تلگراف ۲دی، مینویسد: «... سه مرد در مقابل دوربین صحبت کرده توضیح دادند که آنها بمبهای کنار جادهای را کاشته و از تفنگهای صداخفهکن برای قتل مقامات کلیدی استفاده کردهاند...
(این ادعا) تا حدودی شبیه آن است که نیک کلیگ (معاون نخستوزیر انگلستان) قاتلانی را برای کشتن اعضای کلیدی حزب محافظهکار اجیر کند...
نوری مالکی نخستوزیر شیعی که جاهطلبی فزایندهای دارد تا کامل شدن خروج نیروهای آمریکا صبر کرد. سپس وی با صدور حکم دستگیری هاشمی حمله کرد....
و نیز حیرتآور است زمانی که یکی از جناحها، از استفاده از قدرت آتش کشور علیه دیگری خوشحال است، برای مدتهای بسیار، وزیر کشور عراق یک تیم مرگ شیعی را برای حمله به رقبای سیاسی سنی اداره میکرد...
نوری مالکی رذالت نشان داده است، در کنار تعقیب (طارق هاشمی) معاون رئیسجمهور، از پارلمان نیز خواستار رأی عدم اعتماد به معاون سنی خود صالح المطلک کسی که وی را در تلویزیون دیکتاتور خوانده شده است... آیا اینها میوه یک سیاست خارجی بزدلانه است؟ آیا اوباما رئیسجمهور، دستاوردهای سخت دوران بوش را دور میریزد؟ غیرمحتمل بود که نیروهای آمریکایی میتوانستند مانع مفیدی باشند زیرا آنها متعهد بودند که تحت توافقنامه امضا شده توسط بوش در سال ۲۰۰۸ عراق را ترک کنند...».