژه بود که این مفهوم را بهنوعی رسمیت بخشید و وارد ادبیات جهان انگلیسی زبان کرد.
تعریف خلاصهی «جنگ نرم» و «براندازی نرم» تمرکر بر تغییر مسائل فکری، ایدئولوژیک و فرهنگی و سیاسی و تلاش برای تغییر ذائقهی مخاطب به منظور نیل به اهدافی خاص است. حاکمیت جمهوری اسلامی در سالهای اخیر بارها نویسندگان، روزنامهنگاران، فعالان جنبشهای مدنی و وبلاگنویسان را براندازی نرم متهم کرده است و هر نوشتهی انتقادی را مصداق جنگ نرم قرار داده است.
انتشاراتیها و نویسندگان همکارشان متهم میشوند
در جزوهی منتشره از سوی «اندیشکده راهبردی امنیت نرم»، هفت انتشاراتی «ققنوس»، «روشنگران و مطالعات زنان»، «نی»، «اختران»، «چشمه»، «کویر» و «عطایی» متهم به فعالیتهای «براندازانه» از طریق انتشار کتابهایی که براندازی نرم را دنبال میکنند شدهاند. در این میان از نشر «نی» که از ناشران پرکار در حوزهی کتابهای جامعهشناسی و علوم سیاسی است، به عنوان «خط مقدم ناشران معارض با نظام اسلامی» نام برده شده و جعفر همایی که مدیر این انتشاراتی است، به عنوان «یکی از منتقدان جدی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در دولت نهم» معرفی شده است.
نام محمود دولتآبادی هم در جزوهی منتشر شده از سوی «اندیشکدهی راهبردی امنیت نرم» به چشم میخورددر این جزوه اسامی نویسندگان و شاعرانی که متهم به براندازی شدهاند، به تفکیک هفت انتشاراتی ذکر شده است. برای مثال نام رامین جهانبگلو، خشایار دیهیمی، محسن کدیور، عمادالدین باقی و ابراهیم نبوی به عنوان نویسندگان و مترجمان برانداز همکار با نشر «نی» ذکر شده است. اسامی شاعران و نویسندگانی چون محمدعلی سپانلو، سیدعلی صالحی، جواد مجابی، بهمن فرزانه و محمد محمدعلی به عنوان همکاران برانداز انتشارات «ققنوس» ذکر شده است و از نوشین احمدیخراسانی، مهرانگیر کار، افسانه نجمآبادی، بهرام بیضایی و گیتی خوشدل به عنوان نویسندگان و مترجمان براندازی که آثار خود را از طریق انتشاراتی «روشنگران و مطالعات زنان» به مدیریت شهلا لاهیجی منتشر میکنند نام برده شده است.
به همیت ترتیب نویسندگانی چون حسین بشریه، حسین قاضیان و علیاصغر حقدار که همکاران نشر «کویر» به مدیریت محمدجواد مظفر هستند نیز متهم به براندازی نرم شده و از منصور اعرابی، مدیر نشر «اختران» به عنوان ناشری با گرایش به مارکسیسم و بهائیت یادشده است. اسامی ماشاالله آجودانی، لطفالله آجودانی، رضا قاسمی، ایرج افشار، عباس میلانی، ابراهیم گلستان، حسن قاضی مرادی، حسن نراقی و حمید شوکت نیز به عنوان نویسندگان و مترجمان همکار نشر «اختران» که خط براندازی را دنبال میکنند، ذکر شدهاست.
از سیمین بهبانی، علیاشرف درویشیان، عبای عبدی، محمود دولتآبادی و بهاره رهنما نیز به عنوان شاعران و نویسندگان برانداز همکار با نشر «چشمه» به مدیریت حسین کیائیان نام برده شده است.
براندازی بی مجوز نشر
سیمین بهبهانی، شاعر و نویسندهی نامآشنا که قالب غزل در شعرفارسی را متحول کرده و در این قالب نوآوریهای بسیاری را تجربه و ثبت کرده است درباره جزوهی «زمزمههای رنگی» به دویچهوله میگوید:« اتهام زدن و صحبت بی هیچ دلیل و منطقی آسان است. این نهاد ما را متهم به براندازی میکند، براندازی نیاز به شرایطی دارد و مقدماتی. برای مثال نیاز به تشکیلات و برنامهریزی و اسلحه و غیره دارد. من خودم را میبینم و زندگی خودم را که نه تشکیلاتی دارم و نه حتا چاقوی آشپزخانهی کندی! چه رسد به اسلحه و برنامهریزی و غیره. در باور من اصلاً خشونت و اقداماتی مثل براندازی جایی ندارد، هیچ یک از افرادی که نامشان در این جزوه ذکر شده سنخیتی با خشونت و اقدامات براندازانه ندارند. برای مثال نویسندگان این جزوه مدعی میشوند آقای محمود دولتآبادی، نویسندهی مشهور کشورمان برانداز است. آقای دولتآبادی که عمر خود را وقف نویسندگی و ادبیات این مملکت کرده آخر چه سنخیتی با خشونت و براندازی و اقدامات سیاسی این چنین دارد که بی هیچ منطق و دلیل و شواهدی چنین اتهامی را متوجه ایشان میکنند؟»
سیمین بهبهانی: «من چشمان خود را نمیتوانم بر روی اعمال خلاف و رویهی نادرست ببندم و چیزی نگویم»چاپ این جزوه و اتهامزنی به ناشران و نویسندگان و مترجمان در حالی صورت میگیرد که اوضاع نشر از زمان به قدرت رسیدن محمود احمدینژاد در سال ۱۳۸۴ وخیمتر شده و ناشران و نویسندگان با فشارها و سانسور فزایندهای در این دوران مواجه شدهاند. آثار بسیاری از نویسندگان و مترجمانی که در این جزوه از آنها نام برده شده است، ماهها و گاه سالهاست که در انتظار مجوز وزارت ارشاد بهسر میبرند و ناشران نیز در سالهای اخیر بارها به تاخیر در صدور مجوزها و ممنوعیت تجدید چاپ کتابهایی که پیش از این با مجوز وزارت ارشاد دولت سیدمحمد خاتمی منتشر شدهبودند، اعتراض کردهاند.
سیمین بهبهانی:«نویسنده اگر انتقاد نکند، برانداز است»
سیمین بهبهانی با اشاره به این اوضاع نابسامان نشر میگوید:« اظهارنظر کردن و انتقاد از رویه و رفتاری که به نظر من نویسنده یا شاعر نادرست است، به هیچوجه معنای براندازی نمیدهد. من چشمان خود را نمیتوانم بر روی اعمال خلاف و رویهی نادرست ببندم و چیزی نگویم. وظیفهی شاعر و نویسنده و روشنفکر و هنرمند است که اگر جایی شیوهی نادرستی و رویه خلاف عرف و قانونی میبینند تذکر دهد و انتقاد کند. اگر اینکار را نکنند برانداز هستند، ما نقش معلمی جامعه را هم داریم و باید دید انتقادی به قصد اصلاح داشته باشیم.»
این شاعر و نویسندهی کشورمان با تاکید براینکه نمیداند دقیقاً چه کسانی پشت انتشار این جزوه و اتهامزنی به آنها هستند میگوید:« لااقل بیست و هشت سال از این سی و دوسال بعد از انقلاب اسلامی، به من اتهامهای کذب و خلاف واقع و تهمت نسبت داده شده یا از طریق رسانههایشان نه فقط به من، که به پدر و مادر و خانوادهی من نیز ناسزاهای بسیاری از زن معروفه گرفته تا غیره گفتهاند. همه این سالها من این اهانتها، ناسزاها و تهمتها را به شوخی و خنده برگزار کردهام، در گونی در انباری چپاندهام و گذشتهام. این جزوهی زمزمههای رنگی و تهمت براندازی نرم را هم گذاشتم در همان گونی و کنار بقیه تهمتها و اهانتها. عادت کردهام به شنیدن حرفهای ناروایی که از دهانهای ناروا و رسانههای ناروا بیرون میآید.»
«کانون نویسندگان ایران» به عنوان قدیمیترین نهاد مستقل مدافع حقوق نویسندگان و مخالف سانسور هنوز واکنشی به انتشار جزوهی «زمزمههای رنگی» و اتهامی که متوجه تعدادی از اعضایش شده است نشان نداده است. سیمین بهبهانی میگوید که دبیران این نهاد مدنی جلسهای داشتهاند که او از موضوع آن اطلاعی ندارد و میگوید« نویسندههای بسیاری در این سالها تهمتها و نارواهای این چنین را شنیده و من به آنها حق میدهم اگر عصبانی باشند.»
چهارده سال بعد از اتوبوس ارمنستان که قرار بود بیست و یک نفر از نویسندگان،شاعران و روزنامهنگاران کشور را به قعر دره بفرستد، اولین بار است که بار دیگر اسامی این تعداد از نویسندگان و شاعران و محققان کشور در یک لیست کنار هم مینشیند. لیست وسیعی که از روشنفکران دینی تا نویسندههای سکولار را شامل میشود و عاملان انتشار نوشتههای آنها را هم نشانه میرود و اینبار فارغ از تفاوتهای سیاسی، مذهبی و اجتماعی آنها همهی این گروه وسیع را به یک عبارت دوکلمهای متهم میکند:«براندازی نرم.»
دوسال پیش از مرگ پرستو و داریوش فروهر در آذرماه ۱۳۷۷، بیست و یک نویسنده، شاعر و روزنامهنگار برای شرکت در مراسم داستانخوانی و شعرخوانی سوار بر اتوبوس راهی ارمنستان شدند. این جمع نویسندگان و شاعران هرگز به ارمنستان نرسید، معلوم شد که کل سفر یک برنامهی طراحیشده اطلاعاتی-امنیتی از سوی مقامات امنیتی ایران است تا این جمع نویسندگان و شاعران منتقد را در یک حادثهی تصادف ساختگی به قتل برسانند. رانندهی اتوبوس که از ماموران اطلاعاتی بود، اتوبوس را به دره انداخت و خود فرار کرد و اگراتوبوس به تختهسنگی برخورد نکرده و متوقف نمیشد، حالا چهارده سال از قتل بیست و یک سرمایهی ادبی کشور گذشته بود.
این اولین اتفاق از برخوردهای حاکمیت جمهوری اسلامی با نویسندگان و روشنفکران دگراندیش و منتقد نبود، اما شاید از نظر گستردگی برخورد حذفی، شدیدترین نمونه بود. دوسال بعد فروهرها و محمدجعفر پوینده و محمد مختاری در توطئهای امنیتی و اطلاعاتی به دست عوامل وزارت اطلاعات ایران به قتل رسیدند. اما قتل آنها، تنها نمونههای قتلهای زنجیرهای آن گروه از اهالی قلم یا سیاست که منتقد برخی سیاستهای جمهوری اسلامی نبود و فقط نقطه پایان قتلها و آغازگر برملا شدن واقعیت این جنایت امنیتی شد.
پرستو و داریوش فروهر که در آذرماه ۱۳۷۷ به قتل رسیدند حالا با گذشت بیش از یک دهه از قتلهای زنجیرهای، مرگ مشکوک سعید امامی متهم اول پرونده و و احکام زندان صادره از دادگاه برای دیگر متهمان این پرونده، چندی پیش جزوهای ۶۴ صفحهای از سوی «اندیشکده راهبردی امنیت نرم» که یک موسسهی تحقیقاتی استراتژیک نزدیک به حاکمیت است منتشر و در سطح وسیعی پخش شده و در دسترس همگان قرار گرفته است که بار دیگر انگشت اتهام را به سوی تعداد چشمگیری از نویسندگان و شاعران منتقد و هفت انتشاراتی شناختهشده گرفته است و آنها را متهم به «براندازی نرم» کرده است.
«جنگ نرم»، اتهام مورد استفاده و محبوب حاکمیت ایران
اصطلاح «جنگ نرم» و «براندازی نرم» که بهویژه از بعد از انتخابات مناقشهبرانگیز ریاستجمهوری سال ۱۳۸۸ در ادبیات رسمی حاکمیت و مسئولان نظام بهکرات شنیده میشود، حالا به یکی از موارد اتهامی بسیاری از فعالان سیاسی و اجتماعی، روزنامهنگاران، نویسندگان و هنرمندان هم تبدیل شده است.
اگرچه فولر، تاریخنویس و تحلیلگر نظامی اهل انگلستان اولین کسی است که در سال ۱۹۲۰ اصطلاح «جنگ نرم» را به کار برد، اما انتشار مقالهی «جنگ روانی و چگونگی آن» در دههی ۱۹۴۰ در آمریکا و کمی بعدتر استفادهی ترومن، رئیسجمهور وقت آمریکا از این واژه بود که این مفهوم را بهنوعی رسمیت بخشید و وارد ادبیات جهان انگلیسی زبان کرد.
تعریف خلاصهی «جنگ نرم» و «براندازی نرم» تمرکر بر تغییر مسائل فکری، ایدئولوژیک و فرهنگی و سیاسی و تلاش برای تغییر ذائقهی مخاطب به منظور نیل به اهدافی خاص است. حاکمیت جمهوری اسلامی در سالهای اخیر بارها نویسندگان، روزنامهنگاران، فعالان جنبشهای مدنی و وبلاگنویسان را براندازی نرم متهم کرده است و هر نوشتهی انتقادی را مصداق جنگ نرم قرار داده است.
انتشاراتیها و نویسندگان همکارشان متهم میشوند
در جزوهی منتشره از سوی «اندیشکده راهبردی امنیت نرم»، هفت انتشاراتی «ققنوس»، «روشنگران و مطالعات زنان»، «نی»، «اختران»، «چشمه»، «کویر» و «عطایی» متهم به فعالیتهای «براندازانه» از طریق انتشار کتابهایی که براندازی نرم را دنبال میکنند شدهاند. در این میان از نشر «نی» که از ناشران پرکار در حوزهی کتابهای جامعهشناسی و علوم سیاسی است، به عنوان «خط مقدم ناشران معارض با نظام اسلامی» نام برده شده و جعفر همایی که مدیر این انتشاراتی است، به عنوان «یکی از منتقدان جدی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در دولت نهم» معرفی شده است.
نام محمود دولتآبادی هم در جزوهی منتشر شده از سوی «اندیشکدهی راهبردی امنیت نرم» به چشم میخورددر این جزوه اسامی نویسندگان و شاعرانی که متهم به براندازی شدهاند، به تفکیک هفت انتشاراتی ذکر شده است. برای مثال نام رامین جهانبگلو، خشایار دیهیمی، محسن کدیور، عمادالدین باقی و ابراهیم نبوی به عنوان نویسندگان و مترجمان برانداز همکار با نشر «نی» ذکر شده است. اسامی شاعران و نویسندگانی چون محمدعلی سپانلو، سیدعلی صالحی، جواد مجابی، بهمن فرزانه و محمد محمدعلی به عنوان همکاران برانداز انتشارات «ققنوس» ذکر شده است و از نوشین احمدیخراسانی، مهرانگیر کار، افسانه نجمآبادی، بهرام بیضایی و گیتی خوشدل به عنوان نویسندگان و مترجمان براندازی که آثار خود را از طریق انتشاراتی «روشنگران و مطالعات زنان» به مدیریت شهلا لاهیجی منتشر میکنند نام برده شده است.
به همیت ترتیب نویسندگانی چون حسین بشریه، حسین قاضیان و علیاصغر حقدار که همکاران نشر «کویر» به مدیریت محمدجواد مظفر هستند نیز متهم به براندازی نرم شده و از منصور اعرابی، مدیر نشر «اختران» به عنوان ناشری با گرایش به مارکسیسم و بهائیت یادشده است. اسامی ماشاالله آجودانی، لطفالله آجودانی، رضا قاسمی، ایرج افشار، عباس میلانی، ابراهیم گلستان، حسن قاضی مرادی، حسن نراقی و حمید شوکت نیز به عنوان نویسندگان و مترجمان همکار نشر «اختران» که خط براندازی را دنبال میکنند، ذکر شدهاست.
از سیمین بهبانی، علیاشرف درویشیان، عبای عبدی، محمود دولتآبادی و بهاره رهنما نیز به عنوان شاعران و نویسندگان برانداز همکار با نشر «چشمه» به مدیریت حسین کیائیان نام برده شده است.
براندازی بی مجوز نشر
سیمین بهبهانی، شاعر و نویسندهی نامآشنا که قالب غزل در شعرفارسی را متحول کرده و در این قالب نوآوریهای بسیاری را تجربه و ثبت کرده است درباره جزوهی «زمزمههای رنگی» به دویچهوله میگوید:« اتهام زدن و صحبت بی هیچ دلیل و منطقی آسان است. این نهاد ما را متهم به براندازی میکند، براندازی نیاز به شرایطی دارد و مقدماتی. برای مثال نیاز به تشکیلات و برنامهریزی و اسلحه و غیره دارد. من خودم را میبینم و زندگی خودم را که نه تشکیلاتی دارم و نه حتا چاقوی آشپزخانهی کندی! چه رسد به اسلحه و برنامهریزی و غیره. در باور من اصلاً خشونت و اقداماتی مثل براندازی جایی ندارد، هیچ یک از افرادی که نامشان در این جزوه ذکر شده سنخیتی با خشونت و اقدامات براندازانه ندارند. برای مثال نویسندگان این جزوه مدعی میشوند آقای محمود دولتآبادی، نویسندهی مشهور کشورمان برانداز است. آقای دولتآبادی که عمر خود را وقف نویسندگی و ادبیات این مملکت کرده آخر چه سنخیتی با خشونت و براندازی و اقدامات سیاسی این چنین دارد که بی هیچ منطق و دلیل و شواهدی چنین اتهامی را متوجه ایشان میکنند؟»
سیمین بهبهانی: «من چشمان خود را نمیتوانم بر روی اعمال خلاف و رویهی نادرست ببندم و چیزی نگویم»چاپ این جزوه و اتهامزنی به ناشران و نویسندگان و مترجمان در حالی صورت میگیرد که اوضاع نشر از زمان به قدرت رسیدن محمود احمدینژاد در سال ۱۳۸۴ وخیمتر شده و ناشران و نویسندگان با فشارها و سانسور فزایندهای در این دوران مواجه شدهاند. آثار بسیاری از نویسندگان و مترجمانی که در این جزوه از آنها نام برده شده است، ماهها و گاه سالهاست که در انتظار مجوز وزارت ارشاد بهسر میبرند و ناشران نیز در سالهای اخیر بارها به تاخیر در صدور مجوزها و ممنوعیت تجدید چاپ کتابهایی که پیش از این با مجوز وزارت ارشاد دولت سیدمحمد خاتمی منتشر شدهبودند، اعتراض کردهاند.
سیمین بهبهانی:«نویسنده اگر انتقاد نکند، برانداز است»
سیمین بهبهانی با اشاره به این اوضاع نابسامان نشر میگوید:« اظهارنظر کردن و انتقاد از رویه و رفتاری که به نظر من نویسنده یا شاعر نادرست است، به هیچوجه معنای براندازی نمیدهد. من چشمان خود را نمیتوانم بر روی اعمال خلاف و رویهی نادرست ببندم و چیزی نگویم. وظیفهی شاعر و نویسنده و روشنفکر و هنرمند است که اگر جایی شیوهی نادرستی و رویه خلاف عرف و قانونی میبینند تذکر دهد و انتقاد کند. اگر اینکار را نکنند برانداز هستند، ما نقش معلمی جامعه را هم داریم و باید دید انتقادی به قصد اصلاح داشته باشیم.»
این شاعر و نویسندهی کشورمان با تاکید براینکه نمیداند دقیقاً چه کسانی پشت انتشار این جزوه و اتهامزنی به آنها هستند میگوید:« لااقل بیست و هشت سال از این سی و دوسال بعد از انقلاب اسلامی، به من اتهامهای کذب و خلاف واقع و تهمت نسبت داده شده یا از طریق رسانههایشان نه فقط به من، که به پدر و مادر و خانوادهی من نیز ناسزاهای بسیاری از زن معروفه گرفته تا غیره گفتهاند. همه این سالها من این اهانتها، ناسزاها و تهمتها را به شوخی و خنده برگزار کردهام، در گونی در انباری چپاندهام و گذشتهام. این جزوهی زمزمههای رنگی و تهمت براندازی نرم را هم گذاشتم در همان گونی و کنار بقیه تهمتها و اهانتها. عادت کردهام به شنیدن حرفهای ناروایی که از دهانهای ناروا و رسانههای ناروا بیرون میآید.»
«کانون نویسندگان ایران» به عنوان قدیمیترین نهاد مستقل مدافع حقوق نویسندگان و مخالف سانسور هنوز واکنشی به انتشار جزوهی «زمزمههای رنگی» و اتهامی که متوجه تعدادی از اعضایش شده است نشان نداده است. سیمین بهبهانی میگوید که دبیران این نهاد مدنی جلسهای داشتهاند که او از موضوع آن اطلاعی ندارد و میگوید« نویسندههای بسیاری در این سالها تهمتها و نارواهای این چنین را شنیده و من به آنها حق میدهم اگر عصبانی باشند.»
چهارده سال بعد از اتوبوس ارمنستان که قرار بود بیست و یک نفر از نویسندگان،شاعران و روزنامهنگاران کشور را به قعر دره بفرستد، اولین بار است که بار دیگر اسامی این تعداد از نویسندگان و شاعران و محققان کشور در یک لیست کنار هم مینشیند. لیست وسیعی که از روشنفکران دینی تا نویسندههای سکولار را شامل میشود و عاملان انتشار نوشتههای آنها را هم نشانه میرود و اینبار فارغ از تفاوتهای سیاسی، مذهبی و اجتماعی آنها همهی این گروه وسیع را به یک عبارت دوکلمهای متهم میکند:«براندازی نرم.»