این اشتباه است که تهدید فاشیسم دینی حاکم بر ایران علیه کشورهای منطقه نادیده گرفته شود و به نقش مخرب آن در منحرف کردن قیامهای مردمی به سوی بنیادگرایی و افراطیگری کم بها داده شود
امواج تغییر در منطقه به زیان ملایان است که در برابر نارضایتی انفجاری درون جامعه ایران درماندهاند. کما اینکه وحشت خود را ابراز میکنند
این تحول، عقبماندگی سیاستهای غرب را آشکار کرد. همچنین، فرضیههایی را به شکست کشاند که مبنای سیاست مماشات است. متن کامل این پیام ویدیویی را که در سمپوزیوم پارلمانی در بریتانیا، پخش شد، در زیر می خوانید:
آقای رئیس
خانمها، آقایان
به اجلاس شما درود میفرستم.
از ابتکار «کمیته پارلمانی بریتانیایی برای ایران آزاد» و «کمپین بین المللی پارلمانی دفاع ازحفاظت اشرف » در برگزاری این کنفرانس تقدیر میکنم.
همچنین به اعضای مجلس عوام بخاطر این قطعنامه بسیار ارزشمند درباره ضرورت حفاظت از اشرف و حذف مجاهدین از لیست سیاه وزارت خارجه آمریکا درود می فرستم.
دوستان عزیز
سه روز پیش قیام مردم مصر به پیروزی رسید. دیکتاتوری حاکم بر آن کشور سقوط کرد.
کمی پیش از آن، قیام مردم تونس پیروز شد.
میدانیم که هماکنون در سطح منطقه نیز بسیاری از مردم در حال تظاهراتاند.
در حقیقت، بهار آزادی خاورمیانه شکوفا شده است.
همه جا خواست مردم دمکراسی است.
و جوان و زنان نیروی فعال این جنبشاند.
امواج تغییر در منطقه به زیان ملایان است که در برابر نارضایتی انفجاری درون جامعه ایران درماندهاند. کما اینکه وحشت خود را ابراز میکنند.
این تحول، عقبماندگی سیاستهای غرب را آشکار کرد. همچنین، فرضیههایی را به شکست کشاند که مبنای سیاست مماشات است.
مماشاتگران گرایش مردم منطقه به دمکراسی را انکار میکردند.
آنها اهمیت حقوق بشر برای این منطقه را انکار میکردند و آن را قربانی ملاحظات دیپلوماتیک یا معاملات تجاری نمودند.
قیام ملتهای مصر و تونس نشان داد که این فرضیهها و سیاست ناشی از آن به کلی اشتباه است.
برای سالها ما به سیاست غرب انتقاد میکردیم که چرا در سرکوب مقاومت دمکراتیک ایران با ملایان شریک شده است.
تحولات اخیر صحت این انتقاد را هم اثبات کرد.
ما آرزو میکنیم که خواهران و برادرانمان در مصر و تونس در مسیر برقراری دمکراسی و آزادی در کشورشان به موفقیت دست یابند.
به کسانی هم که از برآمد نهایی این تحولات نگراناند، میگوییم بر تهدید اصلی متمرکز شوند. یعنی رژیم ایران.
بنابراین این اشتباه است که تهدید فاشیسم دینی حاکم بر ایران علیه کشورهای منطقه نادیده گرفته شود و به نقش مخرب آن در منحرف کردن قیامهای مردمی به سوی بنیادگرایی و افراطیگری کم بها داده شود.
حضار محترم
امروز بسیاری از دولتهای غربی اذعان میکنند که تهدید اصلی صلح و ثبات، رژیم ایران است. اما این کافی نیست. باید سیاستی که برای رژیم راه باز کرد، تغییر کند.
از یاد نمیبریم دولت انگلستان چه اندازه در استمالت با این رژیم پیش رفت و برای آن راه باز کرد و با نامگذاری مجاهدین چه نقشی در بستن راه تغییر در ایران ایفا کرد.
در آن زمان مجلسین انگلستان بارها فریاد میزدند؛ پشت این نامگذاری ملاها ایستادهاند.
حالا اسناد ویکی لیکس از دیدارهای پنهانی مقامهای وزارت خارجه انگلیس و سفارت آمریکا در لندن با مأموران سرویسهای اطلاعاتی ملایان خبر میدهند که موضوع آن مجاهدین بوده است.
این مجرای سرازیر شدن مدارک محرمانه ساخت ملایان به وزارت خارجههای انگلیس و آمریکا بوده است.
هیولای بنیادگرایی به این نحو پرورش یافته و به داخل انگلستان هم سرایت کرده است.
این وضع، گفته معروف چرچیل را تداعی میکند که «میانجی مانند کسی است که به تمساح غذا میدهد و امیدوار است که آخرین کسی باشد که طعمه او میشود».
تردیدی نیست که از این پس هم آسیبهای مماشات ادامه خواهد یافت. مگر این که دولت انگلستان به سیاست تغییر رژیم در ایران روی بیاورد مگر این که در کنار مردم و مبارزه آنان برای تغییر قرار گیرد و گذشته فاجعه بار را با به رسمیت شناختن مقاومت ایران ورق بزند.
دوستان گرامی
تغییر سیاست در قبال ایران پس از قیامهای منطقه، صدبار بیشتر ضرورت یافته است وگرنه رژیم ایران روند دمکراسی در منطقه را کاملاً تخریب میکند.
به عراق توجه کنید که چگونه ملایان با بهره برداری از جنگ و سیاست مماشات آمریکا، در ارگانهای امنیتی و سیاسی و اقتصادی آن نفوذ کرده و بر مقدرات کشور مسلط شدند. در انتخابات آن با تروریسم و ارعاب و بکارگیری یک بودجه هنگفت، بیشترین دخالت را کردند و بعد از انتخابات، با تمام قوا تلاش کردهاند دولت دلخواه خود را سر کار بیاورند
آثار فاجعه بار موانعی که غرب بر سر راه تغییر در ایران ایجاد کرده، به ایران محدود نمی شود، بلکه تمامی منطقه از سیاست غرب در رابطه با ایران رنج می برد.
به همین دلیل، نگه داشتن نام مجاهدین در لیست تروریستی وزارت خارجه آمریکا، امروز صدبار بیشتر ضربه زننده است.
ملاها در ژانویه، ۹۱ نفر را اعدام کردهاند. از جمله زندانیان مجاهدی که اتهام آنها فقط تبلیغ برای مجاهدین و دیدار از اشرف بود.
همزمان اشرف را بارها مورد حمله قرار دادهاند. از جمله حمله هفت ژانویه که ۱۷۶ مجروح برجاگذاشت.
شکنجه روانی ساکنان اشرف با ۱۸۰ بلندگو توسط گشتاپوی ملایان و با پشتیبانی تمام عیار نخستوزیری عراق وارد دومین سال خود شده است. در غیاب عکس العمل قاطع جامعه جهانی، مأموران ملایان اکنون اقدامهای رذیلانه جدیدی را شروع کردهاند. آن تهدید به هتک حرمت علیه زنان، همراه با سخیفترین اهانتهاست. چیزی که در اعلامیه جهانی حذف خشونت علیه زنان، از مصادیق خشونت شناخته شده و جرم محسوب میشود.
در هفته های اخیر حتی ورود داروهایی که ساکنان اشرف با هزینه خودشان و با نظارت رئیس عراقی بیمارستان اشرف تهیه میکنند جلوگیری نموده است. آیا بی عملی در قبال این فشارها و این جنایتها آنهم در حق افراد حفاظت شده، چه توجیهی دارد؟
وزیر مشاور در امور خارجی اخیرا در مجلس اعیان تایید کرد که این اقدامات یا توسط دولت عراق و یا با اجازه آن سازمان یافته است.
زمان آن است که ایالات متحده به نقض تعهدات خود درباره اشرف خاتمه داده و حفاظت آن را طبق قوانین بین المللی از سر بگیرد.
زمان آن است که با حذف برچسب بیاعتبار علیه مجاهدین، بیش از این تغییر در ایران را سد نکند.
و زمان آن است که ملل متحد یک هیأت ناظر را به طور ثابت در اشرف مستقر سازد.
مطمئنم که نمایندگان شریف بریتانیایی در کارزار خود برای برداشتن موانع تغییر در ایران روز به روز به موفقیتهای بیشتری دست مییابند.
اگر تاریخ روابط مردم ایران و بریتانیا تلخی مماشات را از یاد نمیبرد، همچنین یک واقعه درخشان را هم از یاد نمیبرد. آن هم جنبش دادخواهی ۳۵ پارلمانتر شریف بریتانیایی بود. در روزگاری که برخی سیاستمداران به مماشات با فاشیسم مذهبی افتخار میکردند، آنها برخاستند، برای عدالت جنگیدند تا سرانجام جنبش آزادیخواهی مردم ایران را از لیست سیاه خارج کردند.
به آنها و همه دوستان مقاومت مردم ایران که سمبل ارزشهای اصیل انگلستان هستند درود میفرستم.
و میخواهم تجدید خاطره کنم با لرد اسلین که او را در تلاشهای جمع پر اعتبار شما زنده میبینم.
از همه شما متشکرم.