روزنامه آمریکایی واشنگتن پست از طرحی تروریستی خبر میدهد که سرنخ
عوامل آن به ایران میرسد. دیپلماتهای کشورهای متخاصم با ایران در هفت
کشور از جمله اهداف این طرح بودهاند که بنا بوده طی سیزده ماه اجرایی شود.
به نوشتهی روزنامه آمریکایی "واشنگتن پست" در ماه نوامبر ۲۰۱۱ پیامی به
متیو بریزا، سفیر ایالات متحده، در آذربایجان مخابره شده به این مضمون که
طرحی برای قتل آمریکاییها برملاشده و این سفارتخانه هدف یک طرح تروریستی
است.
مقامهای امنیتی ایالات متحده در جریان تحقیقات خود به این نتیجه رسیدند که طرح تروریستی یادشده از دو بخش تشکیل شده بوده است؛ یکی استفاده از تکتیراندازها با سلاحهای دارای صداخفهکن و دیگری خودروی بمبگذاریشده که به احتمال برای کشتن کارمندان سفارت و اعضای خانوادهی آنان در نظر گرفته شده بود. هر دوی این رشتهها، به گفتهی مقامهای امنیتی، به یک سرچشمه ختم میشدند: ایران، همسایهی جنوبی جمهوری آذربایجان.
این پیام هشدارآمیز که بسیاری از جزئیات آن هرگز برملا نشد، از قرار انگیزهی دستگیری چندین نفر در آذربایجان در روزهای نخستین سال جاری بود. اینکه دقیقا چه کسی و برای چه دستور انجام این ترورها را صادر کرده هم هیچگاه بهطور دقیق مشخص نشد.
به ادعای سرویسهای امنیتی آمریکا و کشورهای خاورمیانه، کارشناسان امنیتی مدارکی به دست آوردهاند که بر اساس آنها طرحهای مختلف به هم مرتبط هستند و رأس همهی آنها در نهایت به کادرهای حزبالله لبنان یا گروههای داخل ایران میرسد.
نهادهای مسئول آمریکایی و همکاران آن در خاورمیانه بر این باروند که تلاشهای یادشده بخشی از طرحی فراگیرتر از سوی گروههای مرتبط با ایران بوده است برای کشتن دیپلماتهای خارجی در دستکم ۷ کشور در طول ۱۳ ماه. به گفتهی این مقامهای امنیتی، دو مقام سعودی، تعدادی اسرائیلی و – در مورد آذربایجان – چندین آمریکایی از اهداف این طرح بودهاند.
ماه گذشته (آوریل ۲۰۱۲) گزارشی رسمی از مجموع مدارک به دست آمده تنظیم شد که در آن به مکالمات تلفنی ضبطشده، نتایج تحقیقات، مسافرتهای همزمان افراد مرتبط با ترورها، و حتی سیمکارتهای خریداریشده در ایران و استفاده شده توسط افرادی که گفته میشود با عملیاتها در ارتباط بودهاند، اشاره شده است. این ادعای دو مقام رسمی است که این گزارش شش صفحهای را تهیه دیدهاند.
توقف ناگهانی عملیات
روزنامه واشنگتن پست به نقل از یک دیپلمات غربی که نخواست نامش فاش شود، مینویسد: «به نظر میرسد ارادهای آگاهانه برای آرامکردن اوضاع پیش از مذاکرات وجود داشته است. اینکه چه رخ خواهد داد، اگر گفتوگوها بینتیجه پایان یابند، به قدرت تخیل مخاطب بستگی دارد».
به نوشتهی واشنگتن پست بسیاری از مقامهای آمریکایی و سرویسهای امنیتی خاورمیانهای شواهد موجود را ابعاد مختلف جنگ خاموش، پنهان و چند جانبهای میدانند که ایران خود نیز از قربانیان آن است. این روزنامه ۴ ترور در طول سه سال در ایران را که افراد مرتبط با پروندهی هستهای جمهوری اسلامی اهداف آنها بودهاند، و حمله سایبری به تأسیسات هستهای ایران را شاهد مدعای خود میداند.
این روزنامه آمریکایی مینویسد که دولت ایالات متحده از مرتبط دانستن طرحهای تروریستی آذربایجان با حکومت ایران به صورت مستقیم خودداری کرده است، به ویژه در شرایطی که ایران و گروه ۱+۵ در حال مذاکرهاند.
مقامهای آمریکایی، به گفتهی خودشان، بر این باور نیستند که مقامهای ارشد جمهوری اسلامی و حزبالله لبنان برای انجام عملیاتی در ابعاد یادشده نیازی به همکاری با هم داشته باشند. به اعتقاد آنان، هر دو طرف نشان دادهاند که توان انجام عملیات مشابه را به تنهایی دارند.
اتهام به ایران در پروندهی ترورهای باکو
حمله به دیپلماتهای آمریکایی کمسابقه است، اما ناشناخته نیست. لورنس فولی، دیپلمات ارشد این کشور در اردن، در سال ۲۰۰۲ هدف حملهی مسلحانهی تندروهای به احتمال اسلامگرا قرار گرفت و جان خود را از دست داد. دیگر دیپلماتهای این کشور هم در سالهای اخیر در سودان، پاکستان و عراق کشته شدهاند. مقامهای امنیتی آمریکا بر این باورند که اگر طرح ترور سفیر عربستان در آمریکا هم ناکام نمیماند، دیپلماتهای این کشور کشته میشدند.
به مقامهای سفارتخانه آمریکا در آذربایجان هم در طول ۲ سال گذشته دستکم سه بار هشدار داده شده که هدف حملات تروریستی هستند. هر چند تمام این حملهها با همکاری نزدیک سروریسهای امنیتی آذربایجان به سرویسهای دیگر کشورها ناکام ماندهاند.
آخرین طرح تروریستی زمانی برملا شد که یک سرویس امنیتی خارجی به پیامهایی الکترونیکی دست یافت؛ پیامهایی که ظاهرا نحوهی قاچاق اسلحه و مواد منفجره از ایران به آذربایجان را شرح میدادند.
در این میان نام یکی از شهروندان سابقهدار آذربایجانی به نام بالاگارداش داشدف مطرح شد. آنگونه که سرویسهای امنیتی خاورمیانهای ادعا کردند، این فرد ارتباط تنگاتنگی با شبکهای از کادرهای امنیتی و گروههای شبهنظامی مستقر در ایران داشته است.
به ادعای این سرویسهای امنیتی، داشدف در اکتبر سال ۲۰۱۱ هماهنگیها برای انتقال سلاح و مواد منفجره و پول نقد به آذربایجان از ایران را آغاز کرد. بر این اساس، گروههای کوچک یهودی در آذربایجان و دیپلماتها و نهادهای خارجی دیگر در باکو هدف حملههایی بودهاند که داشدف مقدمات آنها را فراهم میکرده است.
دولت آذربایجان پس از آن که چندین نفر متهم به همکاری در طرح یادشده را در فاصله ژانویه تا مارس سال جاری (۲۰۱۲) دستگیر کرد، اطلاعیهی کوتاهی به انتشار رساند. بر اساس این اطلاعیه، افرادی که در آذربایجان در طرح ترور یادشده دست داشتهاند، پول نقد دریافت و آغاز به تنظیم فهرستی از اهداف کردهاند. در این فهرست نام یک مدرسه یهودی، یک رستوران فستفود آمریکایی، دفتر یک شرکت نفتی و "دیگر اهداف در باکو" به چشم میخورد.
داشدف از قرار در بازجوییها گفته بود که حملات باکو برای تلافی ترور "دانشمندان هستهای" جمهوری اسلامی طراحی شده بودند. ایران همواره دست داشتن در چنین طرحی در باکو را رد کرده و آن را تخیل خوانده است.
عمل بر اساس الگویی مشابه
به گفتهی مقامهای امنیتی آمریکایی و خاورمیانهای، طرح ترور آذربایجان منطبق با الگوی یک رشتهی طرحهای تروریستی مشابه دیگر است که در میان آنها میتوان به طرح ترور سفیر عربستان در آمریکا اشاره کرد: قتل یک دیپلمات ارشد به کمک گروههای تبهکار.
استفاده از کارتلهای قاچاق مواد مخدر مکزیکی برای ترور سفیر عربستان، شاهدی است که این مقامها برای ادعای خود میآورند.
گزارشی که ماه گذشته به مقامهای آمریکایی ارائه شده، مدعی وجود ارتباطات گستردهای بین طرح ترور دیپلماتها در پنج کشور دیگر نیز هست: هند، ترکیه، تایلند، پاکستان و گرجستان. به ادعای این گزارش، کسانی دستاندرکار این طرحها بودهاند که ارتباط مستقیم با ایران یا حزبالله داشتهاند. هدف ترورها هم دیپلماتهای کشورهای متخاصم با ایران بودهاند.
به نوشتهی واشنگتن پست، متهمان دستگیرشده در پروندهی ترورهای دهلی نو و بانکوک که گمان میرود افراد دست پائین باشند، یا نمیدانند یا نمیخواهند بگویند چه کسی دستور انجام ترورها را داده است. این موضوع سبب میشود نقش احتمالی جمهوری اسلامی در طراحی ترورها نامشخص باقی بماند. به گفتهی یک دیپلمات غربی، «هنوز مدرک محکمی وجود ندارد، اما الگو مشخص و گویاست و میزان اطمینان روز به روز بیشتر میشود».
مقامهای امنیتی ایالات متحده در جریان تحقیقات خود به این نتیجه رسیدند که طرح تروریستی یادشده از دو بخش تشکیل شده بوده است؛ یکی استفاده از تکتیراندازها با سلاحهای دارای صداخفهکن و دیگری خودروی بمبگذاریشده که به احتمال برای کشتن کارمندان سفارت و اعضای خانوادهی آنان در نظر گرفته شده بود. هر دوی این رشتهها، به گفتهی مقامهای امنیتی، به یک سرچشمه ختم میشدند: ایران، همسایهی جنوبی جمهوری آذربایجان.
این پیام هشدارآمیز که بسیاری از جزئیات آن هرگز برملا نشد، از قرار انگیزهی دستگیری چندین نفر در آذربایجان در روزهای نخستین سال جاری بود. اینکه دقیقا چه کسی و برای چه دستور انجام این ترورها را صادر کرده هم هیچگاه بهطور دقیق مشخص نشد.
به ادعای سرویسهای امنیتی آمریکا و کشورهای خاورمیانه، کارشناسان امنیتی مدارکی به دست آوردهاند که بر اساس آنها طرحهای مختلف به هم مرتبط هستند و رأس همهی آنها در نهایت به کادرهای حزبالله لبنان یا گروههای داخل ایران میرسد.
نهادهای مسئول آمریکایی و همکاران آن در خاورمیانه بر این باروند که تلاشهای یادشده بخشی از طرحی فراگیرتر از سوی گروههای مرتبط با ایران بوده است برای کشتن دیپلماتهای خارجی در دستکم ۷ کشور در طول ۱۳ ماه. به گفتهی این مقامهای امنیتی، دو مقام سعودی، تعدادی اسرائیلی و – در مورد آذربایجان – چندین آمریکایی از اهداف این طرح بودهاند.
ماه گذشته (آوریل ۲۰۱۲) گزارشی رسمی از مجموع مدارک به دست آمده تنظیم شد که در آن به مکالمات تلفنی ضبطشده، نتایج تحقیقات، مسافرتهای همزمان افراد مرتبط با ترورها، و حتی سیمکارتهای خریداریشده در ایران و استفاده شده توسط افرادی که گفته میشود با عملیاتها در ارتباط بودهاند، اشاره شده است. این ادعای دو مقام رسمی است که این گزارش شش صفحهای را تهیه دیدهاند.
توقف ناگهانی عملیات
محمد خزایی، ۴۲ ساله، یکی از متهمان به دستداشتن در ترورهای تایلند
به گفتهی مقامهای امنیتی، این نکته نظر را به خود جلب میکند که طرح
یادشده در روزهای نخستین بهار امسال ناگهان متوقف شده است؛ همان هنگامی که
ایران لحن تند و گزندهی خود در مورد بستن تنگهی هرمز را تغییر داد. پس از
آن هم ایران و ۱+۵ بر سر پروندهی هستهای ایران بر سر میز مذاکره نشستند.روزنامه واشنگتن پست به نقل از یک دیپلمات غربی که نخواست نامش فاش شود، مینویسد: «به نظر میرسد ارادهای آگاهانه برای آرامکردن اوضاع پیش از مذاکرات وجود داشته است. اینکه چه رخ خواهد داد، اگر گفتوگوها بینتیجه پایان یابند، به قدرت تخیل مخاطب بستگی دارد».
به نوشتهی واشنگتن پست بسیاری از مقامهای آمریکایی و سرویسهای امنیتی خاورمیانهای شواهد موجود را ابعاد مختلف جنگ خاموش، پنهان و چند جانبهای میدانند که ایران خود نیز از قربانیان آن است. این روزنامه ۴ ترور در طول سه سال در ایران را که افراد مرتبط با پروندهی هستهای جمهوری اسلامی اهداف آنها بودهاند، و حمله سایبری به تأسیسات هستهای ایران را شاهد مدعای خود میداند.
این روزنامه آمریکایی مینویسد که دولت ایالات متحده از مرتبط دانستن طرحهای تروریستی آذربایجان با حکومت ایران به صورت مستقیم خودداری کرده است، به ویژه در شرایطی که ایران و گروه ۱+۵ در حال مذاکرهاند.
مقامهای آمریکایی، به گفتهی خودشان، بر این باور نیستند که مقامهای ارشد جمهوری اسلامی و حزبالله لبنان برای انجام عملیاتی در ابعاد یادشده نیازی به همکاری با هم داشته باشند. به اعتقاد آنان، هر دو طرف نشان دادهاند که توان انجام عملیات مشابه را به تنهایی دارند.
اتهام به ایران در پروندهی ترورهای باکو
حمله به دیپلماتهای آمریکایی کمسابقه است، اما ناشناخته نیست. لورنس فولی، دیپلمات ارشد این کشور در اردن، در سال ۲۰۰۲ هدف حملهی مسلحانهی تندروهای به احتمال اسلامگرا قرار گرفت و جان خود را از دست داد. دیگر دیپلماتهای این کشور هم در سالهای اخیر در سودان، پاکستان و عراق کشته شدهاند. مقامهای امنیتی آمریکا بر این باورند که اگر طرح ترور سفیر عربستان در آمریکا هم ناکام نمیماند، دیپلماتهای این کشور کشته میشدند.
به مقامهای سفارتخانه آمریکا در آذربایجان هم در طول ۲ سال گذشته دستکم سه بار هشدار داده شده که هدف حملات تروریستی هستند. هر چند تمام این حملهها با همکاری نزدیک سروریسهای امنیتی آذربایجان به سرویسهای دیگر کشورها ناکام ماندهاند.
آخرین طرح تروریستی زمانی برملا شد که یک سرویس امنیتی خارجی به پیامهایی الکترونیکی دست یافت؛ پیامهایی که ظاهرا نحوهی قاچاق اسلحه و مواد منفجره از ایران به آذربایجان را شرح میدادند.
در این میان نام یکی از شهروندان سابقهدار آذربایجانی به نام بالاگارداش داشدف مطرح شد. آنگونه که سرویسهای امنیتی خاورمیانهای ادعا کردند، این فرد ارتباط تنگاتنگی با شبکهای از کادرهای امنیتی و گروههای شبهنظامی مستقر در ایران داشته است.
به ادعای این سرویسهای امنیتی، داشدف در اکتبر سال ۲۰۱۱ هماهنگیها برای انتقال سلاح و مواد منفجره و پول نقد به آذربایجان از ایران را آغاز کرد. بر این اساس، گروههای کوچک یهودی در آذربایجان و دیپلماتها و نهادهای خارجی دیگر در باکو هدف حملههایی بودهاند که داشدف مقدمات آنها را فراهم میکرده است.
دولت آذربایجان پس از آن که چندین نفر متهم به همکاری در طرح یادشده را در فاصله ژانویه تا مارس سال جاری (۲۰۱۲) دستگیر کرد، اطلاعیهی کوتاهی به انتشار رساند. بر اساس این اطلاعیه، افرادی که در آذربایجان در طرح ترور یادشده دست داشتهاند، پول نقد دریافت و آغاز به تنظیم فهرستی از اهداف کردهاند. در این فهرست نام یک مدرسه یهودی، یک رستوران فستفود آمریکایی، دفتر یک شرکت نفتی و "دیگر اهداف در باکو" به چشم میخورد.
ایران به طراحی ترور عادل الجبیر، سفیر عربستان در آمریکا، نیز متهم شده است
ادامه تحقیقات نشان داد که طراحان حملات در پی اهداف دیگری بجز ساختمان
سفارت آمریکا هم بودهاند. به گفتهی یکی از مقامهای رسمی پیشین وزارت
کشور آمریکا که همکاری تنگاتنگی به سفارت این کشور در باکو داشته است،
«آنها در پی افراد بودند، آنها نام [کارمندان] را داشتند و به دنبال اعضای
خانوادهی کارمندان هم بودند».داشدف از قرار در بازجوییها گفته بود که حملات باکو برای تلافی ترور "دانشمندان هستهای" جمهوری اسلامی طراحی شده بودند. ایران همواره دست داشتن در چنین طرحی در باکو را رد کرده و آن را تخیل خوانده است.
عمل بر اساس الگویی مشابه
به گفتهی مقامهای امنیتی آمریکایی و خاورمیانهای، طرح ترور آذربایجان منطبق با الگوی یک رشتهی طرحهای تروریستی مشابه دیگر است که در میان آنها میتوان به طرح ترور سفیر عربستان در آمریکا اشاره کرد: قتل یک دیپلمات ارشد به کمک گروههای تبهکار.
استفاده از کارتلهای قاچاق مواد مخدر مکزیکی برای ترور سفیر عربستان، شاهدی است که این مقامها برای ادعای خود میآورند.
گزارشی که ماه گذشته به مقامهای آمریکایی ارائه شده، مدعی وجود ارتباطات گستردهای بین طرح ترور دیپلماتها در پنج کشور دیگر نیز هست: هند، ترکیه، تایلند، پاکستان و گرجستان. به ادعای این گزارش، کسانی دستاندرکار این طرحها بودهاند که ارتباط مستقیم با ایران یا حزبالله داشتهاند. هدف ترورها هم دیپلماتهای کشورهای متخاصم با ایران بودهاند.
به نوشتهی واشنگتن پست، متهمان دستگیرشده در پروندهی ترورهای دهلی نو و بانکوک که گمان میرود افراد دست پائین باشند، یا نمیدانند یا نمیخواهند بگویند چه کسی دستور انجام ترورها را داده است. این موضوع سبب میشود نقش احتمالی جمهوری اسلامی در طراحی ترورها نامشخص باقی بماند. به گفتهی یک دیپلمات غربی، «هنوز مدرک محکمی وجود ندارد، اما الگو مشخص و گویاست و میزان اطمینان روز به روز بیشتر میشود».